کارآفرینان چگونه بر اقتصاد اثر می‌گذارند؟

مترجمان: سیدامیر تقی‌آبادی، یاسمن رضایی

منبع: ukessays.com

کارآفرینی در جهان امروز پدیده‌ای بسیار قابل‌توجه است و هر روز به تعداد افرادی که به جمع کارآفرینان می‌پیوندند، افزوده می‌شود. بنابراین لازم است که بدانیم کارآفرینی چه اثرات مثبت یا حتی مضراتی بر اقتصاد کشور دارد. بررسی کوتاه اقتصاد کشورهای توسعه‌یافته و صنعتی تقسیم‌بندی رایجی را در میان همه آنها نشان می‌دهد. این مهم‌ترین نقشی است که کارآفرینی و کارآفرینان در چنین اقتصادهایی ایفا می‌کنند. این قضیه برای ما اثبات شده است که اگر کشوری بخواهد به‌طور کامل اقتصادش را توسعه دهد، باید کارآفرینی را رشد دهد.

نوآوری

افراد معمولا به دلایلی که در ادامه می‌آوریم به کارآفرینی رجوع می‌کنند؛ آنها شکاف‌های بازار را پیدا کرده و راه‌حلی نیز دارند که چگونه از چنین شکافی سود ببرند. آنها یا با کارمندی راحت نیستند یا این روش کسب درآمد را مناسب نمی‌دانند پس باید به خلاقیت خودشان پناه ببرند تا برای خودشان درآمد ایجاد کنند ، باید تکنیک خاص و امکان فراهم‌کردن منابع مالی کافی را داشته باشند. این افراد برای درآمدزایی باید نیاز بازار را طوری پاسخ دهند که رضایت‌بخش باشد. هرکدام از این عوامل می‌تواند یک شخص را به سمت کارآفرین شدن سوق ‌دهد. کاملا روشن است که نوآوری و خلاقیت عامل برانگیزاننده و محرک کارآفرینی است و همچنین می‌توان اینطور بیان کرد که بزرگترین اثرگذاری کارآفرینان بر یک اقتصاد همان نوآوری است که ایجاد کرده‌اند.

اشتغال‌زایی

افراد کارآفرین نه‌تنها قادر به ایجاد درآمد برای خودشان می‌شوند، بلکه گاهی افراد دیگر را نیز در قسمت‌های مختلف کسب‌وکارشان استخدام می‌کنند، بنابراین یکی از مهم‌ترین اثرات مثبتی که کارآفرینان برای یک اقتصاد ایجاد می‌کنند ایجاد اشتغال و کاهش رده‌های بیکاری است. درکشورهای توسعه یافته می‌توانیم ببینیم که تقریبا چهل تا پنجاه درصد نیروی کار در کسب‌وکارهای کوچک و رده متوسط جذب شده‌اند. همچنین در کشورهایی همچون هند، میلیون‌ها زن را می‌بینیم که توانسته‌اند خانواده‌هایشان را توسط خوداشتغالی وکارآفرینی از فقر بیرون بکشند. آفریقا مثال خوب دیگری از کارآفرینان رده پایینی است که کمک کرده‌اند تا فقر کاهش یابد و به جلوگیری از نابرابری درآمدی کمک شایانی کرده‌اند.

افزایش رقابت

یکی دیگر از اثرات مثبتی که کارآفرینی بر اقتصاد یک کشور دارد افزایش سطح رقابت میان بازارهای بومی‌‌موجود است که به دلیل اضافه شدن کارآفرینان جدید به میدان رخ می‌دهد. ممکن است این را بشنویم که اضافه شدن کارآفرینان جدید تنها منجر به اشباع بازار می‌شود، اما این اتفاق روی دیگری نیز دارد و باعث می‌شود تمام کسانی که در بازار هستند توانایی‌های عملی خود را مجددا ارزیابی کنند، ارزش‌افزوده خود را افزایش دهند، هزینه‌ها را پایین آورند و کارآمدتر باشند.

افزایش تولیدات

یکی از فواید افزایش رقابت در اقتصاد این است که افراد و شرکت‌ها سعی می‌کنند روش‌هایی برای بهبود کارهایشان ایجاد کنند و از منابعی استفاده کنند که در عین بهره‌وری بیشتر، هزینه‌ها را کاهش دهند. همه اینها موجب افزایش تولیدات اقتصادی و افزایش تولیدات خانگی می‌شود که به راستی برای اقتصاد منفعت دارد. البته مخالفان این موضوع را مطرح کرده‌اند که اغلب با افزایش تولیدات خانگی، بیکاری نیز افزایش می‌یابد و این موجب کاهش اثرات مثبت کارآفرینی می‌شود. اما ایده دیگری هم در این رابطه وجود دارد، با اینکه افزایش این نوع تولید افزایش بیکاری را در پی دارد اما پس از آن باعث می‌شود که اشخاص بیشتری خلاق شوند، به دنبال شکاف‌های بازار بروند و کارآفرین شوند و شروع به ایجاد فرصت‌های شغلی کنند، بنابراین با هر کارآفرینی چرخ جدیدی برای اقتصاد ساخته می‌شود که آن را به جلو می‌راند.

بازارهای جدید

همان‌طور که در بخش قبل گفته شد افزایش رقابت در بازار کار می‌تواند موجب اشباع آن شود و در نتیجه کارآفرینان زیادی ممکن است به دنبال به راه انداختن بازارهای جدید برای محصولات و خدماتشان باشند یا سعی کنند راهکارهای زیرکانه‌شان را با شرایط موجود تطبیق دهند.

موضوع افزایش رقابت نهایتا باعث می‌شود که افراد در جست‌وجوی بازارهای جدید بروند پس می‌تواند به‌عنوان اثری مثبت برای اقتصاد در نظر گرفته شود، بنابراین کارآفرینان می‌توانند در یک اقتصاد نقش بسیار مهمی‌ایفا کنند.

همان‌طور‌که اقتصاد کشورها در حال جهانی شدن و پیوند خوردن با سایر کشورها است، کارآفرینان نیز تمایل دارند تا به دنبال بازارهای خارج از محدوده خود باشند که موجب تولید سرمایه خارجی و موفقیت بیشتر آنها می‌شود. پس به راحتی می‌توانیم بگوییم تولیدات کارآفرینان، افزایش رقابت، توسعه بازار، هوش بازاری و رجوع به بازارهای جدید همه و همه منجر به تولید درآمدی می‌شود که اقتصاد را موفق‌تر می‌کند، میلیون‌ها نفر را از فقر بیرون می‌کشد، برای فعالیت‌های رفاهی- اجتماعی سرمایه تولید می‌کند و نهایتا استانداردهای زندگی شهری را در آنجا بالا می‌برد.

اثرات منفی کارآفرینان

تنها اثر منفی بزرگ کارآفرینان بر یک اقتصاد غارت منابع است که می‌تواند اثر فجیعی بر محیط داشته باشد. با اینکه چنین اثرات مخربی به دلیل اجرای استانداردها و قوانین حفاظتی در کشورهای توسعه یافته تا اندازه‌ای کمتر می‌شود، اما این مساله در کشورهای درحال توسعه وجود ندارد.

کارآفرینی نیازمند میزانی از دانش کسب‌وکار است پس بدون چنین دانشی ریسک‌های کارآفرینانه اغلب شکست خواهند خورد و این می‌تواند زیان مالی زیادی به همراه داشته باشد که در حالات بسیار وخیم حتی به فقر منجر می‌شود.

کارآفرینی اجتماعی

امروزه قلمرو کارآفرینی اجتماعی را نیز داریم که رشد بالقوه‌ای هم دارد. اما کارآفرینی اجتماعی چیست؟ در این مدل از کارآفرینی فرد به جست‌وجوی مشکلات اجتماعی می‌رود، برای حل کردن آنها ایده دارد و با ساماندهی و مدیریت سرمایه سعی بر ایجاد تغییر در شرایط موجود می‌کند. این اتفاق بسیار خوبی است که کارآفرینی کمک کرده میلیون‌ها نفر از فقر نجات پیدا کنند، بیکاری کاهش پیدا کند، شمار مردمی‌که به تشکیلات رفاه اجتماعی وابسته‌اند را کاهش دهد و استانداردها و کیفیت زندگی میلیون‌ها نفر را بالا ببرد. اغلب ابداعات کارآفرینان «نوآوری‌های سبز» است که توجهش به اثرگذاری بر اجتماع معطوف است. پس افزایش آگاهی از این مساله از به یغما رفتن منابع طبیعی جلوگیری می‌کند و تا جای ممکن از جامعه حفاظت می‌کند، بنابراین می‌توان گفت که اثرات منفی کارآفرینی بر اقتصاد می‌تواند تا اندازه زیادی از طریق کارآفرینی اجتماعی کم‌تر شود.

بنابر‌آنچه که در بالا گفته شد واضح است که اثرات مثبت کارآفرینی بر اقتصاد نسبت به اثرات منفی آن بیشتر است. هرچند نمی‌‌توانیم بگوییم که کارآفرینی هیچ اثر بدی مانند به هدر رفتن و غارت منابع ندارد، اما در کل واضح و مبرهن است که کارآفرینی بر اقتصاد کشور اثرات مثبت دارد و همچنان که در آغاز گفتیم اگر یک مملکت بخواهد اقتصادی توسعه یافته و پیشرفته داشته باشد، باید فضای رشد و توسعه کارآفرینی را مهیا کند و از کارآفرینان حمایت کند چون همانطور که موفقیت یک کارآفرین برای اقتصاد سودآور و منشا خیر است، شکست و زمین خوردن آنها نیز بی‌شک تبعاتی برای اقتصاد خواهد داشت.