دیدگاه‌های مختلف در رابطه با مفهوم کارآفرینی
دکتر حسن عباس زاده* در دنیای امروز، تضمین بقای سازمان‌ها در خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی آنها است؛ به‌طوری‌که پیشرفت جامعه زمانی میسر خواهد بود که افرادی با خطرپذیری اقدام به نوآوری کرده تا از این طریق، روش‌ها و راه‌‌های جدید بتوانند جایگزین راهکارهای ناکارآمد گذشته شوند.
بنابراین کارآفرینی و توجه به آن شرط اساسی توسعه هر کشور در هزاره سوم است از این رو در کشورهای مختلف توجه خاصی به کارآفرینی و کارآفرینان می‌شود و تقویت کارآفرینی و ایجاد بستر مناسب برای گسترش آن در سازمان‌ها از ابزار پیشرفت اقتصادی کشورها محسوب می‌شود. به‌منظور ایجاد کارآفرینی در سازمان‌ها و تقویت آن، آشنایی با مفهوم کارآفرینی از دیدگاه‌های مختلف آن ضروری است که در این نوشتار به این موضوع پرداخته شده است. به‌طورکلی دیدگاه‌های مختلف درخصوص مفهوم کارآفرینی را می‌توان در یکی از سه گروه زیر طبقه‌بندی کرد:
۱- دیدگاهی که بر خصوصیات یا ویژگی‌های شخصیتی کارآفرینان تاکید می‌کند.
۲- دیدگاهی که بر فرآیند کارآفرینی و نتایج آن تاکید می‌کند.
۳- دیدگاهی که متمرکز بر فعالیت‌هایی است که کارآفرینان انجام می‌دهند.
۱- دیدگاه خصوصیات شخصی
فرهنگ لغت آکسفورد کارآفرین را فردی تعریف می‌کند که یک کسب‌وکار جدید راه‌اندازی می‌کند. خصوصا پیمانکاری که به‌عنوان یک واسطه بین کار و سرمایه برای تولید عمل می‌کند، کارآفرین است. به نظر لیبنشتن (Leibenstein)؛ یک کارآفرین فردی است که ویژگی‌های مخاطره‌پذیری، رهبری و انگیزش را داشته و می‌تواند بحران‌ها را حل کند. به عقیده شومپیتر (Schumpeter)، کارآفرینان، رهبران و نقش آفرینان اصلی در فرآیند تخریب خلاق هستند. از نظر نایت (Knight)، یک کارآفرین فردی است که سرمایه‌گذاری‌های نامطمئن را پذیرفته و از ترس و عدم اطمینان اجتناب می‌کند. به نظر پیتر دراکر، کارآفرین فردی است که همواره به دنبال تغییر است که به آن پاسخ داده و از آن به‌عنوان یک فرصت بهره گیرد. یک کارآفرین از نظر‌هاگن (E.E. Hagen) اقتصاددانی است که تلاش می‌کند سودش را با نوآوری و درگیر شدن در حل مسائل حداکثر کند و نیز به واسطه استفاده از قابلیت‌هایش در برخورد با مسائل خود را راضی کند. از دیدگاه ماکس وبر، کارآفرینان محصول شرایط خاص اجتماعی‌اند که در این شرایط پرورش می‌یابند و این جامعه است که افراد را به‌عنوان کارآفرین شکل می‌دهد. شومپیتر با تمرکز بر ویژگی‌های شخصیتی، کارآفرین را شخصی ریسک‌پذیر که در جست‌وجوی نوآوری، خلق محصولی جدید و فرآیندی نو، بازار جدید، سازمان جدید یا منابعی تازه می‌باشد، تعریف کرده است. براساس این تعاریف، آنتونیک و هیسریچ (Antonic & Hisrich) نوآوری مدیران میانی را مورد توجه قرار داده و به‌عنوان کارآفرین سازمانی آن را چنین تعریف می‌کند: «کسی که نه بنیان‌گذار و نه مالک یک سازمان است؛ بلکه شخصی است در استخدام سازمان که ریسک‌پذیر است و با استفاده از منابع مالک سازمان و تسهیلات او، اقدام به نوآوری می‌کند و کارآفرین سازمان، اعمال کارآفرینانه نوآوران در سازمانی تحت مالکیت سایرین یا تامین مالی آن توسط سایرین تعریف می‌شود.» در نهایت از منظر سازمان بین‌المللی نیروی کار
(International Labour Organization (ILO)؛ کارآفرینان افرادی هستند که توانایی دیدن و ارزیابی و برآورد فرصت‌ها را دارند، همراه با منابع لازم از آن فرصت‌ها بهره می‌گیرند و برای یک موفقیت تضمین شده دست به اقدامات مناسب می‌زنند.
۲- دیدگاه فرآیندی (Process Perspective)
از نظر این دیدگاه، کارآفرینی فرآیند سودآوری از ترکیبات جدید، منحصربه‌فرد و ارزشمند منابع در یک محیط نامطمئن است و به تنهایی نمی‌تواند در شخص متجلی شود، بلکه مستلزم فرصت‌ها و تقاضا‌های محیطی است. به عبارت دیگر کارآفرینی فرآیند ارزش آفرینی از طریق تشکیل مجموعه منحصربه‌فردی از منابع، به‌منظور استفاده از فرصت‌ها است. از جمله حامیان این دیدگاه، «آنتونیک هیسریچ» است. به نظر وی کارآفرینی عبارت است از: فرآیند خلق چیزی با ارزش و متفاوت از طریق اختصاص زمان و تلاش کافی همراه با مخاطره مالی، روانی و اجتماعی و نیز دریافت پاداش‌های مالی و رضایت شخصی از نتایج آن. همچنین «رابرت رونشتات»، پس از بازبینی تکامل کارآفرینی و بررسی تعاریف گوناگون آن، شرحی خلاصه را ارائه داد: کارآفرینی فرآیند پویایی برای ایجاد ارزش افزوده است، این ارزش را افرادی ایجاد می‌کنند که ریسک‌های بزرگی را در زمینه کسب‌و‌کار، زمان یا تعهد کاری برای فراهم آوردن ارزشی جهت یک محصول یا خدمت به جان می‌خرند. محصول یا خدمت ممکن است جدید باشد یا نباشد یا ممکن است منحصربه‌فرد باشد، اما ارزش باید به‌ نحوی توسط کارآفرین با امنیت بخشیدن و اختصاص دادن منابع و مهارت‌های لازم القا شود. براساس این تعریف اگر محصول، خدمت یا فرآیندی جدید ایجاد شود کارآفرینی سازمانی صورت گرفته است و اگر چیزی که قبلا وجود داشته، توسعه و بهبود یابد، بهسازی انجام شده است. به‌طورکلی از دیدگاه فرآیندی، کارآفرینی به معنای شناسایی و بهره‌برداری مستمر از فرصت‌های محیطی از طریق تولید محصول جدید و منحصربه‌فرد با به‌کارگیری منابع مادی و انسانی و نیز پذیرش مخاطرات (مالی و روحی و اجتماعی) منطقی آن به‌منظور کسب و حفظ مزیت رقابتی در دنیای رقابت شدید امروزی است.
۳- دیدگاه فعالیت‌ها(Actives Perspective)
از نظر این دیدگاه، کارآفرینان فرصت‌های سودآور را درک می‌کنند و فعالیت‌هایی را برای رفع نیازهای
ارضا نشده ابداع یا آنچه در حال انجام شدن است، به‌طور موثرتری انجام می‌دهند و در واقع کارآفرینی فعالیتی هدفمند جهت تحقق نوآوری، حفظ و توسعه یک کسب‌و‌کار جدید محسوب می‌شود. یکی از طرفداران این دیدگاه، پالمر است وی ریسک‌پذیری، نوآوری و تصمیم گیری هوشمندانه و خلاقانه را به‌عنوان ویژگی‌های تمایز بین کارآفرینان و غیر کارآفرینان معرفی کرده است و عواملی نظیر بازار و محصولات جدید، نوآوری تکنولوژیک، ریسک‌پذیری و ابتکارعمل داشتن را به‌عنوان معیارهای سنجش گرایش به کارآفرینی سازمان می‌داند. از نظر میلر سازمانی که در نوآوری بازار محصول درگیر می‌شود ریسک کسب‌و‌کار مخاطره آمیز و پرسود را تعهد می‌کند و از پیشگامان نوآوری در محصول محسوب می‌شود. میلر معتقد است که پویایی‌ها و خشن بودن محیط مستلزم نوآوری است و متذکر می‌شود که در محیط بسیار پویا و خشن، سازمان‌ها باید کارآفرین باشند. به نظر امیت و همکاران کارآفرین یک یا چند فعالیت زیر را انجام می‌دهد: ۱) بازارهای مختلف را مرتبط می‌کند. ۲)کمبودهای بازار را تامین و بر آنها غلبه می‌کند. ۳) قراردادهای ضمنی یا صریح زمانی را خلق و مدیریت می‌کند. و ۴) ورودی و منابعی را که در بازار با کمبود مواجهند، عرضه می‌کند.
*کارشناس بانکی، مدرس دانشگاه
*abaszadeh۹۰۷@yahoo.com