چه زمانی باید یک مدیر عامل استخدام کنید؟
مترجم: شهلا زمانی اسکویی منبع: Wall Street Journal پنج سال پیش، استیو برانام از شهر تولدوی ایالت اوهایو، کسبوکار در صنعتی را راهاندازی کرد که هیچ پیش زمینهای در رابطه با آن صنعت نداشت. دکتر برانام که حدود چهار دهه دندانپزشک اطفال بود، محصولی را اختراع و به نام خود ثبت کرده بود که فکر میکرد یکی از اولین محصولات مراقبت از دهان و دندان برای کودکان است و او میتواند این محصولات را به تولید انبوه برساند. اما این کارآفرین بیتجربه در تلاش برای اینکه نوآوری خود را وارد قفسه فروشگاهها کند، خیلی زود به موانعی برخورد کرد.
مترجم: شهلا زمانی اسکویی منبع: Wall Street Journal پنج سال پیش، استیو برانام از شهر تولدوی ایالت اوهایو، کسبوکار در صنعتی را راهاندازی کرد که هیچ پیش زمینهای در رابطه با آن صنعت نداشت. دکتر برانام که حدود چهار دهه دندانپزشک اطفال بود، محصولی را اختراع و به نام خود ثبت کرده بود که فکر میکرد یکی از اولین محصولات مراقبت از دهان و دندان برای کودکان است و او میتواند این محصولات را به تولید انبوه برساند. اما این کارآفرین بیتجربه در تلاش برای اینکه نوآوری خود را وارد قفسه فروشگاهها کند، خیلی زود به موانعی برخورد کرد. تلاش او برای دریافت مشاوره از مخترعان و کارآفرینان بومی، فقط به دریافت بازخوردهای دلسردکننده منجر شد. پیشنهاد همکاری او از سوی ۵ شرکت مصرفکننده این محصولات رد شد. در نتیجه او مجبور شد ۱۰ هزار دلار خرج کند و یک استاد دانشگاه استخدام کند تا یک طرح اولیه کسبوکار را برای وی بنویسد. اما این طرح به حدی ابتدایی بود که به گفته او، خودش میتوانست با استفاده از الگوهای رایگان اینترنتی آن را بنویسد. دکتر برانام به این نتیجه رسید که نیاز به کمک تخصصی کسی دارد که تجربه زیادی در امر کارآفرینی داشته باشد. او به واسطه وکیل خود، با شخصی به نام میک جانیس که چندی پیش کسبوکار خود را فروخته بود و به دنبال مسیر حرفهای جدیدی بود، ملاقات کرد. پس از برگزاری چند جلسه، آنها به توافق رسیدند گروهی را تشکیل دهند و به پیشنهاد جانیس، وی به عنوان اولین کارمند دکتر برانام با حداقل دستمزد کار کند و در صورت افزایش سرمایه شرکت، آقای جانیس دستمزد بیشتری را دریافت کند. در حال حاضر، دکتر برانام رییس هیات مدیره و سهامدار عمده شرکت تکنولوژیهای بهداشت دهان «برانام» است که چهار محصول بهداشت دهان و دندان را در حدود ۱۰۰۰ فروشگاه خرده فروشی در سراسر کشور عرضه می کند. آقای جانیس مقام مدیرعاملی شرکت را دارد که روزانه عملکرد این شرکت را نظارت میکند. وی تاکنون در کسب دو میلیون دلار سرمایه برای شرکت نقش داشته است. دکتر برانام ۶۵ ساله که همچنان به عنوان یک دندانپزشک مشغول به کار است، میگوید: «همیشه به مردم میگویم که من مالکیت معنوی این شرکت را به عهده دارم و میک کسبوکار اصلی را اداره میکند.» راهاندازی یک کسبوکار، بسیار دشوار است. این امر زمانی شما را بیشتر به چالش می کشد که همزمان با آن، وارد صنعت جدیدی هم شوید. در حالی که ایجاد تیم کاری با یک شریک ممکن است شانس شما را در کسب موفقیت بالا ببرد، گزینه دیگری مانند ایجاد یک کسبوکار فصلی هم وجود دارد که برخی کارآفرینان تازهکار آن را نادیده میگیرند. این امر به کارآفرین اجازه میدهد تا کنترل بیشتری بر کسب و کار خود داشته باشد و اگر در روابط مشکلی پیش بیاید، مناسبات آسانتر حل و فصل میشود. جولیان لانگ، استاد کارآفرینی دانشکده بابسون، ماساچوست، میگوید: «اگر شما محصول یا خدماتی ایجاد کردهاید، لزوما به این معنا نیست که شما فردی هستید که در بهترین موقعیت برای پیشبرد آن باشید.» در حقیقت، امروزه بسیاری از کسبوکارهای موفق مانند گوگل و eBay توسط مدیران اجرایی که سرمایهگذار نیستند، رهبری و هدایت میشود. لانگ میگوید: زمانی که ممکن است سرمایه اولیه مانعی برای راه اندازی کسب و کار توسط کارآفرین باشد، بهترین راه برای تحقق آن این است که در جست و جوی افرادی باشیم که در حال حاضر موفقیتهای بزرگی را در راه اندازی و پیشبرد کسبوکار خود به دست آورده و بیشتر علاقهمند به ایجاد یک فرصت شغلی هستند تا گرفتن دستمزد (حداقل در شروع کار). وی همچنین پیشنهاد میکند که برای افزایش سرمایه در ابتدای کار، از دوستان و خانواده وجهی را در جهت پوشش دادن به حقوق و دستمزد کارکنان، قرض بگیریم. مت لازون، فردی است که این کار را برای شرکت خود به نام «جموارا» در سال ۲۰۰۸ انجام داد تا مدیر عاملی را استخدام کند. شرکت جموارا، یک کسب و کار آنلاین سفارش طلا و جواهر است که سال پیش توسط وی راه اندازی شده بود. وی در این اقدام بزرگ ۸/۵ میلیون دلار سرمایهگذاری کرد و به گفته خودش در این کار بسیار موفق بود، زیرا به سرمایهگذاران اجازه داد تا از اقدام وی در جهت استخدام یک مدیر اجرایی فصلی آگاه باشند. او میگوید: «از اینکه من با خودآگاهی اظهار کردم که نیاز به بهترین افراد در هر تخصص، مخصوصا نقش مدیرعاملی شرکت را دارم، سرمایهگذاران بسیار تحت تاثیر قرار گرفته و هیجان زده شدند.» آقای لازون آن زمان به تازگی از دانشکده فارغالتحصیل شده بود و تا آن زمان هرگز شرکتی را راهاندازی نکرده بود و حتی سابقه کار اداری نداشت. او در ابتدا طوری برنامهریزی کرده بود که نوعی تکنولوژی را عرضه کند که به مصرفکنندگان اجازه دهد طلا و جواهرات خود را با استفاده از دستگاههایی که وی در فروشگاههای خردهفروشی خود قرار داده بود، طراحی کنند. مدیرعاملی که برای شرکتش استخدام کرده بود، تخصص لازم را در جهت ایجاد روابط با این خردهفروشان داشت. بعدها، آقای لازون و مدیرعامل وی به این نتیجه رسیدند که با تغییر این کسبوکار به سمت یک کسب و کار آنلاین و مدل ارتباط مستقیم با مصرفکننده میتوانند موفقتر باشند. بیتجرگی وی در این زمینه باعث شد مدیرعامل شرکت وارد هیات مدیره شود، در حالی که آقای لازون شرایط را برای ورود به مرحله بعدی بررسی میکرد. او فکر میکرد میتواند به تنهایی همه چیز را کنترل کند، اما به سرعت ذهنیت خود را تغییر داد. «به تدریج متوجه شدم زمان زیادی را صرف جبران نادانستههایم در مورد اینکه چه سرمایهگذاریهایی باید صورت بگیرد میکنم و هیچ الگویی برای تشخیص اینکه در آینده چه پیش خواهد آمد، نداشتم. همین مساله باعث شد تا کسبوکار خود را با سرعت کمتری رو به جلو پیش ببرم.» بنابراین بار دیگر وی مبادرت به استخدام یک مدیرعامل کرد، در حالی که خود به عنوان رییس هیاتمدیره انجام وظیفه میکرد. لازون با افزودن اینکه در حال حاضر ۱۰۰ کارمند در شرکت جموارا دارد، میگوید: «من میتوانم صبر و انرژی خود را بر ایجاد فرهنگی غنی و تجربه مشتری متمرکز کنم و در نگرش این شرکت پابرجا باقی بمانم.»
ارسال نظر