بورس از کمبود نقدینگی رنج میبرد
بازار سرمایه تشنه نقدینگی است
همایون دارابی، کارشناس ارشد بازار سرمایه، درخصوص جلسه شورایعالی بورس در روز سهشنبه و تصمیم آنها گفت: حمایت بانکها از بازار سرمایه تصمیم درستی است؛ چراکه بازار سرمایه ما با یکسری مشکلات سنتی درگیر است و ارزش بازار سرمایه نسبت به نقدینگی قابلمعامله و موجود در آن بسیار کم است، به همیندلیل حتی نقدینگی برای خرید یکدرصد ارزش هر شرکتی که باید در بازار سرمایه عرضه شود، وجود ندارد. در بازارهای بینالمللی، سرمایه میان کشورها جابهجا میشود و همیشه نقدینگی وجود دارد اما در ایران چنین امکاناتی وجود ندارد و همیشه در بازار، تقاضای ضعیفتری نسبت به سمت عرضه وجود دارد.
باید برای این بازار تصمیماتی اتخاذ شود. درگذشته تصمیماتی مانند ایجاد صندوق تثبیت و صندوقتوسعه گرفته شد. متاسفانه امسال بازارگردانی بهصورت ناگهانی، اختیاری شد و این تصمیم یک ضربه بهطرف تقاضای بازار زد و یکی از مشکلاتی که بازار سرمایه با آن دستبهگریبان است، اختیاریشدن بازارگردانی است و همانطور که در قانون پیشبینی شدهاست، بازارگردانها باید تبدیل به کارگزار-معاملهگر شوند تا بتوانند بازار را کنترل کنند.
در نبود بازارگردانهای قوی و مسائلی که برای صندوق توسعه پیشآمد، حمایت بانکها از بازار سرمایه گزینه مناسبی است، البته که باید از سایر ابزارها هم استفاده کرد تا برای نقدینگیای که بازار را در حالت تعادل نگه میدارد، یک فکر اساسی شود. وی درخصوص توسعه ابزارهای مالی گفت: بهطور یقین توسعه ابزارهای مالی نیازمند عمیقشدن بازار است. مانند این است که خودرویی را خریداری کنیم اما جادهای نداشته باشیم یا اتوبوسی برای یک مسیر تهیه کنیم، اما مسافری در آن مسیر وجود نداشتهباشد. بازار عمیق به شما اجازه میدهد تا ابتکارات زیادی داشته باشید. هماکنون بازارهای جهانی که بههم پیوسته هستند، انواع قراردادها و ابزارهای مالی وجود دارد اما در اقتصادهای منفرد، نه منابع کافی و نه کارشناس کافی وجود دارد، همچنین بازاری هم وجود ندارد تا از آن استفاده کرد.
لزوم تغییر ریل، همزمان با حمایتهای مالی
نوید قدوسی، کارشناس بازار سرمایه در مورد جلسه شورایعالی بورس روز سهشنبه گفت: برگزاری جلسات حول محور بازار سرمایه، به فعالان نشان میدهد که بورس دغدغه سیاستگذار است و نشانه مثبتی میتواند تلقی شود. البته این جلسه باید زودتر تشکیل میشد تا تصمیم نهادهای مرتبط با بازار سرمایه مشخص شود. تخصیص خط اعتباری، انتشار اوراقتبعی و افزایش ضریب اعتباری کارگزاریها از تصمیمات مدنظر جلسه بودهاند که به طرف تقاضای بازار کمک میکند.
با توجه به محتوای جلسه، ظاهرا قرار است محدودیت دامنهنوسان از هفته بعد کاهش یابد که خروجی مثبتی است. البته از نظر من محدودیت دامنهنوسان در این مدت اخیر، یک تصمیم اشتباه بود و عملکرد سازمان در این زمینه جای انتقاد بسیار دارد، چراکه پس از انتشار خبر شهادت اسماعیل هنیه، سازمان باید بلافاصله جلسه اضطراری تشکیل میداد و از گسترش بحران جلوگیری میکرد اما در اوج بحران سازمان تصمیمی نگرفت و پس از اینکه دامنه اثرگذاری بحران بر بازار کاهش پیدا کرد، مشاهده کردیم که سازمان دامنهنوسان را محدود کرد که بهنظر میرسد تاثیر خوبی روی بازار نداشت.
وی افزود: برای اثربخشبودن تصمیمات جلسه شورایعالی بورس در روز سهشنبه، لازم است اعدادی که برای حمایت از بازار مطرح میشود، در مقایسه با ارزش و حجم معاملات معنادار باشد و حکم خبردرمانی نداشته باشد و همچنین حمایت از بازار، مداوم صورت بگیرد و صرفا یک حمایت مقطعی نباشد تا بازار از حالت ترس و هیجان خارج شود. علاوهبر این، کاهش فاصله ارز نیمایی و فاصله بازار آزاد از متغیرهای بنیادی است که با توجه به صحبتهای ریاست بانکمرکزی در این زمینه، انتظار بر این است که به این تصمیم عمل شود. ابهاماتی در زمینه نرخ خوراک، انرژی، معافیتهای مالیاتی و افزایش سرمایه شرکتها از سایر متغیرهای بنیادین وجود دارد و اگر این موانع، به نفع بازار برداشته شوند و همزمان حمایتهای مالی که وعده داده شد، صورت گیرد، اثربخشی همه اقدامات، بیشتر خواهد شد.
بهنظر میرسد نباید صرفا بحرانها مدیریت شود و حداقل یک برنامه یک ماهه وجود داشتهباشد تا ترتیب تصمیمات مربوط به بازار مشخص و شفاف باشد و مطابق آن عمل شود. در صورتیکه این تصمیمات توسط نهادهای ذینفع عملی شود، قطعا فعالان بازار از حالت دفاعی خارج میشوند و سمت تقاضای بازار فعالتر میشود و سمت عرضه نیز عقبنشینی خواهد کرد، همچنین شاهد افزایش ارزش و حجم معاملات، قیمتها و در نهایت بهترشدن بازار سرمایه خواهیمبود. برخی از فعالان بازار سرمایه، معتقدند که بدون عمق پیداکردن بازار سرمایه و برطرفشدن مشکلات بنیادین آن، توسعه ابزارها و محصولات مالی نوین ممکن است بحرانساز باشد.
قدوسی در این زمینه گفت: حالت ایدهآل این است که یک بازار سرمایه با عمق قابلقبولی داشته باشیم و در بستر آن بازار، ابزارهای جدید و نوآوریهای مالی توسعه پیدا کند، اما اگر بخواهیم عملیاتیتر و اجراییتر به بازار سرمایه کشور نگاه کنیم، منتظر ماندن برای شرایط ایدهآل منطقی نیست، من معتقد هستم توسعه ابزارهای مالی باید مستقل از دوره رکود و رونق بازار، بهصورت پیوسته ادامه داشتهباشد و این ابزارها و بازارهای جدید در پلتفرمهای تازه طراحی و مقدمات اجراییشدن آن فراهم شود و شروع بهکار کنند، ولو زمانیکه بازار در رکود بهسر میبرد و عمق آن کم است، چراکه ممکن است یک ابزار مالی، زمانی شروع بهکار کند که بازار در رکود بهسر میبرد و در ابتدای کار، رونق خوبی نداشتهباشد اما امتیاز بزرگی که میتواند بهدست آورد این است؛ در زمانیکه بازار عمق و رونق بیشتری دارد، این ابزار مالی بستر و شرایط سرمایهگذاری را از قبل برای توسعه بازار مهیا کرده و دوره رونق را از دست نداده است و این دوره رونق، میتواند شروعی بر رونقگرفتن ابزارها و محصولات جدید باشد.
بهعنوان مثال زمانیکه قراردادهای آپشن و بازارهای آن طراحی شدند، شرایط بازار بهگونهای نبود که معاملات قراردادهای آپشن قابلتوجه و معنادار باشد اما پس از گذشتن چند سال از این پلتفرم و بازار جدید، امروز مشاهده میکنیم این بازار به فعالیت خود ادامه میدهد، اگرچه با حالت ایدهآل خود فاصله دارد، اما همین فعالیت میتواند مقدمه توسعه بیشتر بازار را فراهم کند، بنابراین به این ابزارها باید نگاه اجرایی و عملیاتی داشت. شروع بهکار محصولات مالی نوین ولو با حجم و ارزش معاملات پایین، آهسته آهسته به توسعه بازار کمک میکند و این امر، بهتر از این است که منتظر شرایط ایدهآل بمانیم و بعد شروع به طراحی و اجرایی ابزارهای مالی جدید کنیم.