اولیور. بی جان

این احتمالا اولین بار بود که چین از روابط دیپلماتیک خود با منطقه برای حل یک ‌‌‌مناقشه‌‌ سیاسی- بین‌المللی مهم استفاده می‌‌‌‌‌کرد. با توجه به رقابت ژئوپلیتیک موجود بین واشنگتن و پکن، برخی ناظران این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا چین خود را برای جایگزینی ایالات‌‌‌‌‌متحده به‌‌‌‌‌عنوان قدرت خارجی اصلی در منطقه آماده می‌‌‌‌‌سازد یا خیر. در ۱۰ مارس ۲۰۲۳، عربستان‌‌‌سعودی و ایران مذاکرات پنج‌‌‌‌‌روزه‌‌‌‌‌ای را به میزبانی چین به پایان رساندند و بر اساس آن توافق کردند که روابط دیپلماتیک خود را ظرف دوماه از سر بگیرند. آنها همچنین موافقت کردند که روابط خود را بر اساس اصول احترام به حاکمیت و عدم‌‌‌‌‌مداخله در امور داخلی دیگری استوار کنند. نمایندگان سه‌‌‌کشور «تمایل ابرازشده‌‌ خود را برای به‌‌‌‌‌کارگیری تمام تلاش‌‌‌‌‌ها در راستای تقویت صلح و امنیت منطقه‌‌‌‌‌ای و بین‌المللی اعلام کردند.» وزیران خارجه‌‌ عربستان‌‌‌سعودی و ایران ۶آوریل در پکن برای پیگیری مذاکرات دیدار کردند.

این توافق بیانگر کاهش بالقوه‌‌ تنش‌‌‌‌‌هاست؛ اما در مورد گام‌‌‌‌‌های مشخصی که ریاض و تهران برمی‌‌‌‌‌دارند شاید ابهام‌‌‌‌‌هایی وجود داشته باشد که همین امر فضایی برای گمانه‌‌‌‌‌زنی باقی می‌‌‌‌‌گذارد. گزارش‌‌‌‌‌ها حاکی از آن است که ایران حمایت خود را از حوثی‌‌‌‌‌ها کاهش خواهد داد. براساس بیانیه‌‌ نمایندگی ایران در سازمان ملل این توافق «تسریع آتش‌‌‌‌‌بس، کمک به آغاز گفت‌‌‌‌‌وگوی ملی و تشکیل دولت ملی فراگیر در یمن» را تایید می‌کند. حوثی‌‌‌‌‌ها به‌‌‌‌‌سرعت این موضوع را رد کردند که توافق ایران و عربستان ارتباطی به آنها نداشته و بر اقدامات آنها تاثیر نمی‌‌‌‌‌گذارد؛ زیرا آنها «مطیع» ایران نیستند. در ۱۶ مارس ۲۰۲۳، وزارت امور خارجه‌‌ ایران نیز منکر این مساله شد که این توافق شامل یمن می‌شود و این پرسش را که ایرانی‌‌‌‌‌ها ممکن است چه تعهداتی داشته باشند، باز گذاشته است.

چین انگیزه‌‌ آشکاری برای فشار در راستای ارائه راه‌‌‌‌‌حل دیپلماتیک برای این تنش‌‌‌‌‌ها دارد. تقریبا ۵۰‌‌‌درصد نفت وارداتی چین از منطقه‌‌ خلیج‌‌‌‌‌فارس می‌‌‌‌‌آید: عربستان‌‌‌سعودی بزرگ‌ترین تامین‌‌‌‌‌کننده‌‌ آن در سال ۲۰۲۱ بود. همچنین حدود ۷‌‌‌درصد از گاز طبیعی مایع چین از قطر وارد می‌شود و به‌‌‌‌‌تازگی دو کشور قرارداد عرضه‌‌ بلندمدت را امضا کرده‌‌‌‌‌اند. ثبات در منطقه برای امنیت انرژی چین بسیار مهم است و کاهش تنش بین ایران و عربستان و کمک به آنها برای ازسرگیری روابط رسمی دیپلماتیک می‌تواند این ثبات را افزایش دهد. چین از موقعیت خوبی برای میانجی‌گری در این مناقشه برخوردار بود؛ زیرا این کشور بزرگ‌ترین بازار صادرات نفت، هم برای عربستان و هم برای ایران است و بیش از یک‌‌‌‌‌چهارم صادرات نفت‌‌‌خام عربستان را در سال ۲۰۲۱ به خود اختصاص داده است. از سال ۲۰۱۸ که ایالات‌‌‌‌‌متحده تحریم‌‌‌‌‌هایی را علیه نفت ایران اعمال کرد، صادرات این کشور به‌‌‌‌‌شدت کاهش یافت؛ اما این عرضه احتمالا اکنون به چین سرازیر می‌شود. روابط قوی چین با هر دو طرف در میانجی‌گری این توافق به این کشور نسبت به ایالات‌‌‌‌‌متحده برتری دیپلماتیک داد.

ایالات‌‌‌‌‌متحده از زمان روی کار آمدن دولت بایدن، شرکا و متحدان خود در خلیج‌‌‌‌‌فارس را تشویق به کاهش تنش کرده بود؛ اما ایالات‌‌‌‌‌متحده چشم‌‌‌‌‌انداز واقعی برای سازمان‌‌‌‌‌دهی چنین نشستی در سطح بالا نداشت. در بحبوحه‌‌ رقابت مداوم ایالات‌‌‌‌‌متحده و چین، بسیاری از ناظران این پرسش را مطرح کردند که آیا موفقیت دیپلماتیک چین نشان‌‌‌‌‌دهنده‌‌ کاهش بیشتر نفوذ منطقه‌‌‌‌‌ای ایالات‌‌‌‌‌متحده است یا انحراف در روابط ایالات‌‌‌‌‌متحده و عربستان؟ در حالی که مقامات چینی تلاش برای پر کردن خلأ منطقه‌‌‌‌‌ای را تکذیب می‌‌‌‌‌کردند، خوشحال بودند که دیگران به چنین نتیجه‌‌‌‌‌ای رسیده‌‌‌‌‌اند. آنها بر «نقش تاریخی» خود در میانجی‌گری توافق به‌‌‌‌‌عنوان «میانجی‌گر قابل‌‌‌‌‌اعتماد» و همچنین بر اهمیت استفاده از گفت‌‌‌وگو برای حل‌‌‌‌‌وفصل اختلافات منطقه‌‌‌‌‌ای -علی‌رغم مخالفت ایالات‌‌‌‌‌متحده با ایران- تاکید کردند.

3 copy

ریاض همچنین تاکید کرد که چین به دنبال جانشینی آمریکا در منطقه نیست و تایید کرد که قبل از مذاکرات و اعلام توافق، آنها به واشنگتن اطلاع داده‌‌‌‌‌اند. مقام‌‌‌‌‌های سعودی تاکید کردند که آنها واشنگتن و پکن را شرکای مهمی در نظر می‌‌‌‌‌گیرند و امیدوارند که در میانه‌‌ «تضاد بین دو قدرت» قرار نگیرند. چین هنوز ایالات‌‌‌‌‌متحده را به‌‌‌‌‌عنوان اصلی‌‌‌‌‌ترین ضامن خارجی امنیت منطقه به چالش نمی‌‌‌‌‌کشد؛ اما به نظر می‌رسد که در حال گسترش نفوذ دیپلماتیک منطقه‌‌‌‌‌ای خود است. پکن با نشان‌‌‌دادن اثربخشی دیپلماسی چین، عربستان‌‌‌سعودی و دیگر شرکای منطقه‌‌‌‌‌ای، ایالات‌‌‌‌‌متحده را تشویق می‌کند تا روابط خود را با گسترش مشارکت خود با چین تنوع بخشد. اگر این توافق در کاهش تنش‌‌‌‌‌های منطقه‌‌‌‌‌ای قرین موفقیت شود، می‌تواند فرصت‌‌‌‌‌های بیشتری برای نفوذ چین ایجاد کند.

هرگونه کاهش تنش بین ایران و عربستان برای منطقه و درنتیجه برای ایالات‌‌‌‌‌متحده که همچنان به امنیت منطقه متعهد است، خوب است. این توافق لزوما یک‌‌‌ سناریوی حاصل‌‌‌جمع صفر در چارچوب محدود رقابت ایالات‌‌‌‌‌متحده-چین نیست. در کوتاه‌‌‌‌‌مدت، منطقی به نظر می‌رسد که چین نفوذ دیپلماتیک منطقه‌‌‌‌‌ای خود را افزایش دهد؛ اما در بلندمدت، چین در خطر گرفتار شدن در مناقشات منطقه‌‌‌‌‌ای پرفرازونشیب و غیرقابل‌‌‌‌‌حل است. با توجه به مسائل حل‌‌‌‌‌نشده بین عربستان‌‌‌سعودی و ایران، هنوز مشخص نیست که توافق اخیر به کاهش پایدار تنش‌‌‌‌‌ها منجر خواهد شد یا خیر.