کارکرد تاریخخوانی؛ شهروند خوب شدن
بسیاری از نهادها، کسبوکارها و واحدهای اجتماعی مثل اقلیتهای قومی در ایالات متحده، تاریخ را برای اهداف شناسایی مشابهی بهکار میگیرند. میتوان گفت که تعریف یک اقلیت در چارچوب کنونی و در مقایسه با تعیین هویت احتمالی، بستگی به میزان غنی بودن گذشته دارد. البته ملتها از تاریخ هویتی استفاده و گاهی هم سوءاستفاده میکنند. تاریخهایی که روایتکننده داستانهای ملی هستند و بر ویژگیهای شاخص رویدادی پیشین ملی تاکید دارند، درصدد انتقال ارزشهای ملی و تعهد به وفاداری ملی قرار دارند.
مطالعه تاریخ برای تبدیل شدن به یک شهروند خوب ضروری است. این اولین دلیل برای گنجاندن تاریخ در درسهای مدارس است. گاهی طرفداران تاریخ شهروندی به ارتقای هویت ملی و وفاداری، به واسطه تاریخی که داستانهای پرشور و درسهایی از موفقیت و اخلاقیات را در خود جای دادهاند، امید بستهاند. اما اهمیت تاریخ در حیطه شهروندی قدم را فراتر از این هدف ناچیز گذاشته است و حتی میتواند در برخی موارد چالشانگیز باشد.
تاریخی که بر شالوده یک شهروندی واقعی تاکید دارد، از جهتی بر کاربردهای ضروری مطالعه گذشته معطوف است. تاریخ، اطلاعاتی را درباره پیدایش نهادهای ملی، مشکلات و ارزشها را در اختیار میگذارد و تاریخ تنها منبع مهم از چنین اطلاعاتی است. تاریخ مدارکی را هم درباره چگونگی تبادل ملتها با سایر جوامع و دیدگاهای تطبیقی و بینالمللی که برای مسوولیت شهروندی ضروری است، فراهم میآورد. علاوه براین، مطالعه تاریخ به ما کمک میکند تا بفهمیم که تحولات گذشته، حال و آینده که در زندگی شهروندان تاثیرگذار است، چگونه ظهور یافتهاند یا ممکن است که ظهور پیدا کنند و اینکه چه دلایلی دخیل است.
مهمتر اینکه مطالعه تاریخ رفتارهایی را که برای احساس مسوولیت در رفتار عمومی ضروری است، ترویج میکند؛ چه برای کسی که در جایگاه رهبری یک اقلیت یا ملت، یک رایدهنده آگاه و دادخواه باشد، چه برای یک فرد معمولی ناظر باشد. یک تاریخآموز که به خوبی آموزش دیده، روی مطالب تاریخی و گذشته کار کرده و مطالعات موردی بر تحولات اجتماعی انجام داده است، چگونه باید مهارتهای خود را گسترش دهد؟ این مطالب تاریخی قابل مدیریت است؛ اما متشکل از چندین لایه روی هم است.
۱- توانایی در ارزیابی سند تاریخی. مطالعه تاریخ تجربهای را برای ارزیابی سندهای مختلف فراهم میآورد. (انواع سندهایی که تاریخدانان در شکلدهی دقیقترین تصاویر گذشته استفاده میکنند.) یادگیری نحوه تفسیر گفتههای رهبران سیاسی (بهعنوان یک نوع سند) کمک میکند تا قابلیت تمایز میان گفتههای منفعتطلبانه و واقعی رهبران سیاسی وقت در ما بهوجود آید. یادگیری نحوه ترکیب کردن انواع سندهای مختلف (گفتههای عمومی، یادداشتهای شخصی، دادههای ادبی، مطالب دیداری) سبب ارتفاع توانایی و ایجاد مباحث منسجم با تنوعی از اطلاعات میشود.
۲- توانایی در ارزیابی تفاسیر متناقض. یادگیری تاریخ به معنی کسب مهارت و دستهبندی تفاسیر مختلف و اغلب متناقض است. پی بردن به چگونگی کار جوامع (هدف اصلی از مطالعه تاریخ) ذاتا مبهم است و همین موضوع در فهمیدن جریانات روز هم صدق میکند. یادگیری چگونگی شناسایی و ارزیابی تفاسیر متناقض، یک مهارت شهروندی ضروری است که آموزش آن از طریق تاریخ، بهعنوان یک آزمایشگاه برای مباحثات انسانی فراهم میآید. این حوزهای است که در آن، منافع تاریخ گاه در تضاد با کاربردهای محدودی که گذشته در ایجاد هویت و شناسایی دارد، قرار میگیرد. تجربه در بررسی وضعیتهای گذشته، انتقاد سازندهای را که میتواند برای ادعاهای طرفداران افتخارات هویت ملی و اقلیتی بهکار رود، فراهم آورد. مطالعه تاریخ در هیچ صورتی وفاداری و تعهد را تضعیف نمیکند، اما تاریخ میآموزد که مباحثات نیاز به ارزیابی دارند و فرصتهایی را برای ورود به مباحث و دستیافتن به دیدگاه خاص فراهم میآورند.
۳- کسب تجربه در ارزیابی نمونههایی از تغییر و تحول در گذشته. تجربه ارزیابی نمونههای تغییر و تحول امروزی جامعه بسیار حیاتی است. این یک مهارت ضروری نسبت به چیزی است که همیشه از آن بهعنوان «دنیای همیشه در حال تغییر» یاد شده است. تجزیه و تحلیل به این معناست که ارتقا و افزایش گنجایش فکری برای تعیین بزرگی و اهمیت بعضی از تحولات، مهمتر از برخی دیگر است. مقایسه کردن تحولات خاص از نمونههای گذشته به تاریخآموزان کمک میکند تا گنجایش فکری خود را افزایش دهند. توانایی تشخیص پیوستگیها که حتی همیشه با شگرفترین تحولات همراه است، به واسطه مطالعه تاریخ حاصل میآید. این مهارت میتواند علتهای احتمالی تغییر و تحول را مشخص کند. برای مثال، اگر یک عامل مهم مثل یک اختراع، سیاستهای آگاهانه جدید یا عوامل مختلف دیگر در یک تحول اساسی دخیل باشند، تاریخ کمک میکند تا از آن عوامل سر درآوریم.
در مجموع، مطالعه تاریخی، چه برای انسان دیرفهم، چه برای یک شهروند آگاه، بسیار مهم است. تاریخ اطلاعات اساسی مفیدی را در باب وضعیت نهادهای سیاسی ما، ارزشها و مشکلاتی که بر سعادت جامعه تاثیرگذار است، فراهم میکند. کسی قادر نیست به اندازهای که تاریخدانان با گذشته در ارتباط هستند، کاملا با زمان حال پیوستگی داشته باشد. ما در این زمینه دیدگاهی نداریم؛ اما میتوانیم با بهکارگیری بینش تاریخی در این مسیر حرکت کنیم و در این فرآیند بهعنوان شهروند خوب ایفای نقش کنیم.
پیتر ناتانیل استیرنر
ترجمه: فاضل شیرزاد