بخشی از کتاب

ریشه‌های این کتاب کوچک در گروه دونفرﮤ بحث و تفحصی است که من سعادت این را داشته‌ام که در چند سال گذشته در کنار لَدِل مک‌ورتِر آن را پیش برده‌ام. باهم با پرسش از سرشت نو لیبرالیسم کلنجار رفته‌ایم: «نو لیبرالیسم چیست، چه می‌کند، از ما چه می‌سازد؟» درنهایت، رفته‌رفته پرسیدم که صرف‌نظر از مقوله‌های سیاسی سنتیِ مقاومت چه طور می‌شود راه‌هایی برای زیستن با نو لیبرالیسم یا زیستن بیرون از آن یافت. در این بستر بود که ایدﮤ اندیشیدن به دوستی پا گرفت: معتقدم و امیدوارم که این متن نشان دهد که نو لیبرالیسم دوستی عمیق یا دوستی صمیمانه را تباه می‌کند. من در عوض معتقدم این نوع‌دوستی‌ها با نو لیبرالیسم درمی‌افتند و اساس این کتاب همین دوستی‌هاست. اگر نشست‌های دو هفته یک‌بار با لَدِل نبود، حتی به درک محدودی که از نو لیبرالیسم دارم نیز نمی‌رسیدم. علاوه بر این، چند نفر دیگر بخش‌هایی از این متن را خواندند و پیشنهادهای بسیار مفیدی دادند: دیک برنستاین، کریس گراو، همسرم کَتلین و استفانی وِیکفیلد. همچنین، بخت این را داشته‌ام که مقاله‌ای ارائه دهم با عنوان «دوستی برای مقاومت» برای مخاطبانی در مدرسۀ نوین پژوهش‌های اجتماعی در کالج سلطنتیِ دانشگاه اُنتاریو و در دانشگاه متروپالیتن منچستر و نیز در موسسۀ اصلی خودم دانشگاه کلِمسون. آن مقاله تقریر اولیۀ مباحث همین کتاب بود. دست‌آخر، فرصت مطالعاتی‌ای که دانشگاه کلمسون به من داد مرا در این طرح یاری کرد. در آن زمان با بخشندگی سایمون کریچلی و اعضای هیات علمی گروه فلسفۀ مدرسۀ نوین پژوهش‌های اجتماعی سفارش تدریس دوره‌ای را به من دادند و هزینۀ زندگی من در نیویورک را برای چند ماه تأمین کردند تا متن را به پایان رساندم. در آن دوره برخورد خیلی‌ها در مدرسۀ نوین با من عالی بود، بیش از همه، کیارا باتیچی که با همسرش بِنوا شِلان مرا مثل فامیل خودشان پذیرفتند. این کتاب را اهدا می‌کنم به همسرم و بچه‌هایم (که حالا دیگر بزرگ‌شده‌اند): کَتلین، دیوید، رِیچِل و جوئِل. آن‌ها بودند که هرروز معنای واژه‌هایی مثل دوستی و عشق را به من می‌آموختند.

در روزگاری که پاورقی‌نویس‌های ارگان سرمایه‌داری، بی‌وقفه و در شمار میلیونی در حال انتشار کتاب‌های جلد قرمز با موضوع فحش و فحش‌کاری به مارکس، لنین، تروتسکی، استالین، مائو و غیره هستند و تمام بدبختی‌های نوع بشر از ابتدای تاریخ تاکنون را در چپ، سوسیالیسم و مارکسیسم خلاصه می‌کنند -  بدون اینکه توضیح بدهند که دقیقا شوروی استالین یا چین مائو و پس‌ازآن، چه نسبتی با مارکس یا مارکسیسم دارند - «نو لیبرالیسم» در معنای تمام کلمه‌اش، در قامت یک شیوه‌ی ضد زیستی تخریب‌گر هوشمند، با آرامشی سریع و کشنده در حال نابودی «همه‌چیز» است! نقل معروفی است که می‌گوید: «نمی‌دانیم سرمایه‌داری کی تمام می‌شود، ولی قطعا زمین خیلی زودتر نابود خواهد شد!» این جمله استعاره‌ و چکیده‌ای از ماجرایی است که بر انسان و زمین رفته و خواهد رفت و شر اعظم بانام نمادین نو لیبرالیسم، عملیاتی‌اش کرده است. روشنفکران راستین جهان در تمام این سال‌ها با تحلیل و تفسیر هرآن چه بر ما رفته و خواهد رفت و برشمردن تک‌تک آسیب‌ها و ویرانی‌های این شر مطلق، سعی کرده‌اند نیروهای مقاومت در میان ساکنان زمین را آگاه کرده و به جنب‌وجوش وادارند و کتاب «دوستی در عصر اقتصاد: مقاومت در برابر نیروهای نو لیبرالیسم» یکی از تحلیل‌های نقادانه‌ی درخشانی است که خواندنش الزامی به نظر می‌رسد.

«تاد می» کتاب روشنگر و رادیکالش را با ذکر بخش بزرگی از مصائب ناممکنی زندگی در خیمه‌ی نو لیبرالیسم آغاز کرده و دوگانه‌ی برساخت جهان نو لیبرال یعنی «کارآفرین» و «مصرف‌کننده» را برابرمان گذاشته و در خصوص بلایی که جهان سرمایه‌بر سر «دوستی» آورده، بحث می‌کند. دوستی در عصر اقتصاد، اقامه‌ی دعوای دوستی علیه جهان معنا زدایی ‌شده ‌است که خیرخواهی از آن رخت بربسته و برای نجات خودمان و جهان باید به آن بازگردیم، این کتاب به قلم تاد می و ترجمه کاوه بهبهانی در سال ۱۴۰۱ توسط نشر نی منتشر شده است.