بازتوزیع مواج یارانه‌‌‌ها و ساحل امن شرکت‌های پرداخت الکترونیک

بر اساس این طرح، تصمیم بر این است که بخش زیادی از یارانه‌‌‌ها به هنگام خرید کالاهای اساسی، به دهک‌‌‌های پایین پرداخت شود و این موضوع نیازمند سامانه‌‌‌های پرداخت هوشمند است، سامانه‌‌‌هایی که راه‌‌‌اندازی آنها به شکلی بهینه و کارآمد به اتکای ارکان فناورانه فعلی دولت و روال‌‌‌های سنتی تقریبا ناممکن می‌نماید.

در این بین نباید فراموش شود امروزگذر از چالش‌های حوزه‌‌‌های مختلف ازجمله حوزه اقتصاد، فقط به کمک شرکت‌های نوبنیان و دانش‌‌‌بنیان میسر است و دولت‌‌‌ها برای اجرای سریع و به‌‌‌صرفه طرح‌‌‌های کلان خود نیازمند همکاری بنگاه‌‌‌ها و شرکت‌های خرد هستند. این سنخ از شرکت‌ها به دلیل تمرکز بر حوزه‌‌‌های تخصصی جزئی که آشنایی با آخرین ایده‌‌‌ها و دستاوردهای روز جهانی را در پی دارد، قادر به ارائه راهکارهای خلاقانه و هوشمندانه هستند. اما سوال اینجاست که چرا از چنین ظرفیت‌‌‌های بی‌‌‌مثال این شرکت‌ها در رفع مشکلات و اجرای پروژه‌‌‌های ملی استقبال نمی‌شود؟ چرا در یکسو شاهد انبوهی از نیازمندی‌‌‌ها هستیم و در سوی دیگر شاهد ایده‌‌‌های خلاقانه‌‌‌ای که این دو هرگز یکدیگر را ملاقات نمی‌‌‌کنند؟

می‌‌‌دانیم هر امر نویی تغییرات در امور پیش از خود را در پی دارد و خلق جدیدی رخ نمی‌‌‌دهد جز با گذشتن از امور کهنه‌‌‌ای که در شرایط تازه، کارآیی خود را ازدست ‌‌‌داده‌‌‌اند. خلاقیت و ارائه پاسخ‌‌‌های نو به مسائل پیش‌‌‌رو شرط ضروری در حیات هر جامعه‌‌‌ای است که بدون آن جامعه سیر نزولی به خود می‌گیرد و رو به اضمحلال می‌رود. بر اساس همین ضرورت می‌توان گفت، آینده صنعت پرداخت از آن فین‌‌‌تک‌‌‌هاست و نظام‌‌‌های مالی، بانکی و پرداختی برای به‌‌‌روز و کارآمد نگه‌‌‌داشتن خود، نیازمند همکاری و مشارکت با آنها هستند. قطعا بدون استفاده و کمک‌‌‌گرفتن از استارت‌آپ‌‌‌های این حوزه نمی‌توان پاسخگوی نیازهای نوپدیدی بود که هر روز سر برمی‌‌‌آورند.

در اینجا با دو امر ضروری در هر جامعه‌‌‌ای روبه‌‌‌رو هستیم که بدون آنها حیات اجتماعی به خطر می‌‌‌افتد، یعنی امنیت و خلاقیت. اما مشکل ازآنجا پدیدار می‌شود که این دو عنصر حیاتی به هنگام تحقق در برخی از وجوهشان باهم در تضاد قرار می‌‌‌گیرند. ما نیازمند خلاقیت هستیم اما همین خلاقیت، امنیت ما را به مخاطره می‌‌‌اندازد.

در بحث هدفمندسازی یارانه‌‌‌ها نیز چنان‌‌‌که به آن اشاره‌‌‌شده با مساله جدیدی دست‌‌‌به‌‌‌گریبانیم که پاسخ‌‌‌های امن قدیمی، درخور نیستند و پاسخ‌‌‌های جدید نیز به‌‌‌اندازه کافی امن نیستند. گذشته از این کسانی که در دو سوی دره بازنگشتنی خلاقیت - امنیت ایستاده‌‌‌اند اصولا توانایی درک دغدغه‌‌‌های طرف دیگر را ندارند. حال آنکه با واردکردن یک عامل سوم به‌‌‌جز فین‌‌‌تک‌‌‌ها و دولت در معادله، به‌‌‌جای سقوط در دره یادشده می‌توان روی آن پل زد و به‌‌‌سلامت از این ورطه جان به در برد.

به‌‌‌یقین، این رسالت حیاتی را شرکت‌های پرداخت الکترونیک به‌‌‌دوش می‌‌‌کشند. این شرکت‌ها از یک‌‌‌سو بنا به ماهیت خود به شکل حداکثری سال‌ها با محدودیت‌ها و دغدغه‌‌‌های حاکمیتی در حوزه امنیت کاربران و شفافیت مالی سروکار داشته‌‌‌اند و از سوی دیگر هنگام راه‌‌‌اندازی ابزارهای پرداخت جدید نظیر اپلیکیشن‌‌‌های پرداخت تجاربی به دست آورده‌‌‌اند که از جنس تجربه‌‌‌های فین‌‌‌تکی است. این جایگاه ویژه به شرکت‌های پرداخت امکان می‌دهد با درک عمیقی که از مقتضیات هر دو سوی امنیت - خلاقیت دارند بتوانند نقش حلقه واسط یا پلِ روی دره را بازی کنند. این شرکت‌ها ضمن آشنایی با ادبیات و نگرانی‌های صحیح طرفین و تجربه مستقیم و عمیقی که از هر دو سر طیف دارند دارای زیرساخت‌‌‌های مناسب برای اجرای ایده‌‌‌های خلاقانه فین‌‌‌تکی با بیشترین میزان امنیت نیز هستند. ازاین‌‌‌رو در تصمیم‌‌‌های مهم و راهبردی کشور به‌‌‌خوبی می‌توانند با ایفای نقش اساسی خود، برای افزایش خیر عمومی گام بردارند.