محبوبیت رئیس‌جمهور در مدار نزولی

رئیس‌جمهور و تیم او دائم به آمار و ارقامی اشاره می‌کنند که نشان می‌دهد، اقتصاد در حال رشد است. آنها ظاهرا از اینکه مردم این رونق را حاصل تلاش‌های دموکرات‌ها نمی‌‌‌دانند، متعجب هستند. چند روز پیش، بایدن در یک سخنرانی به محتوای گزارش وزارت کار اشاره کرد و گفت: «در یک سال ریاست‌جمهوری من ۶/ ۶میلیون شغل در اقتصاد به وجود آمده است. اگر نمی‌توانید سال دیگری را به یاد آورید که در آن، این تعداد نیروی کار سر کار رفته‌اند، علت این است که هرگز چنین سالی وجود نداشته است. تعداد شغل‌های ایجادشده در اقتصاد طی یک سال اخیر، بی‌سابقه بوده است.» اما رشد فرصت‌‌‌های شغلی و نرخ بالای رشد اقتصادی نمی‌‌‌تواند افزایش شدید نرخ تورم را از یادها ببرد. ماه گذشته میلادی، نرخ تورم در آمریکا ۵/ ۷‌درصد، یعنی بالاترین میزان در چهار دهه اخیر بود. رشد قیمت مواد غذایی، سوخت، مسکن و... زمینه افزایش نرخ تورم را فراهم کرده است.

نامزدهای دموکرات، در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره از کاخ‌سفید خواسته‌اند که وقت بیشتری را صرف مهار تورم و دیگر مسائل اقتصادی کند؛ زیرا به باور اقتصاددان‌ها مردم هر روز شاهد رشد قیمت کالاها هستند و این رشد سبب شده است تا دیگر تحولات اقتصادی مثبت، تحت‌الشعاع قرار گیرند. جک لو، وزیر دارایی آمریکا در دوران ریاست‌جمهوری اوباما می‌گوید: «تورم، موضوعی است که مردم آن را به شیوه‌ای متفاوت با دیگر شاخص‌‌‌های اقتصادی تجربه می‌کنند. مردم هر روز هنگام خرید مایحتاج زندگی یا در پمپ‌بنزین‌‌‌ها شاهد رشد قیمت‌ها هستند و هر روز به آنها یادآوری می‌شود که نرخ تورم تا چه حد بالاست.»

از سوی دیگر، لری سامرز، رئیس شورای ملی اقتصاد در دوره ریاست‌جمهوری اوباما می‌‌‌گوید: «اگر نرخ بیکاری کمی بالا برود، تنها ۲ تا ۳‌درصد مردم از آن تاثیر می‌‌‌پذیرند؛ اما وقتی قیمت کالاها با این سرعت رشد می‌کند، ۱۰۰‌درصد مردم آن را احساس می‌کنند. تورم سبب نارضایتی مردم می‌شود. آنها فکر می‌کنند، رشد قیمت‌ها تمامی افزایش درآمد آنها را از میان برده است؛ یعنی بهبود شرایط بازار کار و افزایش سطح دستمزدها به دلیل بالا رفتن قیمت کالاها سودی برای مردم نداشته است.» اما آیا بایدن می‌‌‌تواند برای مهار تورم اقدامات موثری انجام دهد؟ تورم موضوع پیچیده‌ای است. بالا یا پایین رفتن نرخ تورم، به سیاست‌‌‌های بانک مرکزی که ابزاری به نام نرخ بهره را در دست دارد، وابسته است. یکی از اقتصاددان‌ها می‌‌‌گوید: «طی دو سال اخیر، شاهد پایین‌ترین نرخ‌های بهره و سریع‌ترین رشد در اقتصاد بوده‌ایم. همه‌گیری سبب شد، بانک مرکزی نرخ‌های بهره را به نزدیک صفر کاهش دهد و به تزریق میزان بالای نقدینگی به اقتصاد اقدام کند. دولت نیز هزاران میلیارد دلار به اقتصاد تزریق کرده تا اثرات همه‌گیری بر اقتصاد جبران شود. نتیجه طبیعی این اقدامات، رشد نرخ تورم، همزمان با بهبود شرایط اقتصاد است.»

برخی از اقتصاددان‌ها معتقدند، بسته ۱۹۰۰میلیارد دلاری حمایت مالی که سال قبل در کنگره تصویب شد، عامل اصلی افزایش نرخ تورم است. اما اگر چنین بسته‌ای به تصویب نمی‌‌‌رسید ممکن بود اقتصاد به‌شدت دچار رکود شود. از دید اقتصاددان‌ها، رشد چند ماه اخیر نرخ تورم، یک پدیده طبیعی پس از رویدادهای دو سال گذشته است و به‌تدریج کاهش خواهد یافت. جمهوری‌خواهان در حال بهره‌‌‌برداری از افزایش نرخ تورم برای انتقاد از سیاست‌‌‌های دولت هستند. در شرایط کنونی، برای بایدن تاکید بر موفقیت سیاست‌های اقتصادی دولت چندان آسان نیست. سطح دستمزد برای نیروی کار با درآمد پایین بالا رفته، اما بسیاری از آنها معتقدند که این افزایش به دلیل رشد نرخ تورم عملا از میان رفته است. با آنکه طبق معیارهای اقتصادی، پیشرفت‌های بزرگی در حوزه رونق اقتصادی ایجاد شده، اما نه‌تنها نرخ تورم خیلی بالاست، بلکه همه‌گیری کرونا ادامه پیدا کرده و هر دو مورد، عامل نارضایتی مردم هستند. یک نکته مهم، تاثیر تداوم همه‌گیری بر دیدگاه مردم درباره وضعیت اقتصادی است. غیر از رشد مداوم قیمت کالاها، تداوم همه‌گیری سبب به ستوه آمدن بسیاری از مردم شده و بر نگاه آنها به دستاوردهای اقتصادی دولت تاثیر گذاشته است. اقتصاددان‌ها و نظرسنجی‌‌‌ها می‌‌‌گویند که رای‌دهندگان درباره بی‌ثباتی اقتصادی حاصل از سویه‌های جدید ویروس کرونا که در آینده شناسایی خواهند شد، مضطرب هستند. دیدگاه مردم درباره وضعیت اقتصادی، به جای آنکه تحت‌تاثیر شرایط کنونی باشد، از پیش‌بینی‌هایی که درباره آینده وجود دارد، تاثیر می‌‌‌پذیرد؛ به همین دلیل، اکنون که همه‌گیری بار دیگر شدت پیدا کرده است، مردم نگران آینده اقتصاد هستند. تا زمانی که همه‌گیری به طور کامل مهار نشود، مردم نگران اقتصاد خواهند بود و مهم نیست که نرخ بیکاری بسیار پایین است و تعداد فرصت‌‌‌های شغلی ایجادشده در اقتصاد در یک‌سال اخیر، بیشترین میزان طی یک‌سال در تاریخ بوده است. از دید یکی از اقتصاددان‌ها، میزان رضایت مردم از عملکرد اقتصادی رئیس‌جمهور، در واقع انعکاسی از دیدگاه مردم درباره همه‌گیری است و در نهایت تا وقتی همه‌گیری وجود دارد، بایدن مورد انتقاد قرار خواهد داشت؛ حتی اگر نرخ تورم کاهش یابد. به نظر می‌رسد، بایدن باید بیشتر درباره تورم صحبت کند و ترتیبی دهد تا مردم متقاعد شوند که دولت در حال تلاش برای مهار قیمت‌هاست. بی‌ثباتی در اقتصاد و افزایش هزینه زندگی، سبب نارضایتی گسترده مردم شده است. آنها با قیمت‌های بالاتر کالاها مواجه می‌شوند و این باور در آنها وجود دارد که رشد دستمزدها برای پوشش دادن افزایش قیمت کالاها کافی نیست. در ابتدا بایدن و مقامات اقتصادی دولت، تورم را پدیده‌ای زودگذر توصیف می‌کردند؛ اما به‌تدریج بایدن پذیرفت که مردم از رشد قیمت‌ها در رنج هستند. او باید بیشتر به این موضوع اشاره کند تا مردم مطمئن شوند که دولت از وضعیت کنونی و فشار حاصل از آن بر خانواده‌ها آگاه است. میزان رضایت مردم از دولت، تاثیر بزرگی بر نتیجه انتخابات میان‌دوره‌ای ماه نوامبر خواهد داشت. استاد علوم سیاسی دانشگاه اموری می‌گوید: «میزان رضایت مردم از رئیس‌‌‌جمهور، معیار بسیار خوبی برای پیش‌بینی نتیجه انتخابات میان‌‌‌دوره‌‌‌ای است. صرف‌نظر از وضعیت واقعی اقتصاد، اگر مردم وضعیت را بد بدانند، در انتخابات میزان رای حزبی که رئیس‌جمهور از آن است، کاهش می‌یابد.»