4 درس از فعالیت هوآوی در بحران

جهان فناوری، یکی از مکان‌هایی است که شاهد آمد و شد تعداد زیادی از شرکت‌ها است. بسیاری از استارت‌آپ‌ها به ناگهان ظهور می‌کنند، موفقیت‌هایی به‌دست می‌آورند سپس به شرکت‌های بزرگ‌تر فروخته می‌شوند. بسیاری از کارآفرینان جوان به فکر ادامه رقابت و بقا در این بازار نیستند. البته زمانی که یک غول فناوری با چالش‌های زندگی مواجه می‌شود، داستان دیگری رقم می‌خورد. تمام جهان به نظاره می‌نشینند و به این موضوع فکر می‌کنند که چه اتفاقی خواهد افتاد. سال‌ها است که کشمکش‌های بین آمریکا و چین تبدیل به یکی از چالش‌های اصلی جهان فناوری شده است. پیروز این جنگ، تمام منافع، از سهم بازار و موفقیت اقتصادی گرفته تا نفوذ سیاسی و رهبری جهانی را به‌دست خواهد آورد. اما جنگ در جهان فناوری، شاید بیش از همه بر زندگی شرکتی به نام هوآوی اثر گذاشته باشد.

هوآوی یک شرکت مخابراتی است که در سال ۱۹۸۷ توسط رن ژنگفی(Ren Zhengfei) در شهر شنژن چین تاسیس شد و اکنون یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های فناوری‌های مخابراتی، زیرساختی و ابزارهای هوشمند است. این شرکت، ۱۹۴ هزار نیروی کار دارد، در بیش از ۱۷۰ کشور فعالیت می‌کند و به بیش از ۳ میلیارد نفر (ازجمله شهروندان آمریکا) خدمت‌رسانی می‌کند. در سال مالی ۲۰۱۹، درآمدهای شرکت به حدود ۱۲۳ میلیارد دلار رسید که ۹/ ۸ میلیارد دلار آن سود خالص بود. برای اثبات موفقیت و سطح حضور جهانی هوآوی کافی است به جایگاه نخست آنها در صنعت مخابراتی، جایگاه دوم جهان از نظر فروش گوشی‌های هوشمند و کسب رتبه ۶۱ در فهرست برترین شرکت‌های جهان از نظر مجله فوربس اشاره کرد.

برخلاف این واقعیت که هوآوی در سال ۲۰۱۲ و پس از خرید شرکت اریکسون از نظر درآمد فروش و سود خالص تبدیل به رهبر جهان در صنعت مخابراتی شد، نفوذ آن در خارج از چین، چندان گسترده نبود. اما زمانی که دولت آمریکا، تحریم‌های خود علیه شرکت‌های چینی و در راس آنها شرکت هوآوی را تشدید کرد، همه چیز عوض شد. سال‌ها بود که آمریکا هوآوی را به اتهام جاسوسی و تهدید علیه امنیت ملی این کشور، از کسب‌وکار در آن کشور محروم می‌کرد. اما با تشدید جنگ بین آمریکا و چین، شرایط برای هوآوی دشوارتر شد. در سال ۲۰۱۸، دختر رن ژنگفی (بنیان‌گذار شرکت) که مدیر مالی آن بود، در ونکوور کانادا دستگیر شد. یک حکم بین‌المللی به‌وسیله دولت آمریکا، منگ و هوآوی را به تخلف‌های بانکی و دور زدن تحریم‌های ایران محکوم کرد.

در سال ۲۰۱۹، هوآوی به فهرست شرکت‌هایی اضافه شد که شرکت‌های آمریکایی بدون مجوز دولت اجازه انتقال فناوری از آنها را ندارند. این اتفاق به معنای آن بود که هوآوی نمی‌توانست مجوز برنامه‌های گوگل برای اندروید خود را کسب کند. از دست دادن دسترسی به گوگل، باعث شد که فروش گوشی میت‌۳۰ (نخستین موبایل هوآوی که فاقد اندروید گوگل و پلی‌استور بود) سقوط کند. با این شرایط، به‌نظر می‌رسید که هوآوی شکست خواهد خورد. آیا این پایان کار شرکت چینی بود؟

اما داستان هوآوی به شکل دیگری پیش رفته است. به‌نظر می‌رسد که این شرکت، شبیه هودینی (Houdini)، شعبده‌باز معروف آمریکایی است که می‌توانست از هر تنگنایی فرار کند. آیا هوآوی بدون برخورداری از گوگل روی موبایل‌های خود می‌تواند به فعالیت ادامه دهد؟ آمار و ارقام نشان می‌دهند که این کار برای آنها شدنی است. در حقیقت، نه تنها آنها توانسته‌اند به بقا ادامه دهند، بلکه راهی را انتخاب کرده‌اند که ممکن است در بلندمدت نفع بیشتری برای آنها به همراه داشته باشد. چگونه؟

تفاوت بزرگ بین گوگل و هوآوی این است که اولی، برای کسب‌وکار خود به جمع‌آوری داده‌ها وابسته است و دومی از فروش فناوری کسب‌وکار خود را اداره می‌کند. گوگل با دستگاه‌ها، مرورگر اینترنت خود و اپلیکیشن‌هایش داده‌های کاربران را جمع‌آوری می‌کند و کسب‌وکار خود را با آنها می‌چرخاند. زمانی که هوآوی نمی‌تواند از گوگل استفاده کند، این شرکت آمریکایی است که دسترسی به داده‌های بسیاری از مشتریان را از دست می‌دهد.

هوآوی در این زمان شروع به معرفی اپ‌گالری (AppGallery) خود کرد و تاکید داشت که این برنامه قوی‌تر از نمونه مشابه آن است. چرا؟ اندروید گوگل یک سیستم باز است که اپلیکیشن‌ها را در دسترس بسیاری از کاربران سراسر جهان قرار می‌دهد و در نتیجه نظارت بر امنیت را دشوار و کم‌کیفیت می‌سازد. هوآوی کار خود را شروع و بیان داشت که از نظر امنیت و حریم شخصی بهتر از گوگل عمل می‌کند. به هر حال، همان‌طور که بیان شد، کسب‌وکار هوآوی وابسته به داده‌ها نیست و مانند گوگل مجبور نیست که به‌دنبال داده‌های مشتریان برود. این شرکت به همین دلیل، بهتر می‌تواند از داده‌های شما حفاظت کند.

این اقدام هوآوی، حرکت برجسته‌ای بود و اگر نتیجه می‌داد، می‌توانست با فرار از تنگنای ایجاد شده، تهدیدها را به فرصت تبدیل کند. در حقیقت، ادعای هوآوی در حفاظت از امنیت و حریم شخصی بیش از گوگل، تناقض داستان بود؛ چراکه آمریکا این شرکت را با همین اتهام در فهرست سیاه خود قرار داده بود. علاوه بر آن، هوآوی در گذشته اشتباهاتی در این زمینه مرتکب شده بود. به‌عنوان مثال، در ژوئیه ۲۰۱۸، رن ژنگفی در سخنرانی ابتدایی نشست امنیت سایبری و نیروهای ویژه حفاظت امنیت در هوآوی بیان کرد: «ما باید امنیت سایبری و حفاظت از حریم شخصی را در راس برنامه‌های شرکت قرار دهیم. ما نمی‌توانیم فقط شعار دهیم و باید در عمل به این مساله پایبند باشیم.» دلیل این اظهارنظر آن بود که مرکز امنیت سایبری ملی (NCSC) بریتانیا به این شرکت چینی هشدار داده بود که شعبه آنها در بریتانیا سال‌ها است در عمل به پروتکل‌های امنیتی شکست خورده است. این هشدار، نشان داد که هوآوی با یک مشکل امنیتی مواجه است. در همان نشست، رن ژنگفی اظهار کرد: «ما ابتدا باید ذهنیت‌های اشتباه خود را تغییر دهیم و سپس با ذهنی باز به سمت بهبود کلی شرایط، ایجاد قابلیت‌های خود و عمل به تعهداتمان برآییم.»

چه این سخن مدیرعامل هوآوی یک طعنه بود یا صرفا یک اقدام هوشمند، از دیدگاه مدیرعالی سازمان یک سوال مطرح می‌شود: در زمان بحران‌ها به چه نوعی از رهبری سازمانی نیاز است؟ همان‌طور که در ابتدای این مقاله بیان شد، هر سازمانی بالاخره به نقطه پایان خود می‌رسد و بحران‌ها آن را از بین می‌برند. اما سازمانی که رهبری هوشمند داشته باشد و بتواند از تمام ظرفیت‌ها و هنر کارکنان استفاده کرده و نقشی پررنگ در بحران‌ها ایفا کند، بقایی طولانی‌تر خواهد داشت. بدون وجود چنین رهبر سازمانی، شرکت‌ها مانند ارتشی می‌مانند که فرمانده ندارد و ممکن است در مواجهه با نخستین حمله واقعی دشمن قتل عام شود. رهبران سازمانی می‌توانند فرهنگ کاری مناسبی بسازند که کارکنان را طبق ارزش‌های سازمانی، باورها و استراتژی‌های مورد نیاز به فعالیت وامی‌دارد. به عبارت دیگر، رهبران سازمانی مانند سخن ژنگفی، ذهنیت افراد را می‌سازند تا آنها براساس محیط خارجی به واکنش‌هایی مناسب دست بزنند.

ژنگفی، فرهنگ سازمانی هوآوی و ذهنیت کارکنان آن را تغییر داده و به این صورت شرکت را به مسیر مدنظر خود پیش می‌برد. برای درک این موضوع که هوآوی چگونه خود را در مقابله با بحران‌ها توانمند ساخته و احتمالا از شرایط موجود رهایی می‌یابد، باید به ارزش‌های مدنظر رهبر این شرکت توجه کرد؛ ارزش‌هایی که او می‌خواهد در ذهنیت کارکنان خود نهادینه کند. در ادامه، چهار مورد از ارزش‌های مدنظر او را نام برده‌ایم:

 همیشه آماده نبرد بقا باشید

اریک شو، رئیس هیات‌مدیره هوآوی در ابتدای گزارش ۲۰۱۹ این شرکت، در جمله‌ای بیان کرده است: «بقا اولویت نخست هوآوی خواهد بود.» شیوه بقای هوآوی، «بهینه‌سازی» فعالیت‌ها و ایجاد نگرشی برای «مبارزه با رخوت و اجتناب از خودپسندی است». پیام رئیس هیات‌مدیره واضح است و از کارکنان خود می‌خواهد همواره به سمت بهتر شدن پیش بروند. این پیام نشان می‌دهد در فرهنگ سازمانی هوآوی، این تفکر رواج یافته که افراد برای بقای شرکت، باید هر زمان آماده نبرد باشند.

زمانی که به تاریخچه هوآوی مراجعه می‌کنیم، شاهد آن هستیم که این شرکت، تاریخ خود را مجموعه‌ای طولانی از نبرد و بقا معرفی کرده است. ۱۰ سال نخست فعالیت آنها، زمانی بود که به‌رغم حمایت‌های دولتی، باید با شرکت‌های بین‌المللی مختلفی رقابت می‌کردند که جایگاهی بالاتر از آنها داشتند. امروز، نبرد به شکلی دیگر ادامه یافته و شرکت باید با اتهام‌های آمریکا بجنگد.

این تمرکز بر بقا از کجا آمده است؟ در طول مسیری که هوآوی طی کرده است، همواره یک نفر وجود داشته که بر لزوم بقای این شرکت تایید کرده است: رن ژنگفی. زمانی یک نفر از او پرسید که بنیادین‌ترین هدف هوآوی چیست و او پاسخ داد: «بقا.» آن فرد پرسید که هدف نهایی شرکت چیست؟ ژنگفی پاسخ داد: بقا. چرا مدیرعامل شرکت تا این اندازه آماده نبرد بقا است و موفقیت را تضمین‌شده نمی‌بیند؟ شاید ریشه این موضوع را باید در کودکی ژنگفی جست‌وجو کرد؛ جایی که او با ۶ خواهر و برادر خود در یکی از فقیرترین نقاط چین در استان گوئیژو بزرگ شد. شرایط برای بقای یک خانواده ۹نفره دشوار بود. فقر و گرسنگی (که حتی در برهه‌ای از زمان مجبور به خوردن علف شده بودند) بخشی از نخستین خاطرات او از زندگی است و به او آموختند که باید همواره آماده ایثارگری و فداکاری باشد.

 سختی و فداکاری به‌عنوان نیروهای پیشران

مدیرعامل هوآوی، ضمن تاکید بر بقا، تعهد خود به تحمل سختی‌ها را هم نشان داده است و انتظار دارد دیگر کارکنان هم همین روحیه را داشته باشند. به‌عنوان مثال، به واکنش او در زمان دستگیری دخترش در ونکوور توجه کنید: «البته که به‌عنوان یک پدر، نگران فرزندان خود هستم. با این حال، تجربه سختی و رنج کشیدن‌ها برای دخترم، منگ خوب است و باعث رشد او می‌شود.» این دیدگاه فردی است که از صمیم قلب باور دارد، با تحمل سختی‌ها و تجربه روزهای دشوار، می‌توان در نهایت به موفقیت و کامیابی رسید. او در تمام دوران بحران هوآوی با آمریکا نیز با اطمینان خاطر از این موضوع سخن گفته است که هوآوی سختی خواهد کشید و در نهایت از این بحران عبور خواهد کرد.

تحمل سختی‌ها و امید به آینده، یکی از توانایی‌های ژنگفی است که به‌طور دائم در خلال مسیر شغلی‌اش نشان داده و آن را در خون شرکت هم تزریق کرده است. کارکنان هوآوی باور دارند که با تلاش، فداکاری و تحمل بی‌دریغ دشواری‌ها، در نهایت شرکت را به اهداف خود خواهند رساند. زمانی که یکی از مدیران ارشد شرکت، تلاش داشت تا ژنگفی را از یکی از تصمیمات خود منصرف کند، با این پاسخ مواجه شد: «حتی اگر ما، فقط ۳۰ درصد به این تصمیم باور داشته باشیم، باز هم ریسک را خواهیم پذیرفت؛ چراکه می‌دانیم ۷۰ درصد باقی‌مانده را می‌توان با فداکاری و جانفشانی نهادینه‌شده در کارکنان سطوح مختلف شرکت به‌دست آورد.»

 پیش‌دستی کردن و اعتماد به استراتژی

توانایی بقای یک شرکت، فقط در تصمیم‌ها و اقداماتی که در دوران بحرانی صورت می‌گیرند، دیده نمی‌شوند. شرکت‌هایی که می‌توانند بر بحران‌ها غلبه کنند، پیش‌بینی خوبی هم دارند و خود را برای بحران پیش‌رو آماده می‌کنند. همان‌طور که پیش از این اشاره شد، ژنگفی با نگرانی دائمی برای بقای شرکت، همواره به پیش‌بینی و رصد اوضاع هم مشغول بوده است. برای اجتناب از استرس، نیاز است که این پیش‌بینی‌ها به شکلی نباشند که باعث نگرانی ۲۴ ساعته شوند؛ بلکه باید به‌صورتی انجام شوند که همه افراد بدانند اوضاع می‌تواند به سرعت تغییر کند. به همین دلیل، نیاز است که پیش‌دستی را در دستور کار قرار دهند و فقط منتظر محرک‌هایی برای واکنش نشان دادن نشوند. مدیرعامل هوآوی به این شکل، کارکنان شرکت را قادر ساخته که همواره مسیر پیش‌رو را در نظر گرفته و بدترین سناریوهای ممکن را مدنظر قرار دهند. پیش‌دستی و پیش‌نگری، به جای آنکه نشانه‌ای از بی‌اعتمادی به تصمیم‌ها باشد، یک نقطه قوت است و باعث آمادگی بیشتر برای بدترین اتفاقات می‌شود.

 دلیل بقا: مشتری

هرچند هوآوی فرهنگ «تفکر عمیق» را توصیه می‌کند که در آن تصمیم‌ها به خوبی سنجیده و تحلیل می‌شوند و در صورت نیاز امکان ریسک‌پذیری فراهم می‌شود، ارزش اصلی آنها بی‌تغییر می‌ماند. این ارزش اصلی، سرمایه‌گذاری دائمی روی مشتری بدون در نظر گرفتن هزینه‌ها است. رن ژنگفی باور دارد که تحمل سختی‌ها و فداکاری‌هایی که برای عبور از یک بحران نیاز است، ریشه در این واقعیت دارد که کارکنان شرکت تمام تمرکز خود را روی هدف اصلی شرکت گذاشته‌اند: ارائه بهترین خدمات ممکن به مشتری.

در حقیقت، هیچ ابهامی درباره هدف هوآوی وجود ندارد. آنها می‌خواهند به مشتریان برای تحقق رویاهایشان کمک کنند. مشتریان اولویت هستند و عبور از شرایط بحرانی، برای تامین منافع آنها انجام می‌شود. این تمرکز بر خدمت‌رسانی به مشتری، باعث می‌شود اقدامات شرکت، صرفا یک واکنش به شرایط بازار (بحران یا حرکتی قدرتمند از سمت یکی از رقبا) نباشد. ترکیب مشتری‌مداری و ذهنیت هوآوی باعث می‌شود که پیش از وقوع هر بحران، تمام گزینه‌های پیش‌رو در نظر گرفته شوند و هر تصمیمی که در قبال بحران گرفته می‌شود، تصمیمی باشد که به نفع مشتری است و با این ماموریت اصلی شرکت، تصمیمات با اعتماد بیشتری گرفته خواهند شد.