اقتصاد تعجب
یاسر میرزایی
دبیر گروه اندیشه
چرا چنین است؟ چرا نرخ تورمی که برای ما آنقدر عادی شده است که اعلام رقم ۵/۳۱ درصد برای سال ۹۱ حتی اندکی هم ابروهایمان را تکان نمیدهد، میتواند یک اقتصاددان را اینچنین متعجب کند؟ آیا برنده جایزه نوبل زیادی از مرحله پرت است یا کالبد اقتصاد ما به ارقام بالای تورم «سر» شده است؟ حقیقت این است که در علم اقتصاد و در تجربه اجرایی این علم، مدتهاست که سیاستهای مهار تورم شناختهشده و بدیهی تلقی میشود. به بانک مرکزی استقلال بدهید و از روی کتابهای مقدماتی اقتصاد عمل کنید تا تورم مهار شود.
دبیر گروه اندیشه
چرا چنین است؟ چرا نرخ تورمی که برای ما آنقدر عادی شده است که اعلام رقم ۵/۳۱ درصد برای سال ۹۱ حتی اندکی هم ابروهایمان را تکان نمیدهد، میتواند یک اقتصاددان را اینچنین متعجب کند؟ آیا برنده جایزه نوبل زیادی از مرحله پرت است یا کالبد اقتصاد ما به ارقام بالای تورم «سر» شده است؟ حقیقت این است که در علم اقتصاد و در تجربه اجرایی این علم، مدتهاست که سیاستهای مهار تورم شناختهشده و بدیهی تلقی میشود. به بانک مرکزی استقلال بدهید و از روی کتابهای مقدماتی اقتصاد عمل کنید تا تورم مهار شود.
یاسر میرزایی
دبیر گروه اندیشه
چرا چنین است؟ چرا نرخ تورمی که برای ما آنقدر عادی شده است که اعلام رقم 5/31 درصد برای سال ۹۱ حتی اندکی هم ابروهایمان را تکان نمیدهد، میتواند یک اقتصاددان را اینچنین متعجب کند؟ آیا برنده جایزه نوبل زیادی از مرحله پرت است یا کالبد اقتصاد ما به ارقام بالای تورم «سر» شده است؟ حقیقت این است که در علم اقتصاد و در تجربه اجرایی این علم، مدتهاست که سیاستهای مهار تورم شناختهشده و بدیهی تلقی میشود. به بانک مرکزی استقلال بدهید و از روی کتابهای مقدماتی اقتصاد عمل کنید تا تورم مهار شود. علم اقتصاد امروز از این نقطه، یعنی بعد از مهار تورم آغاز میشود.
به همین جهت است که لوکاس، با تعجب میگوید: «اوه!» بیجا نیست که دکتر مسعود نیلی که به عنوان متخصص اقتصاد ایران شناخته شده است نیز در مصاحبه منتشر شده در تاریخ ۲۰ فروردین میگوید: «ما در جایی بازی میکنیم که مورد قضاوت جهانی نیستیم. حتی مسائل ما هم مسائلی نیست که مورد علاقه امروز جهانیان باشد. مثلا اگر بگوییم رفتهایم درباره نحوه کاهش نرخ تورم دورقمی تحقیق کردهایم و این نتیجه به دست آمده، علاقه کسی در جهان را برنمیانگیزد.» پیشنهاد من این است که شاخهای جدید در تحقیقات اقتصادی باز شود به نام «اقتصاد تعجب»؛ قطعا نمونههای مطالعاتی خوبی را میتوان به محققین این رشته پیشنهاد داد.
دبیر گروه اندیشه
چرا چنین است؟ چرا نرخ تورمی که برای ما آنقدر عادی شده است که اعلام رقم 5/31 درصد برای سال ۹۱ حتی اندکی هم ابروهایمان را تکان نمیدهد، میتواند یک اقتصاددان را اینچنین متعجب کند؟ آیا برنده جایزه نوبل زیادی از مرحله پرت است یا کالبد اقتصاد ما به ارقام بالای تورم «سر» شده است؟ حقیقت این است که در علم اقتصاد و در تجربه اجرایی این علم، مدتهاست که سیاستهای مهار تورم شناختهشده و بدیهی تلقی میشود. به بانک مرکزی استقلال بدهید و از روی کتابهای مقدماتی اقتصاد عمل کنید تا تورم مهار شود. علم اقتصاد امروز از این نقطه، یعنی بعد از مهار تورم آغاز میشود.
به همین جهت است که لوکاس، با تعجب میگوید: «اوه!» بیجا نیست که دکتر مسعود نیلی که به عنوان متخصص اقتصاد ایران شناخته شده است نیز در مصاحبه منتشر شده در تاریخ ۲۰ فروردین میگوید: «ما در جایی بازی میکنیم که مورد قضاوت جهانی نیستیم. حتی مسائل ما هم مسائلی نیست که مورد علاقه امروز جهانیان باشد. مثلا اگر بگوییم رفتهایم درباره نحوه کاهش نرخ تورم دورقمی تحقیق کردهایم و این نتیجه به دست آمده، علاقه کسی در جهان را برنمیانگیزد.» پیشنهاد من این است که شاخهای جدید در تحقیقات اقتصادی باز شود به نام «اقتصاد تعجب»؛ قطعا نمونههای مطالعاتی خوبی را میتوان به محققین این رشته پیشنهاد داد.
ارسال نظر