از ۷۰۰ دختر تست گرفتم - ۱۹ بهمن ۹۱
فیلمهای خاطرهانگیز پوران درخشنده برای ما شاید «پرنده کوچک خوشبختی» و «شمعی درباد» باشد. او که در کارنامه کاری خود همیشه سعی کرده به مشکلات کودکان و نوجوانان بپردازد، کارگردانی است که از حاشیه دوری میکند، اما امسال ساخته جدید «پوران درخشنده» با مشکلات عجیبی روبهرو شد که حتی تا حذف وی از جشنواره فیلم فجر پیش رفت. با او درباره «هیس دخترها فریاد نمیزنند» به گفتوگو نشستیم. چرا در آثار شما کودکان نقش تعیینکننده دارند؟
بچهها موضوع اصلی زندگی من هستند. باید استعدادهایشان کشف شود و زمینهای مناسب برای رشد استعدادهایشان فراهم شود.
بچهها موضوع اصلی زندگی من هستند. باید استعدادهایشان کشف شود و زمینهای مناسب برای رشد استعدادهایشان فراهم شود.
فیلمهای خاطرهانگیز پوران درخشنده برای ما شاید «پرنده کوچک خوشبختی» و «شمعی درباد» باشد. او که در کارنامه کاری خود همیشه سعی کرده به مشکلات کودکان و نوجوانان بپردازد، کارگردانی است که از حاشیه دوری میکند، اما امسال ساخته جدید «پوران درخشنده» با مشکلات عجیبی روبهرو شد که حتی تا حذف وی از جشنواره فیلم فجر پیش رفت. با او درباره «هیس دخترها فریاد نمیزنند» به گفتوگو نشستیم. چرا در آثار شما کودکان نقش تعیینکننده دارند؟
بچهها موضوع اصلی زندگی من هستند. باید استعدادهایشان کشف شود و زمینهای مناسب برای رشد استعدادهایشان فراهم شود. این فضای حسی که همیشه فکر میکنم بچهها در میان بزرگترها مظلوم واقع میشوند و کمتر از حمایتهای روحی و روانی آنان برخوردار هستند.
هیس دخترها فریاد نمیزنند چگونه شکل گرفت؟
موضوع تجاوز به عنف برایم بسیار مهم بود. این موضوع جسته و گریخته در جامعه مطرح میشد، مطبوعات به آن اشاره داشتند و اخبار حوادثی را که براساس تجاوز بود، مرور میکردم، اما این را قبلا هم گفتهام، سه سال پیش من درجشنواره فجر بودم، دختر جوانی آمد و گفت من دوستی دارم که قصد خودکشی دارد و اتفاقات ناگواری در کودکی برایش پیش آمده است و علاقهمند است با شما صحبت کند. ذهنم را مشغول کرد اما شلوغی جشنواره باعث شد تا او را فراموش کنم اما او مرا پیدا کرد و از حقیقت زندگیاش برایم گفت وقتی داستان زندگیاش را تعریف کرد، مدتها نمیتوانستم بخوابم. نمیتوانستم تصور کنم که دو سال این ماجرا برای یک کودک ادامه داشته و این فرد مورد وثوق خانواده بوده و بچه را ترسانده و به عمل شنیع خود ادامه داده است. این داستان باعث شد یک نگاه دیگری به خانواده داشته باشم و به دنبال این آسیب رفتم. تحقیقات را از روزنامهها، تحقیقات کتابخانهای، پروندهها و پژوهشهای میدانی آغاز کردم. صحبت با روانشناسان این رشته از اهم کارهایم بود و جلسات متعدد با این افراد داشتم، در نهایت خط اصلی قصه بر مبنای تحقیق گسترده من شکل گرفت.
چه اصراری بر استفاده از نابازیگران در فیلم داشتید؟
قصد داشتم شخصیت اصلی داستان برای مخاطب باورپذیر باشد، نمیخواستم تماشاگر با پسزمینه ذهنی قبلی از بازیگر به دیدن فیلم بنشیند، در کنار تحقیقات از ۷۰۰ نفر تست گرفتم که بسیار زمانبر بود، اما آنها هم مرا در نگارش فیلمنامه کمک کردند، زیرا کموبیش از تجربیات خود میگفتند. وقتی قصه را تعریف میکردم که بتوانم واکنش دختران را ببینم، تعدادی از دختران به فکر فرو میرفتند و تجربیات خود را بیان میکردند. بدون استثنا میگفتند چه موضوع خوبی برای فیلم در نظر گرفتهاید. من احساس میکردم ما باید این امنیت را برای مخاطب فراهم کنیم و سینما رسانه قدرتمندی است که در ارائه آگاهی و اطلاعرسانی مناسب به خانواده تاثیرگذار است. با بازخوردهایی که از سوی دختران جوان میگرفتم، تشویق میشدم که راه را ادامه دهم اما در یک مقطع سرمایه ساخت فیلم را نداشتم، مجبور شدم قرارداد خرید آپارتمانی را که برای دفتر کارم تهیه کرده بودم، فسخ کنم و سرمایه اولیه را تامین کنم، ۲۰۰ میلیون سرمایه اولیه را تامین کردم. بعد با فارابی وارد مذاکره شدم که شش ماه من در رفت و آمد بودم تا جلب نظر فارابی صورت گرفت. من برای ادامه مسیر قوت و قدرت را از خداوند گرفتم تا بتوانم مسیر را ادامه بدهم و دوست داشتم حرمتهای یک زن در جامعه حفظ شود. حفظ حرمت یک زن جایگاه خاصی در جامعه دارد و باید به این میپرداختم . سینما در ارائه پیامهای اخلاقی بسیار قدرتمند است، زیرا در یک فضای تاریک انسان را به تامل وا میدارد و فرد در تنهایی به عقوبت کار میاندیشد و با خود بهشدت درگیر میشود.
چقدر نوشتن فیلمنامه طول کشید؟
فیلمنامه بارها و بارها بازنویسی شد و براساس حرفهای مشترک دخترها و پژوهشی که انجام دادم نوشته شد.
برای انتخاب بازیگر نقش اول از 700 نفر تست گرفتم
چه طور طناز طباطبایی را انتخاب کردید؟
تست بازی از 700 دختر جوان بسیار سخت بود، اما کمکم زمان را از دست میدادم. نقش هم نقش بسیار سختی بود و سوپراستارها برای کار من مناسب نبودند، همانگونه که قبلا اشاره کردم، نمیخواستم بیننده تصوری از شخصیت بازیگر در ذهن داشته باشم، احساس کردم باید به سراغ بازیگرانی بروم که کمتر چهره هستند و کمتر دیده شدهاند، تا بتوانند به باورپذیری مخاطب با این نقش کمک کنند، در این میان به خانم طباطبایی رسیدم که خوشبختانه خیلی خوب انرژی گذاشت.
چقدر فیلم دچار سانسور و ممیزی شد؟
من اصلا فکر نمیکردم فیلم ممیزی شود، چون با نیت انسانی ساختم. خوشبختانه با تعاملی که به وجود آمد بین من و یکی از اعضای شورای پروانه نمایش، تلاش بر این شد که لطمه به فیلم و پیام آن زده نشود.
بچهها موضوع اصلی زندگی من هستند. باید استعدادهایشان کشف شود و زمینهای مناسب برای رشد استعدادهایشان فراهم شود. این فضای حسی که همیشه فکر میکنم بچهها در میان بزرگترها مظلوم واقع میشوند و کمتر از حمایتهای روحی و روانی آنان برخوردار هستند.
هیس دخترها فریاد نمیزنند چگونه شکل گرفت؟
موضوع تجاوز به عنف برایم بسیار مهم بود. این موضوع جسته و گریخته در جامعه مطرح میشد، مطبوعات به آن اشاره داشتند و اخبار حوادثی را که براساس تجاوز بود، مرور میکردم، اما این را قبلا هم گفتهام، سه سال پیش من درجشنواره فجر بودم، دختر جوانی آمد و گفت من دوستی دارم که قصد خودکشی دارد و اتفاقات ناگواری در کودکی برایش پیش آمده است و علاقهمند است با شما صحبت کند. ذهنم را مشغول کرد اما شلوغی جشنواره باعث شد تا او را فراموش کنم اما او مرا پیدا کرد و از حقیقت زندگیاش برایم گفت وقتی داستان زندگیاش را تعریف کرد، مدتها نمیتوانستم بخوابم. نمیتوانستم تصور کنم که دو سال این ماجرا برای یک کودک ادامه داشته و این فرد مورد وثوق خانواده بوده و بچه را ترسانده و به عمل شنیع خود ادامه داده است. این داستان باعث شد یک نگاه دیگری به خانواده داشته باشم و به دنبال این آسیب رفتم. تحقیقات را از روزنامهها، تحقیقات کتابخانهای، پروندهها و پژوهشهای میدانی آغاز کردم. صحبت با روانشناسان این رشته از اهم کارهایم بود و جلسات متعدد با این افراد داشتم، در نهایت خط اصلی قصه بر مبنای تحقیق گسترده من شکل گرفت.
چه اصراری بر استفاده از نابازیگران در فیلم داشتید؟
قصد داشتم شخصیت اصلی داستان برای مخاطب باورپذیر باشد، نمیخواستم تماشاگر با پسزمینه ذهنی قبلی از بازیگر به دیدن فیلم بنشیند، در کنار تحقیقات از ۷۰۰ نفر تست گرفتم که بسیار زمانبر بود، اما آنها هم مرا در نگارش فیلمنامه کمک کردند، زیرا کموبیش از تجربیات خود میگفتند. وقتی قصه را تعریف میکردم که بتوانم واکنش دختران را ببینم، تعدادی از دختران به فکر فرو میرفتند و تجربیات خود را بیان میکردند. بدون استثنا میگفتند چه موضوع خوبی برای فیلم در نظر گرفتهاید. من احساس میکردم ما باید این امنیت را برای مخاطب فراهم کنیم و سینما رسانه قدرتمندی است که در ارائه آگاهی و اطلاعرسانی مناسب به خانواده تاثیرگذار است. با بازخوردهایی که از سوی دختران جوان میگرفتم، تشویق میشدم که راه را ادامه دهم اما در یک مقطع سرمایه ساخت فیلم را نداشتم، مجبور شدم قرارداد خرید آپارتمانی را که برای دفتر کارم تهیه کرده بودم، فسخ کنم و سرمایه اولیه را تامین کنم، ۲۰۰ میلیون سرمایه اولیه را تامین کردم. بعد با فارابی وارد مذاکره شدم که شش ماه من در رفت و آمد بودم تا جلب نظر فارابی صورت گرفت. من برای ادامه مسیر قوت و قدرت را از خداوند گرفتم تا بتوانم مسیر را ادامه بدهم و دوست داشتم حرمتهای یک زن در جامعه حفظ شود. حفظ حرمت یک زن جایگاه خاصی در جامعه دارد و باید به این میپرداختم . سینما در ارائه پیامهای اخلاقی بسیار قدرتمند است، زیرا در یک فضای تاریک انسان را به تامل وا میدارد و فرد در تنهایی به عقوبت کار میاندیشد و با خود بهشدت درگیر میشود.
چقدر نوشتن فیلمنامه طول کشید؟
فیلمنامه بارها و بارها بازنویسی شد و براساس حرفهای مشترک دخترها و پژوهشی که انجام دادم نوشته شد.
برای انتخاب بازیگر نقش اول از 700 نفر تست گرفتم
چه طور طناز طباطبایی را انتخاب کردید؟
تست بازی از 700 دختر جوان بسیار سخت بود، اما کمکم زمان را از دست میدادم. نقش هم نقش بسیار سختی بود و سوپراستارها برای کار من مناسب نبودند، همانگونه که قبلا اشاره کردم، نمیخواستم بیننده تصوری از شخصیت بازیگر در ذهن داشته باشم، احساس کردم باید به سراغ بازیگرانی بروم که کمتر چهره هستند و کمتر دیده شدهاند، تا بتوانند به باورپذیری مخاطب با این نقش کمک کنند، در این میان به خانم طباطبایی رسیدم که خوشبختانه خیلی خوب انرژی گذاشت.
چقدر فیلم دچار سانسور و ممیزی شد؟
من اصلا فکر نمیکردم فیلم ممیزی شود، چون با نیت انسانی ساختم. خوشبختانه با تعاملی که به وجود آمد بین من و یکی از اعضای شورای پروانه نمایش، تلاش بر این شد که لطمه به فیلم و پیام آن زده نشود.
ارسال نظر