افزایش درخواست پناهندگی بعد از بهار عربی
مریم امینی با حمله قوم مغول، مناطق بسیاری در معرض کشتارها، غارتها و صدمات روحی و فرهنگی قرار گرفت؛ شهرهای بزرگ ویران شد و افراد بسیاری یا به اسارت گرفته شدند یا ناخواسته مجبور به ترک سرزمینشان شدند. «ابناثیر جزری» مورخی که همزمان با حمله مغول در نزدیکی موصل کنونی زندگی میکرد؛ اولین مورخی است که در کتابی تحت عنوان «الکاملفیالتاریخ» وقایع حمله مغول را به ثبت رسانده است؛ میزان ضربه و تنش ماجرا چنان بوده است که او پیش از آغاز روایت، مینویسد کاش هرگز از مادر زاده نمیشد و شاهد این ماجرا نمیشد و هرگز اینها را نمینوشت.
مریم امینی با حمله قوم مغول، مناطق بسیاری در معرض کشتارها، غارتها و صدمات روحی و فرهنگی قرار گرفت؛ شهرهای بزرگ ویران شد و افراد بسیاری یا به اسارت گرفته شدند یا ناخواسته مجبور به ترک سرزمینشان شدند. «ابناثیر جزری» مورخی که همزمان با حمله مغول در نزدیکی موصل کنونی زندگی میکرد؛ اولین مورخی است که در کتابی تحت عنوان «الکاملفیالتاریخ» وقایع حمله مغول را به ثبت رسانده است؛ میزان ضربه و تنش ماجرا چنان بوده است که او پیش از آغاز روایت، مینویسد کاش هرگز از مادر زاده نمیشد و شاهد این ماجرا نمیشد و هرگز اینها را نمینوشت. در جهانی که ما امروز بهسر میبریم فجایع انسانی بیوقفه و تسلسلوار، اتفاق میافتد؛ چنانکه ذهنها و چشمها درمواجهه با صحنههای کشتار، خونریزی، تجاوز و بسیاری از مصائب دیگر واکسینه شده است. شاید اگر ابناثیر، همعصر ما و در همان جغرافیا زندگی میکرد؛ اینهمه متاثر نمیشد اما چیزی که در طول تاریخ ثابت مانده است؛ نتایجی است که اینگونه جریانات همواره بهدنبال داشته؛ مهاجرت یکی از این پیامدها است.
از گذشته تاکنون، مهاجرت جزوی از زندگی انسان بوده است و امروزه میزان آن، بهحدی افزایش یافته که گاهی امری عادی و حتی قابلافتخار تلقی میشود؛ مهاجرت از روستا به شهر، از کشوری به کشور دیگر و شاید در آینده از سیارهای به سیارهای دیگر؛ اما دلیل اصلی مهاجران چیزی جز زندگی در شرایط بهتر نیست. در گذشتههای دور انسانها از سر ناسازگاری طبیعت، از فشار گرسنگی، در اثر جنگ و از ترس جان، اقلیم عوض میکردند. «پناهندگی» که شکلی غیرقانونی از مهاجرت است و در جهان امروز مرسوم است؛ زمانی اتفاق نمیافتد که فرد با هدف داشتن زندگی بهتر دست به مهاجرت بزند؛ بلکه پناهندگی از همان کهنالگوی قدیمی مهاجرت پیروی میکند؛ یعنی باید از سر اضطرار و از ترس جان و با هدف اینکه بتوانی «زندگی کنی» سرزمینت را ترک کنی؛ باید زنده بمانی، خانه تازهای پیدا کنی و اگر این شرایط فراهم شد میتوانی آرزوهای تازهای بسازی. با افزایش این روند، پناهندگی تبدیل به یک امر حقوقی شد و جهان برای ساماندادن به وضع آوارگان تصمیم به تشکیل یک نهاد حقوقی گرفت. در قرن بیستم، بسیاری در جریان جنگ جهانی اول آواره شدند؛ بنابراین اقدامات حمایتی توسط «جامعه ملل» صورت گرفت؛ از سال ۱۹۴۵ با تاسیس «سازمان ملل متحد» که جایگزین جامعه ملل شد مساله پناهندگان بهطور جدیتری مورد توجه قرار گرفت و منجر به تاسیس «سازمان بینالمللی پناهندگان» شد، اساسنامه این سازمان علاوهبر آوارگان پیش از جنگ و آوارگان زمان جنگ جهانی دوم، اصطلاح پناهندگی را به تمامی اشخاصی نسبت داد که نمیتوانستند یا به دلایل قابلقبولی نمیخواستند تحت حمایت کشور خود قرار بگیرند. در سال۱۹۵۱ «کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد» جایگزین سازمان بینالمللی پناهندگان شد و در اساسنامه خود، پناهنده را شخصی تعریف کرد که از ترس تعقیب به دلیل نژاد، مذهب، ملیت یا عقیده سیاسی از کشور خود خارج شده باشد؛ بعد از آن جامعه بینالمللی تصمیم گرفت که از برخی مواردی که زیرمجموعه این تعریف قرار نمیگیرند نیز حمایت کند. امروزه و همچنان کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد مسوولیت رسیدگی به مسائل پناهجویان را دارد؛ اما شاید روزی که چنین نهادی پایهگذاری میشد، پیشبینی نمیکرد که جهان به نقطهای برسد که اتحادیه اروپا نتواند پاسخگوی این میزان از آوارگی باشد. براساس گزارشی که توسط کمیساریای عالی پناهندگان در ۲۶ مارس ۲۰۱۵ منتشر شد؛ روند درخواست پناهندگی در سال ۲۰۱۴ افزایش داشته است؛ بهطوریکه بالاترین درخواستها در ۲۲سال گذشته، مربوط به سال ۲۰۱۴ بوده است. اصلیترین و مشخصترین دلیل این افزایش، بهار عربی و بهدنبال آن جنگ و درگیریهای مسلحانه سوریه و عراق بوده است. تا سالها پیش افغانها بیشترین متقاضیان پناهندگی را تشکیل میدادند اما در سال گذشته بالاترین میزان درخواست، با بیش از ۱۵۰هزار مورد مربوط به سوریها بوده است.
بهار عربی
سقوط حکومت «زینالعابدین بنعلی»، رئیسجمهوری پیشین تونس، در اواخر سال ۲۰۱۰، سرآغاز جنبشی شد که «بهار عربی» نام گرفت. یکسال پس از سقوط «زینالعابدین بنعلی»، انقلاب مردم مصر منجر به سقوط «حسنی مبارک» شد، مردم بحرین نیز به عملکرد پادشاه کشورشان دست به اعتراض زدند و نیروهای آلخلیفه وآلسعود به بازداشت و سرکوب مردم پرداختند. بهار عربی تاکنون در بسیاری از کشورهای عربی خاورمیانه و آفریقای شمالی ادامه دارد. در این جریانات، حاکمان تونس، مصر، لیبی و یمن از قدرت برکنار شدند. قیامهای نیروهای مخالف مردمی و تظاهرات در الجزایر، عراق، اردن، کویت، مراکش و سودان گسترش پیدا کرد و اعتراضات جزئی در لبنان، موریتانی، عمان، عربستان سعودی و صحرای غرب شکل گرفت. در میان کشورهایی که بهار عربی به آنها رسیده است، تونس بهخاطر دوری از درگیریهای جغرافیای سیاسی، مذهبی و ایدئولوژیک مسیر بهتری را طی میکند اما سوریه بدترین وضعیت را دارد.
سوریه، همواره در طول تاریخ، دربرگیرنده سنتها و مذاهب مختلف بوده است. در خاورمیانه که منافع بسیاری از کشورها در تقابل هستند، سوریه بهلحاظ محل قرارگیری و جغرافیای سیاسیاش از اهمیت خاصی در منطقه برخوردار است؛ همین مساله باعث دخالت دول خارجی در امور سیاسی سوریه و تزلزل بیشتر اوضاع آن شده است؛ با آغاز جنگ داخلی سوریه نیروهای دولت اسلامی شام و عراق -معروف به داعش- وارد سوریه شدند و با دولت سوریه و دیگر گروههای شورشی مخالف دولت وارد جنگ شدند که این وضعیت همچنان ادامه دارد. اکثر سیاستمداران، از جمله سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، منشا اقدامات داعش را نتیجه بهار عربی میدانند.
با وجود اینکه پناهندگی از همان کهنالگوی قدیمی مهاجرت پیروی میکند اما عوامل شکلدهنده اضطرار، در گذشته و امروز متفاوت بوده است؛ برخلاف دورانی که هنوز نهادهای سیاسی و مرزبندیهای سیاسی معنا نداشت مهاجرت و ترک سرزمین، براساس ناسازگاری طبیعت و بلایای آن بوده است؛ اما با معنا گرفتن نهادهای سیاسی، شکلگیری جنگها و -کمی نزدیکتر به دوران معاصر-انقلابهای سیاسی، بیشترین عامل مهاجرت انسانها بوده است که بخش اعظمی این مهاجرتها را نوع غیرقانونی آن، یعنی پناهندگی تشکیل میدهد. براساس آنچه کمیسیون اروپا اعلام کرده است؛ تقاضای پناهندگی در اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۱، نسبت به سال قبل از آن ۲/ ۱۶درصد افزایش داشته که بخشی از آن بهخاطر نابسامانیهای ناشی از بهار عربی و عواقب آن بوده است.
پناهندگان سوری
روند مهاجرت سوریها همزمان با بهار عربی آغاز شده است و بهطور افزایشی ادامه دارد. در آغاز بهار عربی و پس از انقلاب مصر و در زمان ریاستجمهوری «محمد مرسی» در سال ۲۰۱۲، تعدادی از مردم سوریه که مصر را مکان امنتری یافتند به آنجا رفتند؛ البته مصر برای همه آنها مقصد نهایی نبود، بلکه برای عدهای راهی برای ورود به اروپا محسوب میشد. امتیاز مصر از نظر سوریها این بود که برخلاف ترکیه و اردن که پناهندگان خود را در کمپ جا میدهند، آنها در مصر میتوانستند در شهرها و شهرکها زندگی و کار کنند. اما در ژوئن ۲۰۱۳ موج جدیدی از اعتراضات در مصر شکل گرفت که باعث برکناری مرسی در سوم ژوئیه ۲۰۱۳ شد.
چند روز پس از شکلگیری دولت موقت، بخشنامهای صادر شد مبنی بر اینکه سوریها باید قبل از ورود به مصر اجازهنامه امنیتی دریافت کنند، این بخشنامه ورود سوریها به مصر را تقریبا غیرممکن کرد و سوریهایی که در مصر بودند -با هدف خروج از سرزمینی که دیگر برایشان امن نبود - تصمیم گرفتند به اروپا بروند؛ اما وضعیت بهگونهای بود که کمیساریای عالی پناهندگان در سال 2014، تنها با پناهندگی یکدرصد از سوریهایی که از طریق مصر ثبتنام کرده بودند، موافقت کرد؛ بنابراین سوریها متوجه شدند که احتمال موفقیت از طریق مجاری رسمی بسیار کم است و بسیاری از آنها سعی کردند از طریق دریا خود را به ایتالیا برسانند. در سال 2014 دست کم 3200 نفر در دریای مدیترانه و در راه رسیدن به ایتالیا جان خود را از دست دادند.
همانطور که اشاره شد، در سال ۲۰۱۵ از هر پنج درخواست پناهندگی، یک مورد مربوط به سوریه بوده است که این مساله اتحادیه اروپا را با بحران مهاجر مواجه کرده است. کشورهای آلمان، ایالات متحده آمریکا و ترکیه ۶۰درصد از مجموع پناهندگان را پذیرفتهاند اما با توجه به تراکم جمعیت در هر کشور، سوئد به نسبت جمعیت کمی که دارد، بیشترین میزان پذیرش پناهنده را دارد. تاکنون تعداد پناهندگان سوری که خارج از مرزهای کشورشان بهسر میبرند بیش از ۶۱۲هزار نفر است که براساس آنچه کمیساریای عالی پناهندگان اعلام کرده است هنوز از شرایط مطلوبی برخوردار نمیباشند. حدود ۱۷۶هزار نفر از پناهندگان سوری به اردن، ۱۵۳هزار نفر به ترکیه، ۶۹هزار نفر به عراق، ۲هزارنفر به مصر و ۵هزارنفر به کشورهای آفریقای شمالی مهاجرت کردهاند؛ اما مقصد و بهشت نهایی اکثر اینها اروپا است.
اروپا و پناهندگی
کشورهای اروپایی همیشه یکی از مقاصد پناهندگان بوده است؛ ورود تعداد زیادی پناهجو بهویژه با قایق و ازطریق دریا، در سالهای اخیر فشار زیادی بر اتحادیه اروپا وارد کرده است و بحران اقتصادی اروپا در سالهای اخیر، بیکاری و خطرات ناشی از ورود پناهندگان باعث نگرانی کشورهای اروپایی شده است و آنها در سالهای اخیر و با توجه به افزایش شمار پناهجویان ناشی از بهار عربی، تصمیم گرفتهاند راههایی برای کاهش مهاجرت غیرقانونی درنظر بگیرند. بهخاطر قرارگیری ایتالیا و یونان در کنار دریای مدیترانه، اکثر پناهجویان وارد این دو کشور میشوند. این کشورها معتقدند سایر اعضای اتحادیه اروپا باید در مشکلات آنها در مواجهه با خیل پناهندگان سهیم شوند. در اوت ۲۰۱۲ یونان با کمک نیروی پلیس اتحادیه اروپا ورودهای غیرقانونی را کاهش داد. پس از این ورود مهاجران از طریق ایتالیا افزایش پیدا کرد. قبل از بهار عربی، اسپانیا قادر به کنترل مسیر غرب مدیترانه نبود و تعداد زیادی قایق همراه با پناهجویان کشورهای فقیر آفریقا، به آبهای جزایر قناری وارد میشدند؛ اما پس از آغاز بهار عربی، اسپانیا توانست با همکاری کشور مغرب مرزهایش را بیش از پیش کنترل کند اما پناهجویانی که در خانه خود جایی ندارند، بههرحال راهی برای رفتن پیدا میکنند؛ چنانچه ورود پناهجویان ازطریق شرق اروپا بهوسیله کامیون نیز ممکن است.
هجوم پناهجویان به کشورهای اروپایی، بر وضعیت دیگر پناهندگان نیز اثرگذاشته است؛ رسیدگی به پروندهها زمان بیشتری میبرد و حمایتهای مالی کاهش یافته است. بهعنوان مثال کشور سوئد به هر پناهنده 2100کرون پرداخت میکرد اما با افزایش پناهندگان ناشی از بحرانهای خاورمیانه، سهم هر پناهنده به 1900کرون کاهش یافته است؛ به هرحال افزایش میزان پناهندگان برای تمام جهان نگرانکننده است و این جابهجاییها بحرانهای تازهای به دنبال خواهد داشت؛ چراکه مهاجرت- که پناهندگی بدترین شکل آن است- تنها جابهجایی انسان نیست؛ بلکه جابهجایی زندگی و فرهنگ است که نظم و نظام کشور مقصد و هویت کشور مبدا را برهم میزند؛ اما زمانیکه خانه ناامن و تنگ میشود، راهی جز ترک آن باقی نمیماند.
از گذشته تاکنون، مهاجرت جزوی از زندگی انسان بوده است و امروزه میزان آن، بهحدی افزایش یافته که گاهی امری عادی و حتی قابلافتخار تلقی میشود؛ مهاجرت از روستا به شهر، از کشوری به کشور دیگر و شاید در آینده از سیارهای به سیارهای دیگر؛ اما دلیل اصلی مهاجران چیزی جز زندگی در شرایط بهتر نیست. در گذشتههای دور انسانها از سر ناسازگاری طبیعت، از فشار گرسنگی، در اثر جنگ و از ترس جان، اقلیم عوض میکردند. «پناهندگی» که شکلی غیرقانونی از مهاجرت است و در جهان امروز مرسوم است؛ زمانی اتفاق نمیافتد که فرد با هدف داشتن زندگی بهتر دست به مهاجرت بزند؛ بلکه پناهندگی از همان کهنالگوی قدیمی مهاجرت پیروی میکند؛ یعنی باید از سر اضطرار و از ترس جان و با هدف اینکه بتوانی «زندگی کنی» سرزمینت را ترک کنی؛ باید زنده بمانی، خانه تازهای پیدا کنی و اگر این شرایط فراهم شد میتوانی آرزوهای تازهای بسازی. با افزایش این روند، پناهندگی تبدیل به یک امر حقوقی شد و جهان برای ساماندادن به وضع آوارگان تصمیم به تشکیل یک نهاد حقوقی گرفت. در قرن بیستم، بسیاری در جریان جنگ جهانی اول آواره شدند؛ بنابراین اقدامات حمایتی توسط «جامعه ملل» صورت گرفت؛ از سال ۱۹۴۵ با تاسیس «سازمان ملل متحد» که جایگزین جامعه ملل شد مساله پناهندگان بهطور جدیتری مورد توجه قرار گرفت و منجر به تاسیس «سازمان بینالمللی پناهندگان» شد، اساسنامه این سازمان علاوهبر آوارگان پیش از جنگ و آوارگان زمان جنگ جهانی دوم، اصطلاح پناهندگی را به تمامی اشخاصی نسبت داد که نمیتوانستند یا به دلایل قابلقبولی نمیخواستند تحت حمایت کشور خود قرار بگیرند. در سال۱۹۵۱ «کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد» جایگزین سازمان بینالمللی پناهندگان شد و در اساسنامه خود، پناهنده را شخصی تعریف کرد که از ترس تعقیب به دلیل نژاد، مذهب، ملیت یا عقیده سیاسی از کشور خود خارج شده باشد؛ بعد از آن جامعه بینالمللی تصمیم گرفت که از برخی مواردی که زیرمجموعه این تعریف قرار نمیگیرند نیز حمایت کند. امروزه و همچنان کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد مسوولیت رسیدگی به مسائل پناهجویان را دارد؛ اما شاید روزی که چنین نهادی پایهگذاری میشد، پیشبینی نمیکرد که جهان به نقطهای برسد که اتحادیه اروپا نتواند پاسخگوی این میزان از آوارگی باشد. براساس گزارشی که توسط کمیساریای عالی پناهندگان در ۲۶ مارس ۲۰۱۵ منتشر شد؛ روند درخواست پناهندگی در سال ۲۰۱۴ افزایش داشته است؛ بهطوریکه بالاترین درخواستها در ۲۲سال گذشته، مربوط به سال ۲۰۱۴ بوده است. اصلیترین و مشخصترین دلیل این افزایش، بهار عربی و بهدنبال آن جنگ و درگیریهای مسلحانه سوریه و عراق بوده است. تا سالها پیش افغانها بیشترین متقاضیان پناهندگی را تشکیل میدادند اما در سال گذشته بالاترین میزان درخواست، با بیش از ۱۵۰هزار مورد مربوط به سوریها بوده است.
بهار عربی
سقوط حکومت «زینالعابدین بنعلی»، رئیسجمهوری پیشین تونس، در اواخر سال ۲۰۱۰، سرآغاز جنبشی شد که «بهار عربی» نام گرفت. یکسال پس از سقوط «زینالعابدین بنعلی»، انقلاب مردم مصر منجر به سقوط «حسنی مبارک» شد، مردم بحرین نیز به عملکرد پادشاه کشورشان دست به اعتراض زدند و نیروهای آلخلیفه وآلسعود به بازداشت و سرکوب مردم پرداختند. بهار عربی تاکنون در بسیاری از کشورهای عربی خاورمیانه و آفریقای شمالی ادامه دارد. در این جریانات، حاکمان تونس، مصر، لیبی و یمن از قدرت برکنار شدند. قیامهای نیروهای مخالف مردمی و تظاهرات در الجزایر، عراق، اردن، کویت، مراکش و سودان گسترش پیدا کرد و اعتراضات جزئی در لبنان، موریتانی، عمان، عربستان سعودی و صحرای غرب شکل گرفت. در میان کشورهایی که بهار عربی به آنها رسیده است، تونس بهخاطر دوری از درگیریهای جغرافیای سیاسی، مذهبی و ایدئولوژیک مسیر بهتری را طی میکند اما سوریه بدترین وضعیت را دارد.
سوریه، همواره در طول تاریخ، دربرگیرنده سنتها و مذاهب مختلف بوده است. در خاورمیانه که منافع بسیاری از کشورها در تقابل هستند، سوریه بهلحاظ محل قرارگیری و جغرافیای سیاسیاش از اهمیت خاصی در منطقه برخوردار است؛ همین مساله باعث دخالت دول خارجی در امور سیاسی سوریه و تزلزل بیشتر اوضاع آن شده است؛ با آغاز جنگ داخلی سوریه نیروهای دولت اسلامی شام و عراق -معروف به داعش- وارد سوریه شدند و با دولت سوریه و دیگر گروههای شورشی مخالف دولت وارد جنگ شدند که این وضعیت همچنان ادامه دارد. اکثر سیاستمداران، از جمله سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، منشا اقدامات داعش را نتیجه بهار عربی میدانند.
با وجود اینکه پناهندگی از همان کهنالگوی قدیمی مهاجرت پیروی میکند اما عوامل شکلدهنده اضطرار، در گذشته و امروز متفاوت بوده است؛ برخلاف دورانی که هنوز نهادهای سیاسی و مرزبندیهای سیاسی معنا نداشت مهاجرت و ترک سرزمین، براساس ناسازگاری طبیعت و بلایای آن بوده است؛ اما با معنا گرفتن نهادهای سیاسی، شکلگیری جنگها و -کمی نزدیکتر به دوران معاصر-انقلابهای سیاسی، بیشترین عامل مهاجرت انسانها بوده است که بخش اعظمی این مهاجرتها را نوع غیرقانونی آن، یعنی پناهندگی تشکیل میدهد. براساس آنچه کمیسیون اروپا اعلام کرده است؛ تقاضای پناهندگی در اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۱، نسبت به سال قبل از آن ۲/ ۱۶درصد افزایش داشته که بخشی از آن بهخاطر نابسامانیهای ناشی از بهار عربی و عواقب آن بوده است.
پناهندگان سوری
روند مهاجرت سوریها همزمان با بهار عربی آغاز شده است و بهطور افزایشی ادامه دارد. در آغاز بهار عربی و پس از انقلاب مصر و در زمان ریاستجمهوری «محمد مرسی» در سال ۲۰۱۲، تعدادی از مردم سوریه که مصر را مکان امنتری یافتند به آنجا رفتند؛ البته مصر برای همه آنها مقصد نهایی نبود، بلکه برای عدهای راهی برای ورود به اروپا محسوب میشد. امتیاز مصر از نظر سوریها این بود که برخلاف ترکیه و اردن که پناهندگان خود را در کمپ جا میدهند، آنها در مصر میتوانستند در شهرها و شهرکها زندگی و کار کنند. اما در ژوئن ۲۰۱۳ موج جدیدی از اعتراضات در مصر شکل گرفت که باعث برکناری مرسی در سوم ژوئیه ۲۰۱۳ شد.
چند روز پس از شکلگیری دولت موقت، بخشنامهای صادر شد مبنی بر اینکه سوریها باید قبل از ورود به مصر اجازهنامه امنیتی دریافت کنند، این بخشنامه ورود سوریها به مصر را تقریبا غیرممکن کرد و سوریهایی که در مصر بودند -با هدف خروج از سرزمینی که دیگر برایشان امن نبود - تصمیم گرفتند به اروپا بروند؛ اما وضعیت بهگونهای بود که کمیساریای عالی پناهندگان در سال 2014، تنها با پناهندگی یکدرصد از سوریهایی که از طریق مصر ثبتنام کرده بودند، موافقت کرد؛ بنابراین سوریها متوجه شدند که احتمال موفقیت از طریق مجاری رسمی بسیار کم است و بسیاری از آنها سعی کردند از طریق دریا خود را به ایتالیا برسانند. در سال 2014 دست کم 3200 نفر در دریای مدیترانه و در راه رسیدن به ایتالیا جان خود را از دست دادند.
همانطور که اشاره شد، در سال ۲۰۱۵ از هر پنج درخواست پناهندگی، یک مورد مربوط به سوریه بوده است که این مساله اتحادیه اروپا را با بحران مهاجر مواجه کرده است. کشورهای آلمان، ایالات متحده آمریکا و ترکیه ۶۰درصد از مجموع پناهندگان را پذیرفتهاند اما با توجه به تراکم جمعیت در هر کشور، سوئد به نسبت جمعیت کمی که دارد، بیشترین میزان پذیرش پناهنده را دارد. تاکنون تعداد پناهندگان سوری که خارج از مرزهای کشورشان بهسر میبرند بیش از ۶۱۲هزار نفر است که براساس آنچه کمیساریای عالی پناهندگان اعلام کرده است هنوز از شرایط مطلوبی برخوردار نمیباشند. حدود ۱۷۶هزار نفر از پناهندگان سوری به اردن، ۱۵۳هزار نفر به ترکیه، ۶۹هزار نفر به عراق، ۲هزارنفر به مصر و ۵هزارنفر به کشورهای آفریقای شمالی مهاجرت کردهاند؛ اما مقصد و بهشت نهایی اکثر اینها اروپا است.
اروپا و پناهندگی
کشورهای اروپایی همیشه یکی از مقاصد پناهندگان بوده است؛ ورود تعداد زیادی پناهجو بهویژه با قایق و ازطریق دریا، در سالهای اخیر فشار زیادی بر اتحادیه اروپا وارد کرده است و بحران اقتصادی اروپا در سالهای اخیر، بیکاری و خطرات ناشی از ورود پناهندگان باعث نگرانی کشورهای اروپایی شده است و آنها در سالهای اخیر و با توجه به افزایش شمار پناهجویان ناشی از بهار عربی، تصمیم گرفتهاند راههایی برای کاهش مهاجرت غیرقانونی درنظر بگیرند. بهخاطر قرارگیری ایتالیا و یونان در کنار دریای مدیترانه، اکثر پناهجویان وارد این دو کشور میشوند. این کشورها معتقدند سایر اعضای اتحادیه اروپا باید در مشکلات آنها در مواجهه با خیل پناهندگان سهیم شوند. در اوت ۲۰۱۲ یونان با کمک نیروی پلیس اتحادیه اروپا ورودهای غیرقانونی را کاهش داد. پس از این ورود مهاجران از طریق ایتالیا افزایش پیدا کرد. قبل از بهار عربی، اسپانیا قادر به کنترل مسیر غرب مدیترانه نبود و تعداد زیادی قایق همراه با پناهجویان کشورهای فقیر آفریقا، به آبهای جزایر قناری وارد میشدند؛ اما پس از آغاز بهار عربی، اسپانیا توانست با همکاری کشور مغرب مرزهایش را بیش از پیش کنترل کند اما پناهجویانی که در خانه خود جایی ندارند، بههرحال راهی برای رفتن پیدا میکنند؛ چنانچه ورود پناهجویان ازطریق شرق اروپا بهوسیله کامیون نیز ممکن است.
هجوم پناهجویان به کشورهای اروپایی، بر وضعیت دیگر پناهندگان نیز اثرگذاشته است؛ رسیدگی به پروندهها زمان بیشتری میبرد و حمایتهای مالی کاهش یافته است. بهعنوان مثال کشور سوئد به هر پناهنده 2100کرون پرداخت میکرد اما با افزایش پناهندگان ناشی از بحرانهای خاورمیانه، سهم هر پناهنده به 1900کرون کاهش یافته است؛ به هرحال افزایش میزان پناهندگان برای تمام جهان نگرانکننده است و این جابهجاییها بحرانهای تازهای به دنبال خواهد داشت؛ چراکه مهاجرت- که پناهندگی بدترین شکل آن است- تنها جابهجایی انسان نیست؛ بلکه جابهجایی زندگی و فرهنگ است که نظم و نظام کشور مقصد و هویت کشور مبدا را برهم میزند؛ اما زمانیکه خانه ناامن و تنگ میشود، راهی جز ترک آن باقی نمیماند.
ارسال نظر