جوزف نای، واضع «قدرت نرم» درگذشت

جوزف نای مفهوم قدرت نرم را در اواخر دهه۱۹۸۰ توسعه داد تا توضیح دهد که توانایی آمریکا برای اثرگذاری بر کشورهای دیگر تنها بر قدرت نظامی یا اقتصادی تکیه ندارد، بلکه از ارزشهای آمریکایی نیز سرچشمه میگیرد. او در کتاب خود با نام «قدرت نرم: ابزاری برای موفقیت در سیاست جهانی» نوشته بود: «اغوا همیشه موثرتر از اجبار است و بسیاری از ارزشهای ما - مانند دموکراسی، حقوق بشر و فرصت فردی - بهشدت اغواکنندهاند.» در واقع از نگاه او ابزارهای قدرت نرم شامل دیپلماسی، کمکهای اقتصادی و اطلاعات معتبر هستند. یکی از ابزارهایی که او بهشدت روی آن تکیه میکرد، رسانهها بود؛ از روزنامهها گرفته تا تلویزیون و رادیو.
وقتی ترامپ در دور دوم انتخاب شد و سیاستهای «قدرت سخت» را در پیش گرفت او بهشدت انتقاد کرد و در اواخر عمرش در مصاحبهای با سیانان گفت: «متاسفم که باید بگویم رئیسجمهور ترامپ قدرت نرم را درک نمیکند. به جنگ سرد فکر کنید. بازدارندگی هستهای آمریکا و حضور نیروهای ما در اروپا حیاتی بود. اما دیوار برلین زیر آتش توپخانه فرو نریخت، بلکه با پتکها و بولدوزرهایی فروریخت که در دستان کسانی بود که ذهنشان با برنامههای صدای آمریکا و بیبیسی تغییر کرده بود.»
تریپ گابریل، نویسنده نیویورک تایمز درباره زمان ابداع «قدرت نرم» و نوشتن کتابی در این زمینه مینویسد که جوزف نای ایده قدرت نرم را در آشپزخانهاش زمانی ابداع کرد که میخواست به کتاب پرفروش «ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ» اثر مورخ بریتانیایی، پل کندی، پاسخ دهد؛ کتابی که در سال۱۹۸۸ آمریکا را در حال افول بلندمدت تصویر میکرد. نای با این دیدگاه بدبینانه موافق نبود. او پاسخ خود را در کتابی در سال۱۹۹۰ با عنوان «محکوم به رهبری» بیان کرد و بعدها بهطور کاملتر در کتاب «قدرت نرم» توسعه داد؛ کتابی که میگفت: جذابیت آمریکا برای جهان تنها به کوکاکولا یا فیلمهای هالیوودی محدود نمیشود، بلکه ناشی از دموکراسی، حاکمیت قانون و در بهترین حالت، انساندوستی آن است. نای که گاه «پدرخوانده علوم سیاسی آمریکا» نامیده میشد، ریاست مدرسه جان اف.کندی در دانشگاه هاروارد را بر عهده داشت و در دولتهای کارتر و کلینتون در سمتهای ارشد فعالیت میکرد. اندیشههای او فراتر از دانشگاهها نفوذ کرد: دیپلماتها و مسوولان امنیت ملی از او تاثیر گرفتند. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی رئیسجمهور بایدن، با اطلاع از درگذشت او در ایکس نوشت: «جو نای یک غول فکری بود: چون اندیشههایش دیدگاه چندین نسل از سیاستگذاران را شکل داد - اما بیش از آن به خاطر شخصیت فردیاش که مسیر زندگی ما را تغییر داد.»
نیوت گینگریچ جمهوریخواه محافظهکار و حتی رئیسجمهور وقت چین در سال۲۰۰۷ از «قدرت نرم» او استقبال کردند؛ بهطوریکه نای به ضیافتی در پکن دعوت شد که وزیر وقت خارجه چین از او پرسید چگونه میتوان قدرت نرم چین را افزایش داد که به نظر میآید که اکنون شی جی پینگ از همان ایده او برای غالب شدن بر جهان استفاده میکند. مگر غیر از این است که ایده «کمربند ابریشم» چین همان دیپلماسی نرمی است که چین از آن بهره میبرد؟ استرالیا نیز دیپلماسی خود را بازنگری کرد تا با بهکارگیری قدرت نرم، فرهنگ استرالیایی را به جهان معرفی کند. درک شیرر، استاد دیپلماسی در کالج آکسیدنتال در لسآنجلس گفت: «کتاب بنیادین نای درباره قدرت نرم، از معدود کتابهای علوم سیاسی در حوزه روابط بینالملل است که فراتر از دانشگاه بر دنیای واقعی تاثیر گذاشت.»
نای نخستینبار در دولت کارتر، از ۱۹۷۷ تا ۱۹۷۹، بهعنوان معاون قائممقام وزیر خارجه فعالیت کرد. او در سال ۱۹۹۳ در دولت کلینتون ریاست شورای ملی اطلاعات را برعهده گرفت. در سال۱۹۹۴، بهعنوان معاون وزیر دفاع در امور امنیت بینالملل منصوب شد؛ جایی که او و همکارانش سیاست جدیدی برای آسیا طراحی کردند، در مقطعی که روابط آمریکا و ژاپن در وضعیت نامطلوبی قرار داشت این سیاست که بعدها به «ابتکار نای» معروف شد، تعهد نظامی آمریکا به آسیا و اتحاد با ژاپن را بهعنوان سدی در برابر چین و کرهشمالی تایید کرد. جالب است زمانی که دونالد ترامپ که در سال ۲۰۱۶ با موجی پوپولیستی به قدرت رسید، نهادهای سنتی امنیت ملی را هدف حمله قرار داد و آنها را به عنوان نخبگان قدرتطلب واشنگتن توصیف کرد. نای، دولت ترامپ را نشانهای از افول آمریکا میدانست.
* روزنامهنگار