خطر عقبگرد در صنعت بسته‏‏‌بندی

ما در حوزه ماشین‌آلات بسته‌بندی و چاپ در صنایع غذایی دچار عقب‌ماندگی هستیم. آیا این چالش ناشی از ضعف تکنولوژی در این ماشین‌آلات است یا به ابتکارات فردی و آن تصمیماتی برمی‌گردد که در شرکت‌های مربوط به این تجهیزات گرفته می‌شود؟

البته ماشین‌سازان چندان هم اعتقاد ندارند که این ماشین‌‌‌آلات به لحاظ تکنولوژی دچار عقب‌ماندگی هستند. چون شرکت‌های دانش‌‌‌بنیان فعال در عرصه ماشین‌‌‌سازی، برای فعالیت در این عرصه تحت کنترل و بررسی‌‌‌های سختگیرانه‌‌‌ای قرار می‌‌‌گیرند. در بخش دانش‌‌‌بنیان، بیشترین تقاضا مربوط به ماشین‌‌‌سازی است و ماشین‌سازان زیادی دانش‌بنیان شده‌اند و فناوری‌های خوبی دارند. اما درمجموع تکنولوژی در این صنعت رو به جلو حرکت می‌کند. نکته‌‌‌ای که وجود دارد، این است که رشد در صنعت با یک ریتم یکسان و پیوسته جلو نمی‌رود.

رشد در همه بخش‌های صنعت و نه صرفا ماشین‌‌‌سازی، تابع اتفاقات و نوآوری‌‌‌های خاصی است که در یک مقطعی رخ می‌دهد و بعد تمام صنعت تحت‌تاثیر آن قرار می‌گیرد. بنابراین ما در صنعت جهش‌‌‌هایی داریم که این جهش‌‌‌ها از یک فناوری و نوآوری خاصی شکل می‌گیرد. به این ترتیب، می‌توانیم بگوییم که به بعضی فناوری‌‌‌ها اصلا دست نیافته‌ایم؛ یعنی آن جهش صورت نگرفته، اما در جهش قبلی، بسیاری از صنایع ما به پله آخر رسیده‌اند. درواقع اگر روی یک پله مسطح باشند که یک حرکت افقی دارد و بعد باید حرکت عمودی و سپس دوباره حرکت افقی داشته باشد، در صنعت چنین حالت‌هایی وجود دارد. این تصور که ماشین‌‌‌آلات ما امسال از سال گذشته بهتر شده، درست نیست و باید اتفاقی بیفتد.

بعضی از این اتفاقات در شرایط عادی که با روال عادی کار می‌‌‌کنیم، نمی‌تواند بیفتد. به طور نمونه، در ماشین‌‌‌آلات لبنی، لازمه حرکت از یک ماشین عادی که ماندگاری در حد پاستوریزه دارد، به سمت ماشینی که ماندگاری بالاتری بدهد؛ تغییر بسیاری از قطعات ماشین و نیز تغییر بسیاری از روندهاست. بنابراین این چالش را به طور مشخص در ماشین‌‌‌آلات لبنی داشتیم و اگرچه بسیاری از ماشین‌سازان می‌خواستند ماشین‌‌‌آلات لبنی با ماندگاری بالا را بسازند، اما این اتفاق به راحتی نمی‌‌‌افتد و هنوز به درستی انجام نشده است.

این چالش را می‌توان به نبود حمایت از سوی نهادهای متولی مانند وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو مرتبط دانست یا از سمت دیگر مشکلاتی وجود دارد؟

ما عزم و اراده و همت جدی در نهادهای حاکمیتی و بالادستی برای رشد و ترقی صنعت نمی‌بینیم. حداکثر حمایت این نهادها ارائه تسهیلات است که آن هم درواقع به معنای واقعی تسهیلات نیست، بلکه به معنی رباست، چون بهره دارد و در شرایطی که ماشین‌‌‌سازان را بدهکار می‌کنند، اسم آن را نمی‌توان حمایت گذاشت. به همین دلیل بسیاری از ماشین‌‌‌سازان تاکنون حتی یک بار وام نگرفته‌‌‌اند. فرضا در مقطعی به وزارت صمت گفتیم که کمک کند تا در بخش ماشین‌‌‌آلات لبنی تکنولوژی ماندگاری بالا (ESL) را به داخل کشور بیاوریم و کمک کنند که این دستگاه‌‌‌ها در ایران ساخته شود و افرادی هم از اروپا برای آموزش کار با این دستگاه‌ها بیایند. دولت در حرف حمایت کرد، اما اقدامی انجام نداد. ماشین‌‌‌ساز هم نمی‌توانست ریسک این سرمایه‌گذاری سنگین را قبول کند. این حمایت باید باز کردن راه و برداشتن موانع باشد. در حال حاضر در هر صنعتی تنها خواسته صنعتگران این است که فقط موانع را کاهش دهند.

کار قوانین و مقررات، برداشتن چالش‌ها از پیش پای صنعت است. اما به عقیده بسیاری از صنعتگران، قوانین و مقررات موجود نه‌تنها تسهیلگر صنایع نیستند؛ بلکه خودشان چالش ایجاد کرده‌اند. به طورنمونه در حوزه برچسب‌گذاری و درج اطلاعات دقیق روی این برچسب‌ها. آیا این قوانین و مقررات واقعا به چالشی برای صنعت تبدیل شده‌اند؟

گاهی شاهدیم که اساسا قوانین اشتباه هستند و صنعتگران این قوانین را غیرواقعی و غیرعملی می‌بینند. این مورد عجیبی نیست و باید این قوانین اصلاح شود و حرف صنعتگران و اهالی صنعت را در تدوین استانداردها و ضوابط بپذیرند. بعضی قوانین در اجرا قابل عمل نیستند و صنعت را دچار مشکل می‌کنند. نمی‌شود گفت که قوانین کنترلی و نظارتی توسط متخصصان نوشته می‌شوند؛ اتفاقا سازمان غذا و دارو پر از کارشناسان و متخصصان است؛ اما واقعیت‌هایی در صنعت هست که باید دید آیا اقداماتی توسط آن ماشین‌آلات قابل انجام است یا خیر. در حوزه قوانین برچسب‌گذاری، برخی قوانین جزو حقوق مشتری و مصرف‌کننده هستند و در اینجا قضیه فرق می‌کند. فرضا اگر صحبت از این باشد که چه چیزی می‌خواهد روی لیبل یا برچسب بیاید، ما هیچ محدودیتی در رابطه با چاپ روی برچسب نداریم. اگر اعتراض نسبت به این باشد که گفته شود اطلاعات خاصی روی برچسب باید باشد، ممکن است که این امر امکان‌پذیر نباشد.

در مورد کارتن، نیز برخی از کارتن‌ها فقط برای حمل‌ونقل هستند و با یک چاپ یکرنگ کارشان تمام می‌شود. موسسه استاندارد تاکید می‌کند که آرم استاندارد باید با رنگ مشخصی روی کارتن چاپ شود و به این ترتیب هزینه‌های تولید را بالا می‌برد. افزایش هزینه تولید درنهایت به مصرف‌کننده برمی‌گردد و اوست که باید متحمل این افزایش هزینه‌ها شود.

صنایع غذایی حساسیت زیادی نسبت به مقوله سلامت دارند و به همین دلیل از نظر مواد بسته‌بندی و چاپ باید با قوانین ایمنی و بهداشتی مواد غذایی مطابقت داشته باشند. آیا فعالان صنعت به این موضوع توجه دارند؟

در بخش صنایع دارویی و غذایی، در جایگاه بسیار بالایی قرار داریم و متخصصان ما کاربلد هستند. در دنیا نمی‌توان بعضی گرایش‌ها و مردم و مصرف‌کننده را نگه داشت. در کشور ما مردم به های‌تک توجه دارند و از لوازم‌خانگی، خودرو، طرز پوشش، طرز زندگی و مواد مصرفی خوراکی، بهداشتی و آرایشی می‌توانیم متوجه شویم که جامعه ایرانی جامعه‌ای نیست که به صرف کنترل هزینه‌ها، به کیفیت توجه نکند. بنابراین جامعه ما از نظر کیفیت بسیار پرتوقع است. بنابراین تولیدکنندگان و تامین‌کنندگان چندان نمی‌توانند کیفیت را کاهش دهند. ضمن اینکه رقابت هم بسیار شدید است و مردم به واسطه اینترنت از جنس کالای خوب و سلامتی آگاهی دارند و برندهای برتر را می‌شناسند. یک چالش تولیدکنندگان ایرانی این است که جامعه ایرانی انواع محصولات ایرانی را همیشه با برترین برندها در دنیا مقایسه می‌کند. در حالی که فرضا در جامعه هند چنین نیست و به همین دلیل برای خارجی‌‌‌ها و اروپایی‌ها بازار ایران همیشه مهم است. تامین‌کنندگان ما در حوزه تامین انواع لفاف پلاستیکی بسیار به‌‌‌روز هستند.

نکته مهم این است که آنها خودشان مشاور مصرف‌کنندگان خود هستند. بسیاری از اوقات می‌بینیم که تعیین نوع لفاف بسته‌‌‌بندی در شرکت تولیدکننده صورت نمی‌گیرد و این تامین‌‌‌کننده است که می‌گوید یک محصول خاص با چه تیراژ و چه ظرفیتی تولید و با چه ماشین‌‌‌آلاتی بسته‌بندی می‌شود. درنهایت بر اساس این مشخصات پیشنهاد می‌دهد که از چه ماده بسته‌‌‌بندی باید استفاده کند تا آسیب نبیند.

در مقایسه محصولات ایرانی با محصولات خارجی، چقدر با نمونه‌های خارجی به لحاظ کمی و کیفی فاصله داریم؟

در بخش ماشین‌آلات، ازجمله ماشین‌آلات چاپ، بسته‌بندی، سلولز، پلیمر، صنایع غذایی، دارویی و... ما ماشین‌سازان و ماشین‌آلاتی داریم که با استانداردهای جهانی و گاهی حتی فراتر از استانداردهای جهانی کار می‌کنند. یعنی فرضا ماشینی که در تولید واکسن استفاده شده، یک ماشین عادی نیست و در بسیاری از کشورهای اروپایی هم نمی‌توانند این ماشین را بسازند. نبوغ، دانش، ذکاوت و توانایی فنی در جامعه ایرانی بالا و قابل‌توجه است و با امکانات موجود هم ماشین‌آلات خوبی در کشور ساخته شده است که در بسیاری از جاها هم قابل رقابت است.

در بخش محصولات، در حوزه مواد بسته‌بندی و ماشین‌آلات تا جاهایی پیش می‌‌‌رویم و ممکن است در زمینه کالاهای خاصی (به طور نمونه محصولی با ماندگاری خاصی یا یک داروی خاص) در رقابت کم بیاوریم. کالاهای ما به راحتی می‌توانند در بازارهای بین‌المللی و خارجی حضور داشته باشند؛ اما آنچه مانع از این امر می‌شود، فقط مربوط به بسته‌بندی نیست و درواقع بسیاری از روابط تجاری و قراردادها در بخش خصوصی رعایت نمی‌شود.

توالی کیفیت بسیار مهم است و کیفیت کالاها باید استمرار داشته باشد. به این معنا که فرضا طرح چاپ رنگ به رنگ نشود و این به کیفیت بسته‌‌‌بندی مربوط نیست. ممکن است اتفاقا کیفیت بسته‌‌‌بندی خوب باشد، اما کیفیت چاپ و رنگ مطلوب نباشد. از طرف دیگر، کار کردن با سیستم فروشگاهی در کشورهای دنیا و حتی کشوری مانند روسیه الزاماتی را می‌خواهد. باید دید که آیا ما این انطباق را داشته‌‌‌ایم؟ تاجران و تولیدکنندگان در برخی موارد نکات لازم را رعایت نمی‌‌‌کنند. البته نمی‌توانیم بگوییم که کوتاهی می‌کنند؛ بلکه گاهی همواره همه امور با هم هماهنگ نمی‌شود. به طور نمونه در حوزه مواد پلاستیکی، همه کدها و گریدها با اعداد و ارقام مشخص می‌شود و در همه جای دنیا یک محصول پلاستیکی باید با یک کیفیت تولید و عرضه شود.

در ایران هم متخصصان پلیمر فراوان هستند و می‌توانند این کار را انجام دهند. محصولی تولید و بسته‌بندی شده، سفارش بعدی گرفته شده، اما در سفارش دوم متوجه شده‌اند که دستگاه نمی‌تواند بسته‌بندی درست انجام دهد. دلیل و منشأ این موضوع را وقتی بررسی کرده‌ایم، متوجه شده‌ایم که دو پتروشیمی، یک محصول با گرید مشخص را با اختلاف تولید کرده‌‌‌اند و این اختلاف به قدری زیاد بوده که در محصول نهایی اثرات خود را نشان می‌دهد و این قبیل موارد که ربطی به تولیدکننده ندارد، جلوی توسعه و صادرات را می‌گیرد. چون با پتروشیمی نمی‌توانیم سر و کله بزنیم.

آیا مشابه چنین اتفاقی در کشورهای دیگر هم رخ می‌دهد یا صرفا در ایران می‌افتد؟

گرید و کد و ترکیب مشخص است؛ اما در پتروشیمی‌ها هر کدام ‌ساز خودشان را می‌زنند و از این به بعد باید در نظر بگیرید که این گرید و این تعریفِ ساختار فرمولِ مواد در کدام پتروشیمی تولید شده است و این چنین نباید باشد. صادرات با این روند ممکن نیست و مشابه این موضوع در بقیه موارد نیز وجود دارد.