روند برخی از شاخصهای مهم صنعت نساجی از منظر بازار فیزیکی و بورسی بررسی شد
ظرفیت پنهان در صنعت نساجی
اما ایندست از کالاهای اساسی، همواره دچار تغییر شده و از شکل و ظاهر گرفته تا جنس و نسبت کالاهای مصرفی با جهان پیرامون، تغییر و تحول دائمی داشتهاند. نکته جالب توجه، تفاوت این تغییرات در نقاط مختلف جهان است. عواملی همچون محیط و جغرافیای زندگی انسانها موجب ایجاد گونههای متنوعی از خوراک، پوشاک و مسکن روی کره زمین شده است. بر این اساس، تفاوت در اقلیم جغرافیایی و فرهنگ از مهمترین عوامل موثر بر وجود تنوع زیستی در دورههای مختلف بوده است. اما با رسیدن به دوره مدرنیته و گسترش مدرنیزاسیون، نحوه زندگی انسان روی زمین دیگر مثل قبل نشد و روز به روز، نوع کالاهای مصرفی در نقاط مختلف دنیا، شبیهتر شد. از طرف دیگر، از دوام و کیفیت کالاها کاسته شد و تعداد و کمیت کالاها فزونی یافت. بهعبارت دیگر، انسان مدرن احساس کرد که نسبت به دوران گذشته باید کالاهای بیشتری مصرف کند. کالاهای مرتبط با پارچه از آن دست کالاهایی هستند که بهشدت دستخوش تغییر بودهاند؛ بهخصوص از زمانی که فرهنگ مد وارد این صنعت شد. در دستهبندی اقتصادی، نخ و پارچه نوعی کالای واسطهای به شمار میروند.
نکته جالب توجه این است که تولید نخ و پارچه تحت هر شرایطی متوقف نشده است. در واقع، غیر از دوران پیش از تاریخ، هیچ مقطع زمانی و هیچ جغرافیای انسانی یافت نمیشود که در آن از نخ و پارچه استفاده نشده باشد. بر این اساس، در شرایط مختلف، تقاضای قابلتوجهی برای این دست کالاها وجود داشته است. این مساله زیاد هم دور از انتظار نیست؛ چرا که محصولات تولیدشده از نخ و پارچه، مانند برخی پوشاک، از انواع کالاهای اساسی و ضروری به شمار میروند. علاوه بر این، تنوع زیادی برای کالاهای تولیدشده از نخ و پارچه وجود دارد. از کالاهای نرمال و اساسی گرفته تا کالاهای لوکس زیادی با استفاده از نخ و پارچه تولید میشوند. با این تفاسیر صنعت نساجی، صنعت اصلی تولیدکننده کالاهای مرتبط با نخ و پارچه است. بنابراین، از مطالب بیانشده میتوان به این نکته مهم پی برد که تولید در صنعت نساجی ظرفیت زیادی برای توسعه دارد؛ بهویژه آنکه بافت و تولید لباسهای تراز اول جهانی، ریشههای استواری در تاریخ و فرهنگ ایران دارد و همواره تاریخ ایرانباستان شاهد تولیدات متنوعی از انواع کالاها بوده است. شایان ذکر است که این نوع کالاها مزیت نسبی در برابر بسیاری از کالاها داشتهاند و ایران ظرفیت زیادی برای صادرات محصولات نساجی دارد.
فروش پرنوسان با پتانسیل بالا
صنعت نساجی در حوزه فروش، نوسانات عجیبی را شاهد بوده است، بهطوری که بررسی روند 10ساله فروش صنعت نساجی، اوضاع نامساعدی را نشان میدهد و آمار و ارقام موجود حاکی از آن است که ثبات لازم در روند درآمدی وجود نداشته است. این موضوع از ابتدای دوره 10ساله، یعنی از سال 1393 تا سال 1401 در شرکتهای فعال بورسی قابل مشاهده است. بر همین اساس، در سال 1394 نسبت به سال 1393، تنها رشد 9درصدی فروش مشاهده شد. در ادامه در سال 1395 فروش صنعت نساجی به میزان 5درصد کاهش یافت. اما در دو سال بعد، فروش صنعت دچار تغییر اساسی شد. در سال 96، دو شرکت پلیاکریل و تولید مواد اولیه الیاف مصنوعی از بورس لغو پذیرش شدند. این دو شرکت با نمادهای «شپلی» و «شمواد» به دلیل بیش از سهسال مشمول ماده 141 قانون تجارت بودن و عدمتلاش برای خروج از وضعیت موجود، به بازار دوم فرابورس منتقل شدند. از آنجا که شرکتهای مذکور زیانده بودند، حذف نمادهای مذکور، از عوامل موثر بر روند فروش صنعت نساجی بود. در سال 1396 رشد درآمد صنعت نساجی به 40درصد رسید که با در نظر گرفتن وضعیت قبلی، در سال 1397 رشد فروش برای نساجی، افزایش شدیدی داشت و به 115درصد رسید. یکی از دلایل مهم این جهش، عرضه اولیه «نطرین» در صنعت نساجی بود. البته این جهش درآمدی، دوام چندانی نداشت و در سالهای 1398 و 1399 فروش شرکتهای بورسی در صنعت نساجی، به ترتیب 28درصد و 33درصد کاهش یافت. البته افت و خیز روند فروش صنعت به پایان نرسید و در سال 1400، رشد فروش به میزان 73درصد ثبت شد. با توجه به اینکه در سال 1399 رشد درآمد منفی 33درصد بود، این میزان افزایش رقم بسیار قابلتوجهی بود. این در حالی است که همچنان افزایش درآمد ادامه یافت و در سال 1401 نیز رشد 81 درصدی مشاهده شد. از این جهت، میتوان گفت صنعت نساجی در انتهای دوره بررسیشده، خیز مناسبی برداشته است.
افزایش قیمت
اعداد و ارقام موجود نشان میدهد که نرخ فروش در پنجماه منتهی به شهریور 1402 افزایش نسبتا زیادی داشته است. پایینترین رشد نرخ فروش در صنعت نساجی مربوط به نماد «نخریس» است و قیمت محصول نخ که پرفروشترین کالای این شرکت است، از آخر 1401 تا آخر مرداد 1402 به میزان 18درصد افزایش یافته است. اما همین شاخص، برای نمادهای «نطرین» و «نمرینو» که به ترتیب نخ سفید و فاستونی پرفروشترین محصولاتشان است، به 35درصد در بازه زمانی مذکور رسیده است. در همین راستا، بیشترین رشد نرخ فروش محصول پارچه مربوط به نماد «نبروج» است که مبلغ فروش پارچه تکمیلشده که پرفروشترین کالای این شرکت بود، از آخر 1401 تا آخر مرداد 1402 به میزان 63درصد افزایش یافته است. به دلیل اینکه محصولات مرتبط با صنعت نساج، اغلب به صورت عمده معامله شدهاند، ارقام ذکرشده برای رشد نرخ این محصولات، ارقام پایینی نبوده است.
کمبود در سودآوری؛ اما صعودی
مساله اصلی شرکتهای صنعت نساجی حاضر در بورس، موضوع سودآوری بوده است. هر فعالیت اقتصادی برای آنکه صرفه اقتصادی داشته باشد، باید بهنسبت هزینه، درآمد بالاتری کسب کند. به عبارت دیگر، سودآوری، شرط لازم برای اقتصادی بودن تولید یک کالاست. از این منظر، روند سودآوری نساجی چنگی به دل نمیزند. حاشیه سود ناخالص، در بازه 10ساله 1392 تا 1401 با میانگین 17درصد، بالاترین میزان میان شاخصهای سودآوری بوده و میانگین حاشیه سود عملیاتی و حاشیه سود خالص این صنعت در بازه زمانی یادشده، به ترتیب 13درصد و 7درصد مشاهده شده است. شاید بتوان مدعی شد که این مساله، مشکل اصلی صنعت نساجی است؛ چرا که بهصرفه نبودن تولید یک محصول، عاملی بنیادین برای توسعهنیافتگی آن خواهد بود. زمانی که تولید یکمحصول از کمبود سودآوری رنج ببرد، افزایش مقیاس تولید اقتصادی نخواهد بود؛ آن هم در کالاهای مربوط به نساجی که از دیرباز اندوختههای تاریخی و فرهنگی در ایران برای آنها وجود داشته است. همچنین، با وجود پایین بودن سودآوری صنعت نساجی، صعودی بودن روند آن قابلتوجه است.
آسیب کلی به بخش تولید
در حوزه تولید، کالاهای متنوع با واحدهای مختلف به فروش رسیده است. به این جهت، داشتن ارزیابی جامع از فعالیت تولید صنعت نساجی دشواریهای خاصی را با خود به همراه خواهد داشت. اما مشاهده روند تغییرات تولید در صنعت مذکور، اهمیت خاصی دارد؛ بهخصوص که در چند سال اخیر تغییراتی در روند تولید این صنعت به وجود آمده است. با توجه به آنکه عدمصرفه اقتصادی معضل و مشکل اصلی این صنعت است، بخش تولید بیشترین آسیب را از این ماجرا دریافت میکند. مادامی که امکان توسعه شرکتهای فعال در یک بخش اقتصادی سرکوب شده باشد، صرفههای مقیاس از آن صنعت رخت خواهد بست. بهطور واضح نمونه این ماجرا را در مورد نساجی میتوان مشاهده کرد.
گرفتاری برای سوددهی ادامه دارد
همانطور که پیشتر گفته شد، کمبود صرفه اقتصادی برای شرکتهای بورسی بخش نساجی، معضل و مشکل اصلی این صنعت است. مساله مذکور همواره در هر دو سمت بازار کالا و بازار مالی، قابل مشاهده بوده است. به این جهت که در آمار و ارقام موجود مالی، سودآوری پایینی برای صنعت مذکور مشاهده شد. این در حالی بود که در ایران برای این صنعت ظرفیت بسیار بالایی موجود است. در همین راستا بررسی شاخص قیمت به سوددهی، خالی از لطف نبود؛ چرا که شاخص P/ E یکی از مولفههای در دسترس برای ارزیابی امکان سوددهی شرکتها و صنایع موجود است. بنابراین، با واکاوی آمار مربوط به شاخص مذکور، احتمال دارد دید کلی در مورد عملکرد سوددهی شرکتها پدید آید. هرچقدرP/ E سهمها بالاتر باشد، ممکن است احتمال سوددهی آنها نیز پایینتر شود. بر این اساس شاخص قیمت بر سوددهی شرکتهای حاضر در صنعت نساجی، اصلا اوضاع مناسبی نداشته است. با مشاهده آمارهای موجود، شاخص P/ E برای نمادهای مختلف نساجی، در تاریخ 28شهریور 1402 بالای 25واحد بود. در همین تاریخ، بیشترین رقم P/ E مربوط به نماد «نتوس» با 35/ 115واحد است. از سوی دیگر، کمترین P/ E این صنعت برای نماد «نمرینو» به اندازه 58/ 27واحد ثبت شد. از این منظر، در صورتی که فکری به حال اوضاع سوددهی نساجی نشود، امید چندانی به کامیابی از پتانسیلهای بالای این صنعت وجود نخواهد داشت.