مسوولان آینده با چه اصفهانی مواجه می‌شوند؟

 «دنیای اقتصاد» از نام بردن چهره‌های مطرح برای سمت‌های مختلف در اصفهان خودداری می‌کند تا این روند در آرامش کامل و بدون تنش خبری و سیاسی طی شود. اما مساله‌ای که باید رسانه‌ها به آن توجه داشته باشند، شفاف کردن اهداف و نیاز‌های پیش رو استان برای مسئولین احتمالی است. کسانی که به دنبال سمت می‌دوند، باید آگاه باشند که از الان با چه مسائل و مشکلاتی مواجه‌اند. باید آگاه باشند که در این دوره، مردم اصفهان نسبت به رأی خود، پاسخ می‌خواهند. بیش از ۵۰ درصد عدم مشارکت مردم استان اصفهان در انتخابات نشان می‌دهد که این استان نیاز به کار جدی دارد و مردم دیگر بابت حضور یک یا دو جناح و کاندیدا‌های نسبی در انتخابات شرکت نمی‌کنند؛ بلکه مردم اصفهان نسبت به خدماتی که از دولت دریافت می‌کنند، با آن همراهی خواهند داشت.

محیط‌زیست، محیط‌زیست، محیط‌زیست

شاید یکی از مهم‌ترین اولویت‌های مسئولین آینده اصفهان در تمامی ادارات و سمت‌ها، مساله محیط‌زیست باشد. از آلودگی هوا و گردوغبار گرفته تا آب و زاینده‌رود و تنش آبی و بحران‌هایی که صنایع ایجاد کرده‌اند. مسوولان آینده باید با این واقعیت مواجه شوند که ایستادن در مقابل زیان‌های محیط‌زیستی برخی از صنایع، یک واقعیت است و بزرگ بودن حجم آن‌ها نباید مانع پرداخت به حقوق محیط‌زیست شود. اصفهان در اوج بحران فرونشست، کمبود آب، ضعف آبخوان‌ها، آلودگی هوا، گردوغبار و بیماری‌های متعددی است که با رسیدن آب از جنوب و گسترش صنایع، بدتر خواهد شد. مسوولان بعدی باید در گام نخست برای حل این بحران، به شهامت کافی دست پیدا کنند. پایان آبخوان‌های اصفهان تا ۱۴۱۸ یک واقعیت است که کارشناس‌ها بار‌ها به آن اشاره‌کرده‌اند. دولت نیز بدون توجه به مساله محیط‌زیست، نمی‌تواند بهره لازم از این استان را ببرد. مردم باید انگیزه و توان زندگی در اصفهان را داشته باشند تا برای دولتی‌ها مالیات بفرستند. یک‌میلیون و ۵۰۰ هزار هکتار از مساحت ۱۰ میلیون هکتاری اصفهان کانون فرسایش بادی است که به گفته مسوولان، ۱۵۰ هزار هکتار آن در شرایط بسیار بحرانی قرار دارد. مساله زاینده‌رود و بحران آب هم بدون توجه دولت به‌مرور تبدیل به بحرانی اساسی‌تر خواهد شد و اعتماد نسبی مردم به دولت پزشکیان را دچار خدشه جدی می‌کند.

اقتصاد و بی‌انگیزگی کارگران

استان اصفهان دچار مشکل اقتصادی است. این‌یک واقعیت است که در تمامی آمار‌ها مشهود است. از آمار پایین صادرات تا کاهش تولید(فارغ از فولاد و ذوب‌آهن) و بیکاری و بهره‌وری پایین کار که باعث شده کارخانه‌های  اصفهان بدون کارگر ر‌ها شود. دیگرکسی در اصفهان انگیزه گذشته را برای کار کردن ندارد و تداوم روند فعلی نیز باعث زیان بیشتر در بخش تولید و خدمات خواهد شد. دولت باید نگاهی متفاوت به این استان نسبت به استان‌های دیگر در حوزه اقتصاد داشته باشد. تمرکز شدید صنایع در اصفهان نشان می‌دهد که باید اهمیت این شهر تاریخی را به جدیت درک کرد. اصفهانی‌ها در صورت فقدان شغل و درآمد، راه مهاجرت را پیش‌گرفته و دیگر مانند گذشته از استان‌های چهارمحال و بختیاری و مرکزی و یزد، کسی برای کار به این نقطه نمی‌آید. اصفهان نیازمند تغییر جدی رویکرد اقتصادی از صنایع آب بر آلاینده کم بازده به‌سوی خدمات و گردشگری است تا هم محیط‌زیست خود را حفظ کند هم مقابل تنش‌های اقتصادی ایستادگی بیشتری از خود نشان دهد.

بحران مهاجران

مهاجران افغانستانی به اصفهان تبدیل به یک چالش شده اند. مسوول شهری و استانی آینده باید بداند که با جمعیتی وسیع و اغلب کم‌سواد و کم‌توان از افغانستانی‌ها مواجه است که تاکنون روندی برای توانمندسازی و استفاده بهینه از آن‌ها صورت نگرفته است. مهاجرهای افغانستانی باید هرچه سریع‌تر تعیین تکلیف شده و حداقل نقشه جامعی از وضعیت آن‌ها به دست آید تا در صورت تداوم حضورشان در اصفهان، بتوانند از خدمات لازم نیز برخوردار شوند و به رشد و توسعه شهر نیز کمک کنند. مسئله دیگر مهاجرین از شهرستان‌های اطراف هستند که آن‌ها نیز نیازمند تحلیل‌های جامعه‌شناسی شهری هستند.

معاون استاندار دراین‌باره گفته بود:

« بر اساس این قانون، مهاجران خارجی قانونی بایستی در مناطقی که به آن‌ها اجازه داده می‌شود ساکن شوند به همین دلیل از ۲۸ شهرستان استان اصفهان، اتباع خارجی در ۱۲ شهرستان اجازه حضور ندارند»

پیش‌تر دنیای اقتصاد در گزارشی دراین‌باره نوشته بود:

«استان اصفهان در دهه‌های گذشته تحت تأثیر عدم تعادل در برنامه‌ریزی اقتصادی و تمرکز برنامه‌ریزی و تمرکز سرمایه‌گذاری‌های صنعتی در بخش کوچکی از استان و توسعه قطبی و عدم توجه به توسعه فضایی با نقل و انتقالات شدید جمعیتی روبه‌رو بوده است. به‌طوری‌که با یک نگاه تاریخی، در فاصله سال‌های ۶۵ تا ۷۵ بیش از ۵۹۱ هزار نفر (۱۵ درصد از جمعیت استان) به این سرزمین وارد و یا در درون آن جابجا شده‌اند که از این تعداد ۴۰ درصد از سایر استان‌ها، ۳ درصد مربوط به مهاجران خارج از کشور و ۵۷ درصد بقیه مربوط به جابجایی‌های شهری و روستایی داخل استان بوده است. مطالعات مهاجرت‌های بین استانی اصفهان نشان می‌دهد درحالی‌که خالص مهاجرتی استان در ۱۳۳۵ معادل ۱۹۰ هزار نفر بوده، در سال ۱۳۷۵ این رقم به ۶۷+ هزار نفر افزایش‌یافته است. به عبارتی این استان از حالت مهاجر فرستی به استانی مهاجرپذیر تبدیل‌شده است و در این میان نقشه شهر اصفهان به لحاظ برخورداری از پتانسیل‌ها و توان‌های بالای صنعتی، بازرگانی، فرهنگی و خدماتی در پذیرش مهاجرین از سایر نقاط بیشتر بوده و این شهر را با بیش از ۲۶۶/ ۱ میلیون نفر جمعیت در ردیف سومین شهر ایران قرار داده است.»

گردشگری

یکی از نیازهای اصفهان که مسئولین شهری آینده باید به آن توجه داشته باشند، محیط شهری است. محیط شهری که شهروند خارجی و داخلی را به خود جذب کرده و الزاما در بناهای تاریخی تعریف نمی‌شوند. گاهی اوقات تصویر یک کافه در نقاط دوردست، شهروندی را از کلان‌شهرها به‌سوی آن نقطه می‌کشاند. اصفهان نیز از این پتانسیل‌ها کم ندارد و مسئولین شهری باید به رشد و ارتفاع جاذبه‌های جدید گردشگری توجه داشته باشند. اصفهان دیگر مانند گذشته نیست و برای جذب گردشگر به ایده‌های نو، هتل‌های نو و توانمندی‌های جدیدی نیاز دارد که هرچه سریع‌تر باید به آن بپردازد. اگرچه بحران آلودگی هوا و شلوغی شهر و چالش‌های دیگر باعث شده خود شهروندان اصفهانی هم این شهر تاریخی را به‌سوی رشت و اطراف آن ترک کنند.