دنیای اقتصاد مشارکت اقتصادی در استان اصفهان را بررسی میکند
نرخ مشارکت اقتصادی همچنان پایین است
نوسانهای اقتصاد
بیشترین نرخ مشارکت اقتصادی در سالهای دهه ۵۰ اتفاق افتاد که حدود ۴۷ درصد بود. این نرخ در دهه ۶۰ به علت وقوع جنگ به زیر ۴۰ درصد هم رسید. کمترین نرخ مشارکت اقتصادی ایران در سال ۱۳۷۶ ثبت شد که ۳۴.۷ درصد بود. به اعتقاد کارشناسان تورم بالا و انتظارات منفی در جامعه ازجمله دلایل اثرگذار بر کاهش تدریجی نرخ مشارکت اقتصادی به کمترین سطح خود بود. در دهه ۸۰ اما وضعیت بهبود یافت بهطوری که در سال ۸۴ از هر ۱۰۰ فرد در جستوجوی کار، ۴۱ نفر موفق به پیدا کردن شغل شدند. این رقم بیشترین مقدار مشارکت پس از پیروزی انقلاب اسلامی محسوب میشود. از قله سال ۸۴ دوباره این نرخ رو به افول گذاشت اما در اواسط دهه ۹۰ نمودار دوباره صعودی شد و در سال ۹۷ نرخ مشارکت از کانال ۴۰ درصد عبور کرد و به حدود ۴۵ درصد رسید. وقوع کرونا، اعمال قرنطینهها، لغو برجام و تشدید تحریمها بار دیگر این شاخص را کاهش و آن را در سطوح ۴۰ درصدی قرارداد.
نگاهی به ارقام منتشرشده توسط مرکز آمار از سال ۱۳۸۴ تا سال ۱۴۰۲ نشان میدهد میانگین نرخ مشارکت در این دوره ۱۹ ساله، ۴۲.۵ درصد بوده است. بهعبارتدیگر طی سالهای موردبررسی بهطور میانگین از هر ۱۰ ایرانی فقط ۴ نفر تمایل به کار کردن داشته و به جستوجوی شغل پرداخته و یا مشغول به کار بودهاند. نرخ بیکاری ایران طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۲، بین ۷.۶ تا ۱۴.۶ درصد تغییر کرده که نوسان زیادی محسوب میشود.
مشارکت اقتصادی اصفهانیها نیز همپای کشور تغییر کرده است. یک بررسی جامع آماری از عملکرد اقتصادی استان اصفهان در سال ۹۷ نشان داد نرخ مشارکت استان در سال یادشده، ۴۷.۱ درصد که از متوسط نرخ کشور که حدود ۴۵ درصد ثبتشده، رقم بالاتری است. این نرخ در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال قبل آن حدود ۰.۷ درصد افزایشیافته و با پیشی گرفتن از متوسط کشور به حدود ۴۱.۵ درصد رسید.
پسلرزههای افت مشارکت اقتصادی
نرخ مشارکت اقتصادی پایین نشاندهنده آن است که درصد قابلتوجهی از جمعیت در سنین فعالیت در بازار کار حضور ندارند و درواقع از زمره جمعیت فعال کشور خارج هستند. این نرخ از مهمترین شاخصهای ارزیابی بازار کار و اقتصاد یک کشور به شمار میآید. این مسئله به معنی عدم توانایی در مدیریت صحیح و اصولی منابع انسانی، بهکارگیری آن ونیز نابسامانی شرایط اقتصادی است.
جمعیت فعال و جمعیت غیرفعال دو شاخص مهم بازار کار هستند که نرخ بیکاری و نسبت اشتغال نیز متاثر از این دو شاخص مهم تغییر میکند. «جمعیت غیرفعال» به گروهی از جامعه هستند که شاغل نبوده و تمایلی برای ورود به بازار کار ندارند. دانشجویان و افراد در حال آموزش، زنان خانهدار و افراد دارای درآمد از محلهای غیرمولد، بخش مهمی از جمعیت غیرفعال را به خود اختصاص میدهند. بهعبارتدیگر افراد در محدوده سنی ۱۵ تا ۶۵ سال به دلایلی تمایلی برای کار مولد ندارند. زیانی که این روند به اقتصاد وارد میکند، کوتاهمدت و بلندمدت است. کاهش مشارکت اقتصادی در کوتاهمدت، درآمد سرانه را کاهش داده و در بلندمدت، صندوقهای بازنشستگی و نظام تامین اجتماعی را متضرر میکند چراکه این افراد در سن کار از فعالیت اقتصادی امتناع کرده ولی از سن ۶۵ سال به بالا باید خدمات اجتماعی دریافت کنند که بازنشستگی پیش از موعد محسوب میشود که درنهایت به ضرر صندوقها خواهد شد.
تغییر فرهنگ اقتصادی
اما همه ۶۰ درصد جمعیتی که در محدوده ۱۵ تا ۶۵ سال هستند، واقعا بیکار بوده و به خانواده خود وابسته هستند؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش باید وضعیت کیک اقتصادی کشور را بررسی کرد.
طبق آنچه یک موسسه اقتصادی خصوصی منتشر کرده، از سال ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۲ رشد گروه صنعت منفی ۲ درصد بوده ولی بخش خدمات در همین بازه زمانی دو برابر شده است. از زیرمجموعههای این بخش، واسطهگریهای مالی رشد ۶۸۳.۴ درصدی داشته و بخش خدمات اجتماعی، شخصی و خانگی پس از کرونا با یک جهش مواجه شده و ۳۳۶.۷ درصد افزایش داشته است.
همچنین برخلاف پخش ساختمان که ۱۷ درصد کوچکشده بخش مستغلات، کرایه و خدمات کسبوکار ۱۰۷ درصد رشد داشته است؛ بنابراین به دلایلی مانند تحریم، محدود شدن درآمدهای حوزه اقتصاد و عدم همخوانی دستمزدها با نرخ تورم معمول کشور، سهم بخش صنعت از تولید ناخالص داخلی از ۵۵.۶ درصد در سال ۱۳۸۵ به ۳۹.۲ درصد در ۱۴۰۲ کاهش پیدا کرد ولی سهم بخش خدمات از ۳۸.۴ درصد به ۵۵.۲ درصد رسید؛ بنابراین میتوان گفت بخشی از جمعیت غیرفعال که علاقهای به اشتغال مولد معمول بازار کار ندارند در حوزههای واسطهگری مالی، اجاره مستغلات، خدمات شخصی و خانگی و... مشغول به کسب درآمد هستند.
حالا بهسادگی میتوان علت استقبال از بهامُهرهای (توکنهای) تلگرامی بهخصوص همستر کمبات را متوجه شد. بررسی استقبال از بازی همستر در روزهای ۱۰ تا ۱۷ خرداد نشان میدهد که نرخ مشارکت این بازی در اصفهان ۶۷ درصد و متوسط کشور بیش از ۷۰ درصد بوده است. این در حالی است که نرخ واقعی مشارکت اقتصادی در کشور تنها حدود ۴۱ درصد است.
علت استقبال از دلالی و یا درآمدهای رویایی دلاری را باید در تغییر فرهنگ اقتصادی مردم ایران و اصفهان در سالهای اخیر جستجو کرد. هرچه سطح رفاه کشور بالا باشد، شیوه کسب درآمد مردم و پسانداز آنها به سمت فعالیت اقتصادی و تولید تغییر میکند و هرچه درآمد سرانه آنها کاهش یابد، روشهای کسب درآمد نمادین و خاص شده و از ایجاد کسبوکار و بازاریابی و فروش استقبال نمیکنند.
اگر در اقتصاد ایران فاصله زمانی میان کار و فعالیت اقتصادی، کسب درآمد معقول، توان ازدواج و فرزند آوری، خرید مسکن و خودرو کوتاه و مناسب باشد، مردم به دنبال کسب درآمد نجومی از راههای غیرمعقول نرفته و نرخ مشارکت اقتصادی هم افزایشیافته و مردم به هر چیزی چنگ میزنند تا حس عقبماندگی را التیام بخشند.