ایجاد استراتژی هوش مصنوعی
پیش از استقرار
در فاز پیش از استقرار لازم است که ابتدا سناریوها شناسایی شوند سپس مزیتها و هزینههای استقرار هوش مصنوعی برآورده و هزینه – فایده آن مشخص گردد. سپس بهمنظور انتخاب معیارهای مناسب، شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) تعیین شوند.
استقرار
در فاز حین استقرار هوش مصنوعی لازم است که کارکنان را ترغیب به پذیرش هوش مصنوعی کرد چراکه کارکنان به خاطر انباشت فناوری بسیار بزرگ و پیچیده موجود در شرکت، سردرگم میشوند و به دلیل حجم گسترده دادهها زمان زیادی از کارکنان صرف خواهد شد فلذا مانع سایر فعالیتهایشان میشود همچنین ممکن است بینشها و توصیههای ارائهشده هوش مصنوعی برخلاف ترجیحات کارکنان باشد؛ لذا این تضادها سبب عدم پذیرش هوش مصنوعی توسط کارکنان میشود پس لازم است چند مورد را بهوضوح به کارکنان توضیح داد:
چرا از هوش مصنوعی برای حل مساله استفاده میکنیم؟
هوش مصنوعی چهکاری را میتواند یا نمیتواند انجام دهد؟
برای کارکرد مناسب و درست از کارکنان چه میخواهد؟
کارکنان و سازمان چگونه میتوانند از آن بهره بگیرند؟
چگونه برای عملکرد کارکنان و امنیت شغلی آنهای ریسک ایجاد نمیکند؟
پس از استقرار
در فاز پس از استقرار بهرغم تأیید اولیه راهحل و پذیرش موفق آن، برای ایجاد ارزش از هوش مصنوعی به یک تفکر فرایندی پایدار نیاز است. همچنین برای دریافت حمایت مداوم از سوی رهبر سازمان، به درک روشنی از ارزش دارایی هم نیاز است. این همانجایی است که راهحلهای هوش مصنوعی از نرمافزارهای معمولی در استفاده مداوم و چگونگی ارزشگذاری، فاصله میگیرند. پس چگونه ارزش هوش مصنوعی را حفظ و ارزش واقعی آن را تعیین کنیم؟ برای تعیین ارزش اقتصادی هوش مصنوعی برای کسبوکارها، مسیرهای مختلفی وجود دارد؛ اما برجستهترین آنها افزایش بهرهوری نیروی کار با خودکارسازی هوشمند فرایندهای کسبوکاری است.