نصف جهان در شرق
مسیر توسعه شهر اصفهان تغییر کرد؟
توسعه و قیمت املاک
هنوز مراسم کلنگ زنی و هیاهوی سالن اجلاس به پایان نرسیده بود که واژهای به نام "املاک روشن دشت" متولد شد. از آن زمان تاکنون نهتنها در آن منطقه، خانههای مسکونی بارگذاری شده که روزبهروز و با کلنگ زنی سایر طرحهای عمرانی و عملیات رینگ چهارم، بر قیمت املاک و زمینهای روشن دشت نیز افزودهشده است. این وضعیت برای سایر پروژههای عمرانی شرق اصفهان نیز صدق میکند بهگونهای که آزادسازی بخشهایی از رینگ چهارم دشوار شد و مردم املاک خود را بهسختی به شهرداری تحویل دادند.
درواقع توسعه شرق اصفهان، حرف امروز و دیروز نیست. براساس مصوبه شماره ۱۱۹۶۲ اواخر سال۶۵ اداره کل مسکن و شهرسازی استان اصفهان، محدوده پارک طبیعی شرق مطابق با حدود و کاربریهای مشخص، تعیین و اعلام شد. کاربریهای پیشنهادی طبق مصوبه کمیسیون ماده ۵ عبارت بود از: کمپینگ،تاسیسات جهانگردی، مرکز نمایشگاهها، فضای سبز و جنگلکاری، پارک و مجموعه ورزشی شهر اصفهان.
از گذشته تاکنون و در پروژههای متعدد، راهبرد توسعه شرق اصفهان مطرح بوده است. زمانی که زایندهرود پرآب و جاری بود، این توسعه برمدار بهرهگیری از زایندهرود بود و امروز که خشکشده، برای جلوگیری از پیشروی کویر، طرحهای توسعه، در نظر گرفتهشده است. اما درنهایت از آنجایی در بخش شرقی شهر نیز پلها و آثار تاریخی به چشم میخورد همواره بر توسعه گردشگری و محرومیتزدایی این بخش از شهر تاکید شد، مسالهای که کمتر رنگ واقعیت به خود گرفت.
همه طرحهای یک توسعه
نمایشگاه بینالمللی اصفهان، شهر رویاها، تکمیل فاز دوم شهر رویاها، مرکز خرید و هتل چهار ستاره، بزرگترین بازار گلوگیاه کشور، کوه نخودی، سالن اجلاس سران، پروژه پل اشکاوند، بخشهایی از رینگ چهارم شهر و ... ازجمله طرحها و پروژههای عمرانی است که محور توسعه اصفهان را به شرق شهر منتقل میکند. ازآنجاییکه کوه صفه و منطقه ناژوان در غرب اصفهان قرار دارد، بنابراین در شرق اصفهان، کمبود تفرجگاه محسوس بود. از سوی دیگر اصفهان بهعنوان یکقطب اقتصادی از کمبود یک نمایشگاه بینالمللی واقعی رنج میبرد. نبود شهربازی و سایر امکانات تفرجگاهی که بهتدریج به مطالبه مردمی نیز تبدیلشده بود، باعث شد تا با توجه به مباحث خشکسالی و محرومیت شدید شرق اصفهان، زمینهای این بخش از شهر برای ایجاد زیرساختهای یادشده، انتخاب شود.
هموزن کوه صفه، کوه نخودی پشت شهر رؤیاها در کمربندی شرق اصفهان قرارگرفته که در آن حدود ۳۰۰ هکتار زمین با کاربریهای متفاوت پیشبینیشده است. آبزی دان(آکواریوم) ناژوان در غرب است و مکان پارک دلفینها در تفرجگاه کوه نخودی در نظر گرفتهشده تا تفرجگاههای شرقی، همپای غرب شهر رشد کند.
نکته عجیب این رشد شتابان که البته مدتی است ترمز آن کشیده شده، حضور بیرقیب شهرداری اصفهان در این بخش است. شهرداری فقط در پروژه سالن اجلاس دست به دامان بخش خصوصی شد که البته به نتیجه هم نرسید چراکه بخش خصوصی فقط با واژهای به نام میزان"بازگشت سرمایه" پول خود را در نقطهای سرمایهگذاری میکند که در حال حاضر این سالن چنین امکانی را فراهم نمیکند. اما در مورد سایر پروژههای تعریفشده که شرح آن رفت(کمپینگ،تاسیسات جهانگردی و مجموعه ورزشی شهر اصفهان) هنوز سازمان سرمایهگذاری شهرداری اصفهان، اقدام به جذب سرمایهگذار نکرده یا اساسا چنین پروژههایی تعریفنشده است. اینکه در هر دوره مدیریتی، سیاست و راهبردی برای شهر تعریفشده و در دوره بعد این سیاست رها شود نهتنها سرمایه مردم شهر را به قهقرا برده که توسعه شهر را هم ناپایدارتر میکند. اگر راهبردها بر اساس توجیههای زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی و ... بوده که مسوولان شهر در ادوار مختلف باید در مورد میزان پیشرفت و یا تعطیلی آن به مردم گزارش دهند و اگر این طرحها بدون توجیه فنی و صرفا بر پایه تصمیمات خلقالساعه و یا مردمپسند بوده که باید میزان هدر رفت سرمایه مردم شهر محاسبهشده و به نحوی برای مردم جبران شود؛ ضمن اینکه مسوولان شهر نیز باید پاسخگوی چرایی انجام آن باشند.
توسعه شرق، خوب یا بد؟
برخی توسعه اصفهان به سمت شرق را از منظر زیستمحیطی اشتباه میدانند. بادهای اصفهان غربی- شرقی است و به دلیل تجمع آلایندهها در شرق اصفهان، هرچقدر شهر به سمت شرق توسعه یابد، سکنه و مردم بیشتری با آلایندهها مواجه میشوند. از سوی دیگر فقر آب در آن منطقه هویدا بوده و امروز هم شهرداری بهسختی آب موردنیاز فضای سبز این منطقه را تامین میکند. آنها بهترین مسیر توسعه شهر را شمالی- جنوبی میدانند که با توجه به جهت بادها مردم کمتری در معرض خطر قرار میگیرند. ازآنجاییکه خطوط مترو هم عمدتا شمالی- جنوبی و یا در راستای محور شاهینشهر و بهارستان است و به نظر میرسد که مشاوران سالهای قبل هم هوشمندانه عمل کرده و توسعهای که قرار است در کنار خطوط مترو اتفاق بیفتد،موید همین امر است.
گروه دیگری هم هستند که توسعه اصفهان به سمت شرق را منطقی قلمداد میکنند چراکه سمت غرب شهر کاربری کشاورزی داشته و باغهای بسیاری در کنار ناژوان و آتشگاه قرار دارد و برای حفظ این اراضی، امکان ایجاد پروژه در این بخش از اصفهان وجود ندارد. گذشته از آنکه خرده مالکیتهای متعددی که در این قسمت وجود دارد، آزادسازی در سطح وسیع را غیرممکن میکند. وجود زمینهای بایر در سمت شرق مهمترین دلیل این تصمیم بود. تصمیمی که باعث شد تا بارگذاریهای مورد مطالبه مردم در شرق نصف جهان شکل بگیرد. این نظریهپردازان، مفهوم توسعه و بارگذاری جدید در شرق اصفهان را برای شهر زیانبار نمیدانند چراکه معتقدند منظور از توسعه فضاهای مسکونی نیست بلکه کاربریهایی است که شهر به آن نیاز دارد و امکان ساخت این فضاها در بافت شهر وجود ندارد تا بتواند نیاز مردم را برطرف کند. اگر چنین امکانی وجود داشت که باید با آزادسازی و تملک به هدف رسید که گران تمام میشد. در زمانهایی نمیتوان شهر را در انتظار گذاشت یا امکان بارگذاری اضافه در بافت داخلی شهر وجود ندارد و گسترش فضای مسکونی و آلایندهها خطراتی را در پی دارد، بنابراین برای ساخت اولویتها و مطالبات شهر باید منطقهای انتخاب میشد تا نهتنها به حلقه و رینگ چهارم شهر دسترسی داشته باشد که تبعات ترافیک پروژهها به داخل شهر منتقل نشده و درعینحال دسترسی به این مکانها نیز برای مردم شهر و سایر استانها سهل باشد. اگر مسیر توسعه جدید شهر بر پایه این نظریه شکلگرفته باشد شهرداری و سایر تصمیمسازان و سیاستگذاران باید درباره حل مشکل تبعات زیستمحیطی آن و چرایی عدم حضور بخش خصوصی در این بخش شهر باهدف توسعه و امکان ایجاد مقاصد جدید گردشگری به مردم شهر توضیحات لازم را ارایه دهند.