سرمایه گذاری آسان تر با توسعه صنعت بیمه
بیمه یکی از دستاوردهای خلاقانه و دوراندیشانه بشر بهمنظور مقابله با رخدادهای ناگوار است. اندیشه ایجاد تامین در مقابل خطرهای مختلف، قدمتی دیرینه دارد. اینکه اصولا ما با چه دیدی به بیمه مینگریم و چه برداشتی از آن داریم، به عملکرد و میزان مشارکت اجتماعی ما در امر بیمه بازمیگردد. صنعت بیمه به سبب توان بالقوهای که در فراهم ساختن زمینههای مناسب برای سرمایهگذاریهای کلان دارد، در حفظ حقوق بیمهگذاران و در نیل به رشد و توسعه اقتصادی کشور نقش و اهمیت فراوان دارد. خدمات بیمهای میتوانند با ایجاد امکان بهرهبرداری از پساندازهای کوچک، جریان مصرفی فرد را در طول دوره زندگی منظم کنند و از نوسانهای نامطلوب آن بکاهند. باگذشت بیش از ۸۰ سال از عمر بیمه در کشور متاسفانه هنوز این صنعت رشد مطلوبی کسب نکرده و فرهنگ بیمه به سطح لازم برای رشد نرسیده است. این موضوع با در نظر گرفتن نسبت حق بیمه بر درآمد ملی و همچنین سهم اشتراکی که در حق بیمه جهانی دارد، مشخص میشود. اینکه ضریب نفوذ بیمه در ایران حدود دو درصد و در دنیا بیش از هفت درصد است، نشان میدهد چقدر در زمینه استفاده از خدمات بیمه از دنیا عقب هستیم.
درمجموع به نظر میرسد صنعت بیمه کشور ما مانند سایر موسسات مالی همچون بانکها دچار تحول اساسی و فنّاورانه نشده است. با گسترش فرهنگ بیمه، بازار بیمه نیز در کشور گسترش مییابد و صنعت بیمه کشور قادر خواهد بود تا افزون بر بیمههای عادی، در زمینه بیمههای اتکایی نیز فعالیت بیشتری داشته باشد. توسعه و گسترش فرهنگ بیمهای در ابعاد مختلف سبب اطمینان و آرامش و درنتیجه تسریع و تسهیل در امر سرمایهگذاری میشود چون بیمه هزینه نیست بلکه نوعی سرمایهگذاری است و باید مردم از مزایای این سرمایهگذاری آگاه شوند. بنابراین بیمه، هم از جنبه رفاه مادی و هم از جنبه آسایش فکری و روحی بسیار موثر است. ازآنجاکه بیمه زمینه رشد و توسعه بیشتر را در جامعه فراهم میکند، به لحاظ ماهیت و آثار خود مانع از عمیق شدن شکاف طبقاتی میشود و درنتیجه تنشها و التهابهای اجتماعی و سیاسی را کاهش میدهد. ضرورت توجه به فرهنگ ملی کشور در بحث توسعه فرهنگ بیمه، امری ضروری است. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، هرگونه تلاش در جهت ارتقا و توسعه فرهنگ بیمه در کشور امری اجتنابناپذیر محسوب میشود. فرهنگ آموختنی و قابلانتقال است. از سوی دیگر فرهنگ رفتارها و عادتهای افراد را شکل میدهد.
با توجه به تعریف فرهنگ و خصوصیاتی که میتوان برای آن برشمرد سعی داریم بیمه را بهمنزله یک فرهنگ با خردهفرهنگهایش بررسی کنیم. بیمه محصول فراگرد عقلانی اندیشیدن جامعه است. بیمه رفتاری است که به آینده نظر دارد و میان خرید بیمه در زمان حال و منفعتی که احتمالا در آینده کسب خواهد شد، رابطهای برقرار میکند. ازآنجاکه هر فرهنگ، خردهفرهنگهایی دارد، بیمه نیز خردهفرهنگهایی همچون خدمات جانشین، سلیقه، مطلوبیت، تجربه منفی و جبرگرایی دارد. خردهفرهنگهای بیمه همواره با یکدیگر در ارتباط هستند و از یکدیگر تاثیر میپذیرند. سه عامل بر فرهنگ بیمه موثر است؛ اول نگرش که نوعی آمادگی برای رفتار ایجاد میکند. نگرشها از طریق تجربه شکل میگیرند و در جهتدهی رفتار انسانی تاثیری پویا دارند. پس اینکه مردم به بیمه نگرشی مثبت داشته باشند، بسیار مهم است. دوم شناخت. نوع و میزان شناخت عامل دیگری است که بر رفتار بیمهای تاثیر دارد. اینکه آیا مردم از بیمه و انواع آن آگاهی دارند، تا چه حد و اینکه تا چه حدی این شناخت درست است، مساله مهمی است. سوم عقیده، عامل دیگری است که موردتوجه قرار میگیرد. اینکه مردم در مورد بیمه چه عقیدهای دارند و این عقاید چرا و چگونه شکلگرفته بسیار موردتوجه است. بنابراین اگر این سه عامل شناخته شوند، میتوان با دگرگونی هر یک از آنها در جهت تغییر رفتارهای بیمهای افراد جامعه گام برداشت. عامل شکلگیری نگرش، شناخت و عقیده دادههایی است که از ترکیب نشانهها، نمادها و راهنماها تشکیلشده است. اینها درواقع ورودی ذهن انسان هستند و برای تغییر نگرش، شناخت و درنتیجه رفتار بیمهای باید آنها را تغییر داد. این راهنماهای رفتاری، هم بهصورت کلامی هستند و هم بهصورت نا کلامی مانند پیامهایی که درباره بیمه به مردم میرسد، اخبار شرکتهای بیمه، آگهیها و گزارشهای بیمهای، شرایط عمومی بیمهنامهها و پیامهای بیمهای که بین مردم مبادله میشود و پیامهایی که بین کارکنان و نمایندگان بیمه و مشتریان ردوبدل میشود.
به نظر میرسد در اشاعه فرهنگ بیمه و آموزش و آگاهی جامعه باید سه مقطع کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت را در نظر گرفت. در کوتاهمدت شرکتهای بیمه باید همزمان با اصلاح روشهای مدیریتی و با ارائه طرحهای جدید بیمهای، طرحهای قدیمی را که دیگر کاربردی ندارد با طرحهای جدید که جوابگوی نیاز امروز جامعه باشد جایگزین کنند و با ایجاد سازمان اطلاعرسانی و از طریق شبکه نمایندگی، وسایل ارتباطجمعی و برگزاری سمینارها مردم را از این تحولات و طرحها آگاه سازند. در میانمدت شرکتهای بیمه باید با تقویت شبکه فروش و نمایندگیهای خود که بهمنزله بازوی اجرایی شرکت بیمه در حوزه تبلیغات، مشاوره، بازاریابی و فروش، نقشی بسیار مهم و سازنده در تحقق اهداف شرکت و صنعت بیمه در جامعه ایفا میکنند، علاوه بر حفظ بیمهگذاران موجود، سعی در اشاعه فرهنگ بیمه در میان مردم و جذب بیمهگذاران جدید کنند. در بلندمدت، فرهنگ بیمه را باید از مدارس و جایی که نسل آینده، آماده ورود به جامعه میشود، شروع کرد. ازآنجاکه بیمه میتواند به یک فرهنگ و ارزش تبدیل شود، باید یک نقطه شروع استراتژیک را بهمنظور نهادینه کردن فرهنگ بیمه تعیین کند که این نقطه شروع استراتژیک میتواند نظام آموزشوپرورش باشد. اکثر کشورهای پیشرفته دنیا در چند دهه گذشته به این امر توجه خاص کرده و حتی فرهنگ بیمه را از طریق مدارس به خانهها بردهاند و با ترتیب دادن برنامههای اجتماعی که با مشارکت دانشآموزان انجام میشود آنها را متوجه منافع و فواید بیمه کردهاند. البته به این نکته باید توجه کرد که برنامهریزی برای گسترش فرهنگ بیمه باید بر اساس ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و قومی و مذهبی خانوادهها انجام شود. طبقهبندی خانوادهها بر اساس نیازهای شغلی، وضعیت جغرافیایی، میزان شناخت آنان از بیمه و ارائه خدمات بر این اساس، همچنین بررسی علت بروز خسارتها درخور اهمیت است.