آیندهنگاری فولاد سبز ایران و جهان
میتوان گفت تمامی کارخانههای جدید در حال ساخت واقع در منطقه غرب آسیا بهویژه در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس شامل عمان، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و حتی قطر به اضافه کارخانههای جدید فولادسازی پاکستان ، در حال احداث براساس تکنولوژی فولاد سبز هستند. در این میان کشورهای حاشیه خلیج فارس به طور صد درصد در حال برنامهریزی در تولید فولاد بر مبنای فولاد سبز هستند، در حالی که در رابطه با فولاد دوستدار محیط زیست؛ فقط چرخه تولید فولاد نباید بدون سوخت فسیلی بوده بلکه کل پروسه باید از ابتدا بر این مبنا باشد؛ از جمله معدنکاری. با این وجود این امکان برای پاکستان فعلا مقدور نیست و به همین دلیل این کشور تنها در حال طراحی رویکرد سبز برای صنعت فولاد خود است تا آرام آرام به مسئله تامین خوراک معدنی در این صنعت برسد.
مسئله تامین خوراک معدنی در رابطه با کشورهای عربی، از هماکنون تعریف شده که این مهم، قرار است از طریق واله برزیل محقق شود؛ به وسیله همان سیکلی که کشتیهای واله مکس، کنسانتره سنگآهن را به بندر صحار عمان آورده و تخلیه میکنند، قرار است در فاز اول سنگ آهنی که به صورت سبز تولید شده از شبکه راهآهن که طراحی شده، از عمان به کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه امارات متحده عربی انتقال پیدا کند. البته باز لازم به ذکر است که در مورد مبحث فولاد سبز حتی در حمل و نقل هم باید از طریق حمل بدونِ استفاده از سوخت فسیلی استفاده شود که فعلا مقدور نیست چون حمل سنگآهن با کشتیهایی صورت میپذیرد که برای سوخت آن از سوخت فسیلی استفاده میشود. پس در حال حاضر سبز شدن کامل چرخه فولاد در افق 2040 عمان که چشماندازی برای تولید حداقل 20 میلیون تا 25 میلیون تن فولاد است، به طور کامل محقق نشده ولی طراحی کارخانهها بهگونهای برنامهریزی شده که بعد از افق 2040 بتوانند به فولاد سبز (به طور کامل سبز) برسند. در عربستان سعودی، این چشمانداز مربوط به سال 2030 است. عربستان سعودی در حال حاضر سالانه 17 تا 18 میلیون تن تولید فولاد داشته ولی از مصرف سالیانه 24 میلیون تن برخوردار است و نزدیک به 6 میلیون تن در سال واردات دارد. ولی برنامهریزی آن از افق 2030 به بعد خودکفایی است.
نکته دیگر استراتژی کشورهای بزرگ فولادساز جهان برای فولاد سبز است؛ در این خصوص چین در ابتدا اعلام کرده بود سال 2050 را برای سبز کردن فولاد تعیین میکند ؛ سپس سال 2050 را اصلاح کرد و آن را به 2060 تغییر داد که نشان میدهد این پروژه چه میزان دشوار است.
هندوستان در ابتدا افق 2060 را به این منظور اعلام کرده بود، ولی پس از آن که بحران کرونا حاد شد و بحران کمبود زغالسنگ مطرح گشت و با توجه به وابستگی صنعت فولاد هندوستان به زغالسنگ، این بازه زمانی را افق 2070 برای سبز کردن فولاد خود تعیین کرد.
با نگاهی به افق دوردست 2060 چین و 2070 هند و افقهای چشمانداز تولید فولاد کشورهای منطقه (در رابطه با عمان 2040 و در رابطه با عربستان 2030 است) هرچند که این افق، افق تولید فولاد است نه فولاد سبز کامل، قطعا وقتی که کشورهای مترقی تولید فولاد 30 تا40 سال بعد از این تاریخ افق سبز کردن کامل فولاد را تعریف میکنند، در مورد کشورهای حاشیه خلیج فارس هم این زمان زودتر از 2070 نخواهد بود. چالش عمدهای که در رابطه با این سند وچود دارد به کل سیکل و پروسه از ابتدا تا انتهای آن بازمیگردد که باید بدون سوخت فسیلی باشد. این یکی از مسائلی است که حداقل تا سال 2050 و حتی اوایل نیمه دوم قرن جاری که از 2050 به بعد رقم خواهد خورد و به این زودی محقق نمیشود. در رابطه با صنعت خودرو، استفاده از فولاد سبز جدیتر است. روندی که خودروسازهای معتبر جهان از جمله ولوو سوئد و مرسدسبنز آلمان و سایر خودروسازهای مطرح اروپایی از سال 2025 در پیش دارند و از فولاد سبز در تولید خودرو استفاده خواهند کرد و از هماکنون نیز اعلام آمادگی کردهاند. با توجه به اینکه فولادهای سبز در خودروهای الکتریکی جدید این خودروسازها و سایر خودروسازهای مشابه استفاده میشود، این پیام را به (جامعه صنعتی و) مصرفکنندگان مخابره میکنند که به دلیل استفاده از فولاد سبز قیمت خودرو بالاتر خواهد بود؛ ولی این باعث نمیشود که هدف اصلی این کارخانهها فراموش شده و آنها همچنان با تمام توانشان بر این اساس به پیش میروند. به نظر میرسد سبز شدن صنعت فولاد ایران با توجه به وابستگی به گاز به عنوان عامل احیاء و هم در رابطه با کورههای بلند و نیاز به زغالسنگ ؛ این روند به این سادگی محقق نخواهد شد به ویژه اینکه تکنولوژی فولادسازی ایران بهروزسانی در ابعاد جهانی نیاز داشته و حتی در رابطه با کوره قوس الکتریکی هم این نکته صادق است. این مطلب نشان میدهد که ما راه درازی را برای سبز کردن فولاد ایران در پیش داریم، بهویژه حتی در معدنکاری که تمام ماشینآلاتی که استفاده میشوند اکثرا ماشینهای با طول عمر بالغبر 20 سال بوده و با تکنولوژی سوختهای فسیلی و نسل 20 سال قبل استفاده میشوند. طبیعتا در صنعت معدنکاری باید از خودروهای الکتریکی استفاده شود که قیمت بالایی داشته و فعلا در کشور بحث واردات و استفاده از ماشین های سنگین الکتریکی مطرح نیست. ولی جا دارد که ایران در کنار افقهای چشمانداز که در رابطه با صنعت فولاد چه در 1404 برای ظرفیت تولید 55 میلیون و چه در دهه بعد از آن برای ظرفیت تولید 70 تا 75 میلیون تتن عریف کرده، یک چشم اندازی را برای سبز کردن فولاد خود تعریف کند و تمام تلاش خود را برای نیل به این هدف به کار گیریم. با این حال قطعا این زمان زودتر از سال 2070 که هندوستان تعریف کرده نخواهد بود.