تابآوری فولاد مبارکه در میانه بحران
جدال فولادیها با تحریمهای خارجی و داخلی
بر اساس آمار انجمن جهانی، فولاد ایران در سال ۲۰۱۰، دومین واردکننده خالص فولاد در دنیا بود اما پس از ۱۰ سال نهتنها توانست به جمع کشورهای برتر فولادساز جهان راه یابد بلکه در سال ۲۰۲۲، پانزدهمین صادرکننده فولاد جهان نیز شد. و قابلتأمل آنکه در همین شرایط، اقتصاد ایران بهویژه در چند سال پس از تحریمها تحت سختترین محدودیتها قرار گرفت. بهطوریکه آمریکا نهتنها صنعت فولاد ایران بلکه اغلب شرکتهای بزرگ فولاد کشور را در لیست تحریمهای خود قرار داده است. جدای از تحریمها چالشهای درونی نیز تا جایی پیش روی داشته که ازنقطهنظر برخی کارشناسان و مسوولان فولادی، تابآوری این صنعت تا حد زیادی پایین آمده است. از قیمتگذاری دستوری گرفته تا ضعف در زیرساختها و بخشنامههای غیر کارشناسی این صنعت اشتغالزا، ارزآور را تحت تأثیر خود درآورده است. بهعلاوه تأمین قطعات، تجهیزات و ماشینآلات،، مواد اولیه، مشکلات زیستمحیطی، کمبود انرژی افزایشهای شدید نرخ حاملهای انرژی، کمبود زیرساخت ریلی، صدور بخشنامههای محدودکننده و مواردی ازایندست، به دغدغههایی برای فعالان این بخش تبدیلشده است بهگونهای که تعدادی از شرکتهای فولادی در مرز زیان قرارگرفته و یا زیانده شدهاند. از سویی هم با توجه به نقشی که صنعت فولاد در توسعه کشور ایفا میکند و تاثیر این صنعت در تحقق رشد اقتصاد ملی به نظر میرسد باید نهادی مقتدر چون دولت پای پیش گذارد تا با حمایتها و تسهیل گریها گرهای از مشکلات این حوزه گشوده شود.
عمده مشکلات کمبود مواد اولیه برای واحدهای کوچکتر
در حالی از چالشها و مشکلات صنایع فولادی سخن به میان است که پیشبینی افق چشمانداز سال ۱۴۰۴ سرانه مصرف فولاد در ایران ۴۰۰ کیلوگرم به ازای هر نفراست. اما در حال حاضر سرانه مصرف حدود ۲۰۰ کیلوگرم است. که با توجه به این پیشبینی باید سرانه مصرف ما در این افق به دو برابر برسد. در این میان همانگونه که اشاره هم شد به غیرازآنکه تحریمها دلیلی برای این مشکلات بشمار میآیند اما بی مدیریتیهای داخلی شرایط را نامساعدتر کرده است. بهطوریکه بارها اخطار دادهشده اگر فکری برای تأمین مواد اولیه صنایع فولادی نشود در آینده تولید، دچار مشکل اساسی میشود. دراینباره سبحانی رئیس هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در گفتوگو با روزنامه دنیای اقتصاد بیان میکند: مشکل تأمین مواد اولیه برای فولادیها جدیترین چالش این صنعت محسوب میشود بهعلاوه انرژی که آنهم معضل بزرگ دیگری است. واضح آنکه تأمین مواد اولیه بهویژه سنگآهن، کنسانتره و گندله و تأمین برق و گاز مصرفی مهمترین موانع تولید صنعت فولاد است. وی تصریح میکند: همانطور که معدن داران در خطوط پاییندست سرمایهگذاری کردهاند و هر جا معدنی کشف کرده، خط تولیدی هم راهاندازی کردهاند لازم است فولادیها هم به این سمت روند که معادن را خریداری کنند تا کمبود مواد اولیه آنها حل شود. او توضیح میدهد: نبود مدیریت واحد موجب شده است معادن بهجای آنکه مواد اولیه اکتشافی را در اختیار صنایع فولادی قرار دهند خود کارخانه فولادسازی احداث کنند.
وی میگوید: تأمین انرژی موضوع دیگر است که در فصول تابستان و زمستان با ایجاد محدودیتهایی در برق و گاز کارخانههای تولیدکننده موانع بزرگی بر سر راه تولید به وجود میآورد. سبحانی میگوید: تمام تولیدکنندگان محصولات فولادی با شرکت توانیر قرارداد خرید انرژیدارند اما در فصل گرم سال که مصرف انرژی بیشتر میشود، عمدهترین فشار برای کاهش مصرف بر صنعت فولاد است. رئیس هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در پاسخ به اینکه فولاد مبارکه در برابر چالشهایی مانند کمبود مواد اولیه و تامین انرژی چه انجام داده است میگوید: فولاد مبارکه در حدی که تولیدات دارد موفق به تأمین مواد اولیه هم شده است و تدابیری هم برای تأمین انرژی داشته است. اما مشکلات کمبود مواد اولیه بیشتر برای واحدهای کوچکتر است وگرنه صنایع بزرگ توانستهاند در برابر این معضل، ایستادگی کنند. وی در ارتباط با واردات مواد اولیه برای تأمین نیاز واحدهای تولیدی میگوید: واردات شرایط خاص خود را میطلبد که برای ایران چندان بهصرفه نیست. و میافزاید: معمولاً کشورهایی که در کنار آب واقعشدهاند و ازلحاظ حملونقلی مشکلی ندارند از طریق واردات، مواد موردنیاز خود را تأمین میکنند حتی اگر تولیدکننده مواد اولیه هم باشند. اما واردات در ایران باوجود هزینههای بسیار زیاد حملونقلی و نبود شرایط مناسب، چندان کارشناسانه نیست ضمن آنکه معادن سنگآهن فراوانی وجود دارد که میتوان مواد موردنیاز را از طریق آنها تأمین نمود.
تدابیر فولاد مبارکه برای مقابله با چالشها
در میان غولهای فولادی ایران، فولاد مبارکه نیز بهمانند دیگر صنایع، از سالیان گذشته با مشکلات فراوانی دستوپنجه نرم کرده و توانسته بر بسیاری از آنها فائق بیاید که مهمترین آنها چالش تأمین مواد اولیه ازجمله گاز طبیعی و سنگآهن و مباحث انرژی و محیطزیست بوده است. در این حال در طول همین سالها، فعالیتهای مطالعاتی زیادی هم درزمینه زنجیره تأمین فولاد انجام داد و چالشها و کمبودهای موجود در این زمینه را پیشبینی میکرد. که با اقداماتی مانند ورود به بخش معدن در منطقه سنگان، فعالیتهایی درزمینه ارزیابی و اکتشاف، استخراج و فرآوری و همکاری با معادن کوچک در سراسر کشور، توانست باوجود کمبودهای مواد اولیه با بهکارگیری تدابیر لازم و سرمایهگذاریهای انجامشده کاهش تولید در فولاد خام و دیگر محصولات را به حداقل ممکن کاهش داده و سهم خود در تولید کشور را حفظ نماید. همچنین با ورود به بازارهای جدید صادراتی سرمایهگذاری در این زمینه نیاز ارزی فولاد را برآورده کرده است. اما چالش دیگر که فولادیها را با موانع زیادی در عرصه تولید مواجه ساخته محدودیتهای انرژی است. که فولاد مبارکه با طراحی نیروگاههای سیکل ترکیبی، خورشیدی و بادی، اقدامات بیسابقهای در این زمینه رقمزده است. گفتنی است که ۱۰ درصد هزینههای تولید مربوط به انرژی است که با توجه به محدودیتهای مصرف برق و گاز و همچنین اثرات زیستمحیطی مصرف انرژی، ضرورت وجود سیستمی نظاممند برای صرفهجویی انرژی، محسوستر هم میشود. در همین راستا مدیریت شرکت فولاد مبارکه استفاده از انرژیهای تجدید پذیر و احداث نیروگاه خورشیدی را در دستور کار قرار داده است. نیروگاه خورشیدی فولاد مبارکه بهعنوان بزرگترین نیروگاه خورشیدی داخلی مراحل اولیه احداث را میگذراند و نیروگاه بادی این شرکت که بهزودی عملیات احداث آن آغاز میشود بهعنوان نیروگاهی بینظیر شناخته میشود. همچنین نیروگاه سیکل ترکیبی فولاد مبارکه رکورددار سریعترین زمان احداث را دارد با ظرفیت ۹۱۴ مگاوات برای ایجاد تحولی ویژه در حل مشکل قطعی برق در تابستان، در نظر قرار گرفت، باگذشت کمتر از دو سال نیروگاه سیکل ترکیبی فولاد مبارکه با توربین کلاس F که راندمانی بالا داشته و ازنظر مصارف آب و انرژی کمنظیر است اکنون با پیشرفت ۹۸ درصدی در حال گذراندن آزمایشهای نهایی برای راهاندازی است. نیروگاه دوم نیز که بهموازات نیروگاه اول، عملیات اجرایی آن شروع شد با پیشرفت ۹۶.۴ درصدی در حال عبور از مراحل نهایی است. چالش دیگر فولادیها، مسائل زیستمحیطی ازآبگرفته تا آلایندهها است که آنها را به خود مشغول کرده است. قطعاً شرکت فولاد مبارکه بهعنوان یکی از بزرگترین فولادسازان هم مستثنا از این چالشها نیست ولی توانست با یک برنامهریزی استراتژیک و خلاقانه راهحل مناسبی برای این مهم پیدا کند. از طرفی اهمیت تصفیه فاضلابهای شهری و اثرات محیط زیستی آن و از سویی هم تصمیمات نادرست و غیر کارشناسانه مانند انتقال آب حوزه زایندهرود به سایر استانها در شرایط کمآبی شرایط را برای استان اصفهان دشوار کرده است. که در میانه این معضلات، شرکت فولاد مبارکه موفق شد با راهاندازی سیستم خریداری و تصفیه فاضلاب شهری از ۹ شهرستان خود و سرمایهگذاری موفق در پروژه انتقال آب از دریای عمان به فلات مرکزی، گام مهمی در حفظ محیطزیست خود و توسعه سبز بردارد. این شرکت با جمعآوری پسابهای شهری از ۹ شهر و تصفیه و انتقال آن به صنعت، علاوه بر تأمین بیش از ۳ میلیون مترمکعب آب موردنیاز خود، موفق شد از انباشت فاضلاب شهری در این شهرستانها جلوگیری کند و موجب ارتقای سطح بهداشتی، کاهش بیماریها و افزایش پایداری محیطزیست در شهرستانهای اطراف هم شد. همچنین شرکت فولاد مبارکه در پروژه انتقال آب خلیجفارس به اصفهان از سرمایهگذارانی است که روند پروژه را شتاب بیشتری بخشید. و گفته میشود حتی بیش از سهم خود و وظیفه خود هم هزینه کرده است. این شرکت در تلاش است با تکمیل پروژه انتقال آب دریای عمان به اصفهان، برداشت خود از حوزه زایندهرود را به صفر برساند. که این مساله با تأثیر مثبت بر روند بازسازی سفرههای آب زیرزمینی، ضمن کمک به جلوگیری از تشدید پدیده فرونشست، موجب بهبود وضعیت محیط زیستی اصفهان هم میشود.
گذر از موانع
دستیابی به تولید ۵۵ میلیون تن فولاد تا سال ۱۴۰۴، افقی است که توسط دولت مشخصشده است. قابلتأمل آنکه تا همین چند سال گذشته ایران از واردکنندگان فولاد محسوب میشد اما امروز علیرغم موانع و محدودیتهای فراوانی که تابوتوان این صنعت را به کمترین میزان خود رسانیده با قرارگیری در بین ۱۰ تولیدکننده برتر جهان، صادرکننده فولاد شده است. در این شرایط، با توجه به جایگاه پرمخاطرهای که کشور در عرصه بینالمللی، پیداکرده است درایت و مدیریت متبحرانهای لازم است تا در فضای اقتصادی منطقهای و جهانی بتواند از این صنعت که از ارکان توسعه کشور بشمار میآید محافظت به عمل آورد و با گذر از چالشها و مشکلات، تابآوری آن را افزایش دهد. چهبسا پیمودن این مسیر پرفرازونشیب، بدون حمایتهای لازم و مدیریت جدیتر و قویتر، امکانپذیر نخواهد بود.