ابعاد ایجاد یک شهر جدید بغل گوش مشهد بدون درنظر گرفتن الزامات پدافند غیرعامل بررسی شد
کابوس آرامستان
موضوع احداث «آرامستان گلبهار» ابعاد تاسف برانگیز دیگری از سیاستگذاری بدون پشتوانه علمی و عقلانی را در ادامه نمایان کرده است که مهمترین آنها ساخته شدن یکی از اولین شهرهای جدید کشور یعنی «گلبهار» روی مهمترین آبخوان کلانشهر مشهد در غرب این شهر است. مساله ای عجیب که متعاقب آن مشکلات قابل تامل دیگری را در دشت کمآب و بحرانی مشهد به وجود آورده است و حالا معلوم میشود احداث آرامستان که از نیازهای اولیه بنای یک شهر جدید است، تنها گوشه ای از ابعاد بحران است. بحرانی که یک سرش کمبود آب شرب برای جمعیت ۴ میلیونی ساکن مشهد و خیل میلیونی زائران آن و سر دیگرش خطر فرونشست زمین به واسطه کاهش سطح آب سفرههای زیرزمینی است. از ابعاد اجتماعی بحران آب که بگذریم، موضوع احداث یک شهر جدید روی گلوگاه تنفس و تشرب یک کلانشهر که نفوذ هر گونه آلودگی در آن، ابعاد بهداشتی وسیع وغیرقابل تصوری مییابد -که تنها با حملات شیمیایی و میکروبی یک جنگ قابل مقایسه و در تضاد با سیاست های پدافند غیر عامل است- از عجایب برنامه ریزی کلان نگر در کشور ماست.
محمد علایی، رئیس سابق شرکتهای آب منطقهای خراسان رضوی و شمالی درباره قله کوه یخی که آرامستان گلبهار باعث پدیدار شدن آن شده است، این گونه حرفش را شروع میکند: « باور کنید از ۳۵ سال خدمتم ۳۰ سالش درگیر غرب مشهد بودم.»
شرح داستان نیازی به تکمله ندارد و حرفهای علایی به تنهایی برای درک ابعاد قضیه کفایت میکند: «مشکل کلیدی ما این است که مملکت بر اساس طرح آمایش سرزمین مدیریت نمی شود. الان داریم برنامه توسعه هفتم را مینویسیم درحالیکه پاسخ داده نمی شود که برنامه های اول تا ششم چند درصد محقق شده است؟
اتفاقی که در دشت مشهد افتاده است هم همین است. زبان ما مو درآورد که یک بار حوزه آبریز مشهد را بررسی کنیم که چه کار کردیم و چه کار باید کنیم؟ در اولین سفر آقای احمدی نژاد دستور داده شد که چاه های آب شرب مشهد را به کشاورزی بدهید چون سد دوستی احداث شده و آب می آید. اگر اداره کل اطلاعات کمک نمی کرد...»
علایی با انتقاد از جزئی نگری، مشکل را به سیاست گذاری کلان ارتباط می دهد و ادامه میدهد: «بیش از ۶۰ درصد صنایعی که با مجوز به مشهد آمده اند در غرب این شهر یعنی محل آبخوان زیرزمینی مستقر شده اند؛ در حالی که جمعیت مشهد از ۱۴ درصد جمعیت استان در سال ۱۳۵۸ به ۵۴ درصد در حال حاضر رسیده است و گلبهار روی بهترین منطقه آبخوان زیرزمینی مشهد ساخته شده است و معلوم نیست با چه مطالعاتی این کار را انجام داده اند.
آب شرب شهر مشهد را ۴ سد و ۶۰۰ حلقه چاه آب را تامین می کند که از خود شهر شروع می شوند و تا نزدیک اخلمد ادامه دارند و گلبهار در بهترین منطقه دامنه بینالود که آبخوان زیرزمینی مشهد است واقع شده است که کوچکترین آلودگی ای، شبکه چاه ها را آلوده می کند. حالا چطور می شود برای این شهر یک آرامستان انتخاب کرد؟»
علایی با اشاره به دوران طولانی مسوولیتش در این منطقه می گوید که هر استانداری آمده، می خواسته این مساله را حل کند و نتوانسته، چون نمیشود: «چون هر جایی آرامستان بزنید فاصله اش تا شبکه آب شرب مشهد کمتر از یک کیلومتر است. شاید ده بار به جمع بندی رسیده اند اما چون سازمان مدیریت، آب منطقه ای و محیط زیست مخالف بوده اند، مساله حل نشده است.»
مدیریت کشور بدون طرح آمایش و با مدیرانی که برنامهنگر نبودند، کشور را به اینجا رسانده اند و آیا بزرگترین دشمنان کشور می توانستند چنین تهدیدی ایجاد کنند؟ آن هم نه برای یک جمعیت محدود، برای منطقهای که قرار است در آینده ۹۰۰ هزار نفر جمعیت بگیرد و این جمعیت هم که نمی تواند مرده هایش را در بهشت رضا دفن کن. میتواند؟»
علایی به بحران تامین آب شرب مشهد اشاره میکند و از هزینه ۲۰۰ هزار تومانی انتقال یک متر مکعب آب از دریای عمان و جمعا ۲۰ میلیارد دلاری پروژه میگوید که درباره آن صحبت شده و میشود. به نظر علایی تصمیم اشتباه بعدی ایجاد منطقه منفصل فردوسی است و ادامه میدهد: «انشالله که فسادی در این طراحی ها نباشد. یعنی شما چشم باز کنید مشهد به گلبهار رسیده است. آبخوان و کشاورزی و تنفس گاه مشهد را از بین بردید و حالا آبشان را چطور می خواهید تامین کنید؟ وقتی شهرکی جانمایی اشتباه می شود و این اشتباه مدام بدتر می شود. شما بفرمائید آب شرب گلبهار را قرار است از کجا تامین کنید؟ تازه در گلبهار باغ ویلا هم طراحی کرده ایم و جالب است منطقه ای که آب شرب ندارد از محل آب شرب باید باغ را آبیاری کند. همه این تصمیم گیران هم آدم های خوبی بودند اما مدیران برنامه نگر نبوده اند.»
راهکار چیست؟ حالا چه باید کرد؟
علایی پاسخ میدهد: «باید از توسعه گلبهار جلوگیری شود. همین جمعیتی که آنجاست بمانند و حالا که فهمیدند سیاست اشتباه است، ادامه ندهند. برای این جمعیت نه در دامنه جنوبی بینالود که در دامنه هزار مسجد یعنی آن طرف کشف رود آرامستانی را در نظر بگیرند. می گویند دوراست اما چاره ای نیست. شما که نمی توانید در مسیر شبکه آب شرب ۶۰ درصد استان آرامستان بسازید.»
علایی که به شدت از توسعه بیشتر گلبهار نگران است تنها راه را مدارا با جمعیتی می داند که تاکنون سکنی گزیدهاند و میگوید: «باید از توسعه گلبهار جلوگیری شود و در شمال کشف رود جایی را پیدا کنند و آرامستان بسازند که این شدنی است. وقتی سیاست اشتباهی اجرا شده است چاره ای نیست. بهشت زهرا هم نزدیک تهران نیست و راهی جز این نیست.
به نظر این کارشناس پیش کسوت، هر روزی هم که بگذرد کار سخت تر می شود، چون اراضی بالقوه برای ساختن آرامستان کم کم صاحب پیدا میکند و در آنها ساخت و ساز میشود.
مجریان حاضر به گفتوگو نیستند؟
دبیر شبکه تشکل های مردم نهاد اداره کل منابع طبیعی هم با بیان اینکه موضوع احداث آرامستان از سال ۱۳۹۷ جدی شد و ساختن غسالخانه آن را شروع کردند، میگوید: درجلسه با شرکت عمران شهر جدید گلبهار آنها مدعی بودند که در طرح تفصیلی هم احداث آرامستان از سالها پیش تعریف شده است و تصویری از نقشه درمانیتور به ما نشان دادند؛ اما کاملا مشخص بود که آرامستان در طرح نبوده و اگر بوده هم، اینجا نبوده و بعدا آن را گنجانده اند.
مطالعات طرح تفصیلی حتما پشتوانه کارشناسی دارد اما برای جانمایی آرامستان در این مکان تا الان هیچ گزارش کارشناسی ارائه نشده است . فرماندار شهر گفته اند که ما در سال ۸۶ کارشناسانی را آوردیم که آنجا را بازدید کردند و به این نتیجه رسیده اند که بهترین نقطه همینجاست اما وقتی ما از آنها خواستیم نظریه کارشناسی را داشته باشیم، چیزی ارائه نشد.
وطن دوست که با حرارت خاصی پیگیر موضوع است میگوید که مجریان حاضر به مناظره و برگزار میزگرد نیستند اما می خواهند که مردم ادعایشان را باور کنند؛ او با چرخاندن انگشت اتهام به سمت مسوولان شرکت عمران شهر جدید گلبهار از تعلل آنها درباره چاره اندیشی برای احداث یک قبرستان در طول سه دهه گذشته انتقاد میکند و همین موضوع را محل اشکال میداند: شرکت عمران ترک فعل کرده که از طریق دادستانی قابل پیگیری است. چطور می شود شما ۳۰ سال است شهر جدید را احداث کرده و توسعه دادید و جمعیتش به یکصد هزار نفر رسیده و شهرستان شده است، اما هنوز آرامستان ندارد. اگر این ترک فعل نیست چیست؟ چرا در این سالها این کار را نکردید؟ حتما ایرادی وجود داشته است. آرامستان برای مردم واجب تر بود یا فرودگاه، یا پارکهای آنچنانی یا پروژه بزرگ مسکن مهر؟
علی وطن دوست درباره راهکار فعالان محیط زیست برای دفن اموات مردم هم به مطالعه ای که در این باره و با هدایت نماینده حوزه انتخابیه چناران و بینالود در مجلس انجام شده است اشاره میکند و میگوید: با درخواست نماینده شهرستان چند نقطه دیگر را بررسی و نقطه ای که بهترین شرایط را دارد معرفی کردیم. یکی را گفتند دور است، یکی را گفتند زمین های کشاورزی ارزشمندی دارد. از خود شرکت عمران تا محلی که ما معرفی کردیم ۱۷ کیلومتر فاصله است. برق و گاز و جاده تا نزدیکی آنجا رفته است و کارشناسان تائید کردند که مکان خطری برای سفره آب زیرزمینی ندارد.
این فعال محیط زیست میپرسد: چطور در سال های گذشته بهشت رضا را برای مشهد پیش بینی کردند که شاید ۵۰ کیلیومتر از مرکز مشهد فاصله داشته و هنوز هم ۱۵ کیلیومتر با مشهد فاصله دارد، اما مردم برای زیارت اهل قبور و دفن اموات به آنجا می روند اما ۱۷ کیلومتر اینجا دور است؟
وطن دوست از بیتوجهی مسوولان زیربط به هشدارهای آنها و دیگر سازمانهای دخیل گلایه میکند و میگوید: نظرات کارشناسان ومخالفت صریح سازمان های مربوط را نادیده می گیرند و اهمیتی نمی دهند. هرچقدر از طریق نامه نگاری و بروکراسی اداری پیگیری کردیم، دیدیم حرفمان به جایی نمی رسد و ناچارا به سمت فضای مجازی و درگیر کردن افکار عمومی رفتیم. ما مجبور شدیم این موضوع را به فضای مجازی بکشیم. آن طور که وطن دوست می گوید آنها با دادستان شهرستان هم ارتباط گرفته اند و او موضع بیطرفی اتخاذ کرده است و از فرمانداری خواسته تا دلایل کارشناسی اش را ارائه کند. وطن دوست از شورای شهر و دیگر مسولان شهر هم گلایه می کند که چرا وارد این موضوع نشده و آنها را در این راه که منافع همه شهروندان را در بر میگیرد، حمایت نکرده اند.