فرصتهای دیپلماسی اقتصادی در دولت سیزدهم
بحثی که وجود دارد این است که ما دو نگاه متفاوت به این سه کشور داریم. به همسایگان شرقی مثل افغانستان و پاکستان به عنوان بازیگران اقتصادی نگاه میکنیم که دیگر قابلیت چانه زنی سیاسی برای ما ندارند اما به همسایه شمالیمان یعنی روسیه به عنوان یک همسایه سیاسی و اقتصادی مینگریم و نگاه کاملا دو جانبهای به این کشور داریم که میتوانیم از ابزار چانهزنی سیاسی آن در بحث مذاکرات با غرب استفاده کنیم و از ظرفیتهای تعاملات اقتصادی با این کشور برای ثبات در اقتصاد سیاسی خود بهره ببریم.
تا قبل از اینکه کشورهای همسایه ما با بحرانها و مسائل سیاسی مواجه شوند حجم تجارت خارجی ما در سال ۹۸ با افغانستان تقریبا ۲ میلیارد دلار، با روسیه ۱.۵ میلیارد دلار و با پاکستان هم حدود ۱.۵ میلیارد دلار بوده است.
در بازار افغانستان قبل از روی کار آمدن طالبان و در زمان اشرف غنی، استانداردهای آمریکایی و غربی حاکم بود که با ظرفیتهای داخلی و صادرات کالاها در کشور همخوانی چندانی نداشت. در یک چنین شرایطی توانستهایم چنین حجم تجارتی را با این کشور داشته باشیم.
اما حالا که در دو کشور افغانستان و پاکستان تغییر حکومت صورت گرفته و روسیه نیز درگیر جنگ اوکراین است. ما چگونه میتوانیم با این کشورها به مبادلات تجاری بپردازیم؟
در پاسخ به این پرسش باید تاکید کردکه ما در راستای دیپلماسی اقتصادی کشور نیاز به یک آمایش دیپلماسی اقتصادی داریم. آمایش دیپلماسی اقتصادی مفهومی است برگرفته شده از بحثهایی همچون آمایش نظامی و ... . آمایش نظامی به این معنا است که اگر دشمن شما، یک آرایش نظامی به سمت شما گرفت شما هم آرایش خنثی کننده آن را به خود بگیرید. اما آمایش دیپلماسی اقتصادی با یک تغییر مفهومی از آمایش نظامی جدا شده، اول اینکه ما باید به یک ظرفیت سنجی در داخل کشور برسیم و بعد بر اساس نیازهای همسایگانمان بتوانیم نیازهای خودمان را در همان سطح برطرف کنیم. پس در قدم اول باید در دیپلماسی اقتصادی خودمان یک وضعیت سنجی صورت گیرد که الان کجا هستیم و به کجا خواهیم رسید.
بعد از آن این مساله وجود دارد که ما در کشور افغانستان با مدیریت طالبان اولین کاری که میتوانیم داشته باشیم بحث اقتصاد دفاع است. بحث اقتصاد دفاع به این صورت است که حالا که در کشور افغانستان حکومت از دست آمریکاییها خارج شده است جمهوری اسلامی با یک عمق راهبردی میتواند به بحثهای دفاعی نفوذ کند و به صادرات کالاهای دفاعی خود بپردازد.
بحث بعدی این است که ما میتوانیم از افغانستان برای عبور از محدودیتهای تحریمی خود استفاده کنیم. افغانستان یک کانال خوبی به نام دلار هرات دارد که برای دور زدن تحریمها ما می توانیم با آنها همکاری داشته باشیم. موضوع بعدی اقتصاد کشاورزی است. اخباری شنیده میشود مبنی بر این که وزارت امور خارجه در معاونت دیپلماسی اقتصادی در پی کشتهای فراسرزمینی رفته و اتفاقات خوبی هم در این حوزه در راه است که افغانستان هم یکی از مقاصد خوب ما در این زمینه میتواند قرار گیرد.
اما در تعامل با روسیه به دلیل اینکه این کشور یک بازیگر سیاسی نیز هست نوع نگاهمان به آن متفاوت میشود. ما در تعامل با روسیه یک نگاه دوجانبه را پیگیری میکنیم اما نکتهای که در تجارت جمهوری اسلامی با روسها وجود دارد این است که جمهوری اسلامی ایران وضعیت سنجی درستی از بازار خود ندارد.
در دیپلماسی اقتصادی سه مسئله خیلی مهم است، اولا اینکه چه کالایی فرستاده شود، دوم اینکه پول تجارت ایران را چه کسی ضمانت میکند و سوم اینکه نحوه انتقال پول به چه صورتی است. در تعامل با افغانستان و پاکستان مشکلات و محدودیتهای ناشی از تحریمها میتواند کمتر دست و پا گیر باشد.
در استان خراسان رضوی جذب سرمایهگذاران افغانی یک ضرورت است. در حال حاضر کشورهای هم جوار مثل ترکیه، قطر و پاکستان به دنبال این هستند که بتوانند سرمایه گذاران افغانی را به خود جذب کنند و ما باید از فرصت پیش آمده استفاده کنیم.
فرصت احیای افغانستان مساله دیگری است که ضرورت دارد در دستور کار قرار گیرد، با توجه به شرایط فعلی که در افغانستان وجود دارد جمهوری اسلامی با یک بازیگری موثر و نتیجهبخش به دلیل اینکه نفوذ منطقهایش افزایش یافته و طالبان هم توان مقابله با ایران را ندارد میتواند با ابزارهایی همچون هیدروپلیتیک و اقتصاد دفاع، آمایش صنعتی و احیای صنایع افغانستان را بر عهده بگیرد و بتواند از توان فنی مهندسی خودش آن جا استفاده کند. چون در تعامل با افغانستان تحریمها و انتقال پول با چالشهای کمتری مواجه است. در حال حاضر منطقه غرب آسیا و خاورمیانه از تحولاتی همچون بهار عربی، بیداری اسلامی و مبارزه با تروریسم گذر کرده و دوران به اصطلاح سازندگی در منطقه پیش آمده است. در دوران سازندگی بحث اقتصاد پررنگ میشود و کشورهایی که توان سازندگی بالایی داشته باشند می توانند به بازیگران مهمی تبدیل شوند. الان ما این کار را در عراق، سوریه و لبنان انجام میدهیم و باید این کار را بتوانیم در کشورهایی مثل افغانستان و پاکستان هم انجام بدهیم.
با توجه به اتفاقات اخیری که در نظم نوین منطقهای رخ میدهد این انتظار میرود که ایران و ترکیه به عنوان دو بازیگر اقتصادی نوظهور چه در منطقه و چه در فرامنطقه به بازیگری فعال بپردازند. از این رو هرچقدر ایران روابط خود را از منظر سیاسی و اقتصادی با ترکیه قوی تر کند میتواند بازیگرانی که همکاران اقتصادی ترکیه بودند را به همکاری با خود ترغیب کند.