بازوی توسعه

این روزها توسعه صنعت فولاد حتی در کشورهایی که مواد اولیه مورد نیاز برای تولید برخی محصولات معدنی فرآوری‌شده از جمله آلومینیوم و فولاد را ندارند، از اهمیت زیادی برخوردار شده و این صنعت، جایگزینی مناسب برای اقتصاد نفتی در کشورهای منطقه و از جمله ایران شده است. با چنین جایگاه رفیعی که به لحاظ تولید و ارزآوری می‌توان برای محصولات فولادی در دنیا لحاظ کرد، چه جایگاهی را برای صنعت فولاد در اقتصاد ایران می‌توان در نظر گرفت؟

خوشبختانه صنعت فولاد اکنون یک صنعت جاافتاده در اقتصاد ایران به‌شمار رفته و در کشور، بخش مهمی از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده است. از سوی دیگر، به موازات نقش‌آفرینی که صنایع فولادی ظرف سال‌های گذشته در اقتصاد ایران داشته‌اند، بالغ بر یک سال و نیم است که این صنایع نقش بسزایی در ارزآوری برای کشور داشته و بخش عمده‌ای از سبد صادراتی ایران، وابسته به صنعت فولاد است و برخلاف چند سال قبل، اکنون دیگر بر کسی پوشیده نیست که فولاد یک صنعت بسیار مهم برای توسعه کشور به شمار آمده که نه‌تنها در ایران، بلکه در دنیا از جایگاه بسیار مهمی برخوردار شده است؛ به نحوی که بخش زیادی از رشد اقتصادی دنیا و اشتغال تعریف‌شده در کشورهای جهان نیز، نه فقط به این صنعت وابسته است؛ بلکه مستقیماً از این صنعت تغذیه می‌شود. از سوی دیگر، توسعه صنعت فولاد امروز لازمه صنعتی شدن کشورهاست و به‌تبع آن، ایران نیز در این مسیر در حال حرکت است؛ چراکه هرچه کشور صنعتی‌تر باشد، نقش صنعت فولاد در آن بیشتر می‌شود. بر این اساس، ظرفیت‌سازی خوبی در سال‌های اخیر در صنعت فولاد ایران صورت گرفته است و سرمایه‌گذاری طی سال‌های گذشته از سوی سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) نیز در این مسیر انجام شده که خود باعث شده ظرفیت تولید فولاد کشور، نزدیک به سه برابر افزایش یابد و البته این ظرفیت‌سازی همچنان ادامه دارد. بررسی‌های آماری نشان می‌دهد که سال آینده، ظرفیت تولید فولاد ایران از حدود ۴۰ میلیون تن عبور می‌کند که به‌تبع آن، زنجیره بالادستی و پایین‌دستی نیز شامل آهن اسفنجی، گندله و کنسانتره حرکت کرده و ظرفیت‌های جدیدی از آن به مدار می‌آید؛ ضمن اینکه در حوزه پایین‌دست نیز، محصولات فولادی از رشد مناسبی برخوردار بوده و یک لایه پایین‌تر، شاهد افزایش عرضه مواد اولیه، رشد تولید و صادرات خواهیم بود. در مجموع، فولاد یک صنعت استراتژیک بوده که به نظر می‌رسد مسیر توسعه خود را طی می‌کند و ما هر روز، شاهد بهبود وضعیت آن خواهیم بود. پیش‌بینی ما هم بر این است که در سال جاری و سال آینده، این روند رو به رشد همچنان ادامه یابد.

شما به اهمیت صنعت فولاد اشاره کردید و از جایگاهی که این صنعت می‌تواند در رشد و توسعه اقتصادی ایران داشته باشد، سخن گفتید. از سوی دیگر، بر اساس برنامه‌ریزی‌های صورت‌گرفته، قرار است در افق ۱۴۰۴ به تولید ۵۵ میلیون تن فولاد دست یابیم. اما برای دستیابی به این ظرفیت و تداوم روند رو به رشد، چه سیاست‌هایی باید اتخاذ شود تا ریل‌گذاری درست در این مسیر، منجر به تقویت حرکت واحدهای فولادی شود؟

همان‌طور که شما هم اشاره کردید، قرار است در افق ۱۴۰۴ به تولید ۵۵ میلیون تن فولاد دست یابیم. در این میان، طرح‌های توسعه‌ای برای رسیدن به این ظرفیت تعریف شده است که بتوانیم به ۵۵ میلیون تن برسیم که بر اساس برنامه‌ریزی‌های صورت‌گرفته، این طرح‌ها در حال انجام است و به نظر می‌رسد که کافی است که بر روی اجرای این پروژه‌ها نظارت عام داشته باشیم و مطمئن باشیم این اهداف محقق می‌شود و به ظرفیت از پیش تعیین‌شده خواهیم رسید. جهت اطلاع هم باید گفت امروز ۱/ ۱۹ میلیون تن طرح توسعه در صنعت فولاد تعریف شده که این میزان، طی امسال و سال آینده وارد چرخه تولید می‌شود. این در حالی است که ظرفیت سال گذشته فولاد کشور، ۹/ ۳۳ میلیون تن بوده که امسال در اسفند، یعنی حدود دو ماه دیگر، به ۱/ ۳۹ میلیون تن می‌رسد و سال آینده نیز با ظرفیت ۶/ ۴۳ میلیون تنی فولاد مواجه هستیم که در این مسیر، آنچه مسلم است آن است که ظرفیت‌سازی‌هایی که در حوزه فولاد طی سال‌های گذشته انجام شده است؛ اکنون به ثمر نشسته است. در نهایت در اسفندماه سال ۹۹ ظرفیت فولاد ایران از کشور ترکیه فراتر خواهد رفت و ایران اولین دارنده ظرفیت بالا در منطقه خواهد بود و تولید به تناسب آن رشد می‌کند؛ پس ما در واقع وضعیت رو به رشدی را در این عرصه خواهیم داشت. این در شرایطی است که در چند سال اخیر و به‌خصوص ظرف شش سال گذشته، بر روی تولید فولاد در کشور تمرکز جدی صورت گرفته و با توجه به اینکه این ظرفیت‌های جدید به مدار خواهند آمد، وضعیت بسیار مناسبی را طی سال‌های پیش رو تجربه خواهیم کرد. در آهن اسفنجی نیز وضعیت خوبی داریم و ظرفیت این بخش از زنجیره تولید فولاد که اسفندماه سال گذشته به ۶/ ۳۲ میلیون تن رسیده بود، امسال به ۴/ ۳۶ میلیون تن افزایش می‌یابد که خود دستاورد بسیار مهمی است؛ ضمن اینکه در سال آینده نیز، ما از ۲/ ۳۷ میلیون تن ظرفیت آهن اسفنجی عبور خواهیم کرد. در عین حال، در پایین‌دست نیز شرایط ما بد نیست؛ اگرچه مطلوب هم نیست. مروری بر کارنامه صنایع پایین‌دستی فولاد حکایت از آن دارد که در حوزه کنسانتره، ما حدود ۱۱ طرح کنسانتره‌سازی بزرگ و ۱۰ طرح گندله‌سازی بزرگ در دست اجرا داریم. ظرفیت کنسانتره‌سازی از ۴/ ۵۲ میلیون تن به ۵۹ میلیون تن در پایان امسال و ۵/ ۶۸ میلیون تن در سال آینده یعنی اسفند سال ۹۹ افزایش می‌یابد تا بتوان شرایط را به گونه‌ای پیش برد که برای صنعت فولادی که در پایین‌دست ایجاد می‌شود، خوراک لازم را تامین کرد. نکته حائز اهمیت در این میان آن است که در حوزه گندله‌سازی، ظرفیت اسفند ۹۷، ۴۵/ ۴۷ میلیون تن بوده که تا پایان امسال به ۳/ ۵۳ میلیون تن خواهد رسید و سال آینده در اسفندماه انتظار ما این است که به ۴/ ۶۶ میلیون تن ظرفیت گندله‌سازی برسیم که رشد آن، متناسب با تولید کنسانتره و بهره‌برداری از ظرفیت آهن اسفنجی خواهد بود. به هر حال سرمایه‌گذاری‌هایی که در این حوزه انجام شده است، ما را به هدف تولید ۵۵ میلیون تن در کل زنجیره نزدیک می‌کند؛ به نحوی که در سال آینده، بیش از ۴۳ میلیون تن ظرفیت تولید فولاد خواهیم داشت و برای رسیدن به الباقی ظرفیت نیز، طرح‌هایی تعریف شده که به صورت پلکانی به مدار وارد خواهد شد. این در حالی است که مجموعه شرایط نشان می‌دهد که ما اختلاف زیادی با هدف ۵۵ میلیون‌تنی در نظر گرفته‌شده نداریم و به نظر می‌رسد زودتر از سال ۱۴۰۴ به ظرفیت تعیین‌شده خواهیم رسید.

با توجه به مجموعه سیاست‌هایی که وزارت صنعت، معدن و تجارت در حوزه سنگ‌آهن اعمال کرده و عوارضی را در این حوزه وضع کرده است، صادرات سنگ‌آهن تا حدودی کنترل شده است. نکته حائز اهمیت آن است که حتی اگر جلوی صادرات سنگ‌آهن به صورت کلی هم گرفته شود، باز هم برای تامین ظرفیت فولاد ۵۵ میلیون‌تنی خود، نیاز به سنگ‌آهن داریم. ظرفیت‌سازی برای تولید سنگ‌آهن به چه صورت انجام شده و چه وقت نیاز به آغاز واردات سنگ‌آهن خواهیم داشت؟

واردات سنگ‌آهن در یکسری سال‌ها و صادرات آن در برخی از مقاطع صورت گرفته است. بنابراین واردات سنگ‌آهن برای تامین نیازهای کشوری که قصد دارد ظرفیت تولید ۵۵ میلیون‌تنی فولاد داشته باشد، اتفاق عجیبی نیست؛ یعنی اگر چند سالی صادرات سنگ‌آهن از کشور صورت گرفته، ایرادی ندارد که چند سالی هم واردات داشته باشیم تا تولید فولاد خود را تقویت کنیم و این نوسانات ممکن است در سال‌های مختلف وجود داشته باشد. بر این اساس برای اینکه بتوانیم عرضه سنگ‌آهن را در افق بلندمدت تقویت کنیم، دو برنامه داریم که یکی تقویت حوزه اکتشافات است؛ به نحوی که در ایمیدرو، در حال کار بر روی پهنه‌های اکتشافی با همکاری بخش خصوصی هستیم تا ذخایر سنگ‌آهن کشور را تقویت کنیم و بتوانیم فعالیت زیادی در کشور انجام دهیم؛ ضمن اینکه بخشی از سرمایه‌گذاری مرتبط با این کار از سوی شرکت‌های فولادسازی و نیز گل‌گهر و چادرملو تامین شده است که متقبل پرداخت بخشی از هزینه‌ها شده‌اند. در این میان بخش اندکی نیز مرتبط با فعال‌سازی معادن کوچک و متوسط کشور در حوزه سنگ‌آهن است؛ به نحوی که شرکت‌های فولادسازی فراخوان‌هایی داشته‌اند که منابع مالی را به معادن کوچک تزریق کنند تا استخراج سنگ‌آهن رونق بگیرد و خاک آن تامین‌کننده ظرفیت‌های لازم برای واحدهای کنسانتره‌سازی باشد. از سوی دیگر، در حوزه معادن کوچک و متوسط هم، در بخش اکتشاف فعال بوده و طرح‌هایی برای توسعه و تجهیز این معادن داریم. از سوی دیگر، واردات تجهیزات معدنی را در کنار بومی‌سازی تقویت کرده‌ایم تا تولید بخشی از معادن، در شرکت‌های صنعتی مورد استفاده قرار گیرد. نکته حائز اهمیت آن است که در این حوزه نیز، واحدهای معدن و صنایع معدنی کشور مثل گل‌گهر و چادرملو در کنار فولادسازان و نیز شرکت ملی مس، سرمایه‌گذاری خوبی داشته‌اند تا بتوانیم ظرفیت تجهیز معادن را افزایش دهیم. در نهایت این امیدواری وجود دارد تا کار به نحوی پیش رود که سنگ‌آهن را از معادن داخلی تامین کنیم؛ هر چند واردات هم دور از ذهن نخواهد بود و ما از سال آینده، باید تناژ مشخصی از سنگ‌آهن را وارد کنیم.

نکته حائز اهمیت در این میان تجهیز واحدهای فولادسازی بزرگ کشور از جمله فولاد مبارکه به تکنولوژی‌های روز دنیاست که باید در این حوزه، علاوه بر توجه به بومی‌سازی، به موضوع واردات تکنولوژی نیز توجه کرد. چقدر ضرورت ورود تکنولوژی در این حوزه به‌خصوص در مورد فولادسازان بزرگ وجود دارد؛ همان‌طور که فولاد مبارکه به ایجاد واحد نورد ۲ رو آورده است؟

اگرچه باید به صورت همزمان به ورود تکنولوژی‌های روز دنیا در کنار بومی‌سازی در صنعت فولاد توجه کرد، اما اشتراک‌گذاری دانش ایجادشده در بنگاه‌های فولادسازی بزرگ نیز باید به عنوان یکی از عوامل مهم، مدنظر فولادسازان قرار گیرد. در واقع، شرکت‌های معظم فولاد مبارکه و فولاد خوزستان، یا فولاد کاوه جنوب، فولاد هرمزگان، فولاد خراسان و شرکت‌های بزرگ فولادسازی، هم‌اکنون در حال کار بر روی تکنولوژی‌های روز دنیا در واحدهای خود هستند و در عین حال، واحدهای مهندسی زیرمجموعه آنها بر این موضوع متمرکز شده و کار انجام می‌دهند؛ اما باید به این نکته توجه داشت که این امور، کاملاً به صورت جزیره‌ای عمل می‌کنند و اگر دولت بتواند پلت‌فورمی را قرار دهد که در آن، دانش و تجربه هر یک از واحدها به هم منتقل شود، آنگاه برای یک فعالیت، دو بار سرمایه‌گذاری صورت نگرفته و زمان سپری نمی‌شود و توسعه بومی‌سازی سریع‌تر رخ می‌دهد و این چیزی است که ایمیدرو دنبال می‌کند که این دانش به اشتراک گذاشته شود. در عین حال، مقررات و دستورالعمل‌ها نیز در این رابطه باید مدنظر قرار گرفته و بخشی از خدماتی که از خارج کشور تامین می‌شود و امکان تامین از داخل را دارد، از داخل تامین شود. در این میان البته نباید این نکته را فراموش کرد که به خاطر حمایت بسته‌های فاینانسی که کشورهای خارجی از پیمانکاران خود دارند، ضمن اینکه ما در کشور برای اجرای یک پروژه بزرگ مثل فولاد و تکمیل زنجیره آن، نیاز به منابع مالی داریم و در عین حال بسته‌های فاینانس خارجی بخشی از این منابع را تامین می‌کند و کشورها اصرار دارند که قسمتی از خرید آنها از طریق پیمانکاران آن کشور باشد؛ اگر راهکاری برای تامین منابع بلندمدت سرمایه‌گذاری پیدا کنیم که متکی بر زنجیره‌های داخل کشور باشد، خواهیم توانست حوزه بومی‌سازی را بهتر از گذشته حمایت کنیم و تامین‌کننده‌های بیشتری را داشته باشیم. باید به این نکته توجه کرد که نمایشگاه بومی‌سازی نیز برگزار می‌شود و شرکت‌های بزرگ در آن گرد هم آمده‌اند که در آنجا به نظر می‌رسد سیاست‌هایی که وزارت صنعت در این چند روز دارد، آن است که شرکت‌های بزرگی که حضور دارند، تلاش ‌کنند از دانش و تجربه هم استفاده کنند. شما واحد نورد ۲ فولاد مبارکه را مثال زدید که بخشی از تجهیزات مرتبط با آن که امکان تولید آنها در داخل وجود ندارد، از خارج کشور وارد خواهد شد؛ اما بخش عمده‌ای از کار هم از سوی پیمانکاران داخلی انجام می‌شود. این اتفاق در توسعه‌های زیرسقف فولادسازی‌ها صورت می‌گیرد.

آیا مشکلی در حوزه اجرای واحد ۲ نورد فولاد مبارکه وجود دارد که کار کمی زمان‌بر شده است؟

نکته خاصی در این رابطه وجود ندارد. قانون حمایت از ساخت داخلی اجرایی شده و شرکت‌های بزرگ فولادسازی ملزم هستند قانون مذکور را رعایت کنند. پس باید برای ورود بخشی از تکنولوژی مورد نیاز نورد ۲ از سوی فولاد مبارکه، مجوز کمیته ساخت داخلی اخذ شود و با تاکید بر اینکه دانش بومی داخلی نیز باید مدنظر قرار گیرد، این تکنولوژی وارد شود. ایمیدرو هم با تاکید دولت و وزارت صمت، کمیته بومی‌سازی را فعال کرده و مسوولی نیز برای آن تعیین کرده است. به هر حال این هماهنگی میان کمیته بومی‌سازی و فولادسازان در حال انجام است. در حوزه نورد‌گرم ۲، دولت طبق این قانون، سختگیری‌هایی می‌کند تا اطمینان حاصل شود که حداکثر استفاده از توان داخلی در واردات تجهیزات رعایت شده است. به هر حال طرح نوردگرم ۲ در انتهای کار و بعد از صورت دادن این کنترل‌ها مبنی بر استفاده از پتانسیل‌های ساخت داخلی قطعات، مجوز لازم را دریافت خواهد کرد و مشکلی در این رابطه وجود ندارد. به هر حال، محصولاتی که در نورد ۲ قرار است تولید شود، مورد نیاز صنایع استراتژیک کشور است و اگر این طرح را اجرایی نکنیم و این پروژه نیز به تاخیر بیفتد، ورق‌های خاص مورد استفاده در صنعت نفت و خودرو را باید وارد کنیم و طبعاً اولویت اول ما آن است که تولید داخلی خود را مورد استفاده قرار دهیم. پس جای نگرانی در رابطه با صدور مجوزهای این طرح وجود ندارد و اجرای این طرح هم به همان اندازه که تطبیق با بومی‌سازی مهم است، اهمیت دارد. به هر حال به نظر مشکلی بابت صدور مجوز این طرح وجود ندارد؛ ولی حتماً کنترل‌های لازم را صورت خواهیم داد.