اوضاع استقلال خیلی زود بحرانی شد
و اما یک سال بعد
شب زشت جنوب
بدون مبالغه، عشق و علاقه جنوبیها به فوتبال در کنار خصایص منحصربهفرد آنها نظیر خونگرمی، یک معجون دلپذیر برای تماشای تقابلهای فوتبالی در گرمترین خطه کشور به وجود آورده است. با این حال آنچه پنجشنبه از اهواز مخابره شد، هیچ شباهتی به گذشته نداشت. اتوبوس استقلالیها در راه رسیدن به استادیوم مورد حمله با سنگ قرار گرفت و در تمام طول ۹۰ دقیقه بازی هم شاهد باران بطری و پرتاب اشیا به زمین بودیم. جالب اینجاست در همین شرایط هم گزارشگر بازی مدام از تماشاگران بابت حضور پرشورشان روی سکوها و از مسوولان به خاطر برگزاری بدون مشکل مسابقه تقدیر میکرد! صحنههایی که کل ایران مشاهده کردند، چیزی نبود که پیش از این سابقه داشته باشد؛ حداقل برای استقلال که هواداران زیادی در اهواز دارد و حضورش در این شهر همیشه با استقبال مواجه شده است. شاید بخشی از این موضوع به جنجالهایی مربوط شود که باشگاه فولاد خوزستان پیش از بازی ایجاد کرد و همهچیز را تحت تاثیر قرار داد. البته عدم محبوبیت جواد نکونام نزد هواداران فولاد هم میتواند به اتحاد جنوبیها برای دشمنی با استقلال دامن بزند. هرچه بود، این اتفاقات شنیع فقط باعث شد فرهنگ غنی اهوازیها کمی لطمه بخورد.
و اما یک سال بعد
دقیقا فصل قبل و در هفته سوم، استقلال در یک بازی خارج از خانه مغلوب سپاهان شد. آن دفعه هم جواد نکونام اسیر تاکتیکهای یک سرمربی خارجی شد، اما واکنش طرفداران آبی به این دو باخت آن هم در فاصله یک سال، ۱۸۰ درجه تغییر کرده است. پارسال استقلالیها پشت سرمربیشان بودند و تا آخر فصل این کار را انجام دادند؛ حتی با وجود اینکه قهرمانی از دست رفت. اینبار اما شکست مقابل استقلال خوزستان اتفاقی نبود که آنها بتوانند هضم کنند. توفان توییتری پس از پایان بازی استقلال سبب شد هشتگ اخراج نکونام به ترند شبکه اجتماعی توییتر (ایکس) فارسی تبدیل شود. در واقع هواداری که یک سال تمام غرولند و انتقاد و خواستههای نکونام را شنید و دم نزد، کاسه صبرش لبریز شد چون اصلا انتظار نداشت با اسکوادی که به مراتب قویتر شده و مربیای که یک سال است روی نیمکت مینشیند، بازهم همان نمایش کسلکننده را از تیمش شاهد باشد. نسبت به بازی سال گذشته برابر سپاهان، آبیها بازی هفته سوم را با نفراتی مثل رامین رضاییان، سامان فلاح، دیدیه اندونگ، گائل کاکوتا و محمدحسین اسلامی شروع کردند که هزینه زیادی برای جذبشان صرف شده و حتی بلانکو هم اضافه شد. پس شکست برابر استقلال خوزستان چیزی نیست که بتوان با نبود VAR، کم ستاره بودن یا بهانههایی از این دست قابل توجیه باشد.
آینده مبهم
دو نسخه کلی برای اوضاع فعلی استقلال قابل تجویز است؛ یکی ادامه کار با کادرفنی فعلی و دیگری جایگزینی با یک سرمربی نامدار. احتمال وقوع اتفاق اول بیشتر است و خیلی بعید به نظر میرسد مدیران باشگاه پس از سه هفته دست به تغییرات بزنند. اما مساله اینجاست جواد حتی در ایدهآلترین شرایط هم همان مربی است که به پیروزیهای حداقلی و گیر دادن به زمین و زمان معروف است. او درحالی به هواداران قول داده در تعطیلات پیش روی لیگ برتر تیمی هماهنگ بسازد که برای رسیدن به این مهم، در تابستان بیش از ۵۰ روز زمان داشت و حتی به اردوی ترکیه هم رفت؛ اما حالا منتظر دو هفته بازه فیفادی است که ملیپوشان خارجی و داخلیاش تیم را ترک میکنند و خودش هم سه روز استراحت اعلام کرده! اما کنار گذاشتن نکونام هم تبعات خاص خودش را دارد که مهمترین آن، عدم آشنایی فرد جدید با شرایط تیم است. مطالبه اکثر هواداران، حضور یک سرمربی خارجی سرشناس است، اما قطعا هر چهره جدیدی احتیاج به زمان دارد و این یعنی بخش مهمی از فصل از دست میرود. از طرفی نام فرهاد مجیدی هم مطرح شده که شاید در این شرایط وی بهترین گزینه هم باشد، اما آیا خودش راضی میشود در این برهه هدایت استقلال را به عهده بگیرد یا اینکه اصلا مدیران باشگاه به بازگرداندن او فکر میکنند؟ اینها سوالاتی است که آینده آبیها را ترسناک نشان میدهد.