آینده تابلو سبزها در بورس

در این میان با توجه به اینکه وزارت نیرو خریداران برق تجدیدپذیر را به میزان برق خریداری شده از شمول برنامه‌های مدیریت مصرف خارج می‌کرد، روند خرید از تابلو سبزها را تسریع بخشید تا بر اساس آمارها با راه‌اندازی تابلوی معاملات سبز در بورس انرژی، از ابتدای خرداد تا پایان مهرماه سال‌جاری در مجموع بیش از ۱۴۹ میلیون کیلووات ساعت انرژی تولیدی برق نیروگاه‌های تجدیدپذیر به ارزش بیش از ۳۶۶ میلیارد تومان مبادله شود و بر اساس آمار بورس انرژی، بیشترین میزان برق مبادله‌شده در تابلوی سبز مربوط به تحویل تیرماه ۱۴۰۲ به میزان ۷۵ مگاوات ظرفیت در هر ساعت بود که به طور کامل به مصرف‌کنندگان تحویل شد.

حال و در اواسط پاییز که خبری از گرمای هوا نیست، باید پرسید نیروگاه‌های تجدیدپذیر در چه شرایطی قرار دارند؟ آیا با پایان یافتن پیک تابستان، درآمدزایی آنها به سال آینده موکول می‌شود یا پیک زمستان که در اثر کمبود گاز به وجود می‌آید، قادر است سرآغاز رونق دوباره تابلو سبزها باشد؟ از اینها گذشته با توجه به الزام شرکت‌ها به افزایش یک درصدی سهم انرژی‌های تجدیدپذیر از کل انرژی مصرفی چه سرنوشتی در انتظار نیروگاه‌های تجدید‌پذیر است؟!

عضو هیات‌مدیره انجمن انرژی‌های تجدیدپذیر معتقد است: «ساتبا» حمایت مطلوبی از تابلو سبزها داشته و مشتری‌ها را به این سمت سوق داد؛ به طور نمونه حتی با وجود درخواست و مکاتبات نیروگاه‌های قدیمی‌تر برای حضور در این بازار، ساتبا با هدف جلوگیری از افزایش عرضه در بازار، تن به این درخواست نداد. از طرفی ساتبا تمام قراردادهای دیگر اعم از فروش برق به رمز‌ارزها و فروش دو‌جانبه برق به صنایع و همچنین صنایعی که بر اساس ماده ۱۶ باید یک درصد از برقشان را از محل انرژی‌های تجدیدپذیر تامین می‌کردند، همه را به سمت تابلو سبز هدایت کرد و این قراردادها هم ماهانه بود که همین اتفاق باعث شد تا قیمت‌ها افت نکند.

در عین حال به گفته امیر طالبی‌طرقبه کارگزاران به صنایع راهکار می‌دهند که تا سی‌ام هر ماه برای خرید دست نگه دارید و اگر تا آن تاریخ تجدیدپذیرها برقشان را نفروشند، باید هر کیلوات ساعت برق را به نرخ ۸۰۰ تومان به ساتبا بفروشند و تازه پولشان را هم به صورت نقد نمی‌توانند دریافت کنند؛ بنابراین به قیمت ارزان به شما می‌فروشند؛ اتفاقی که در سه ماه اخیر شاهد بوده‌ایم و چند عرضه‌کننده برق که قرارداد هر کیلووات ۸۰۰ تومان با ساتبا منعقد کرده بودند، در روزهای ۲۹ و ۳۰ مجبور می‌شوند با قیمت‌هایی حدود ۱۲۰۰ تومان برقشان را به صنایع بفروشند؛ در حالی که چنانچه انجمن انرژی‌های تجدیدپذیر به عنوان سبدگردان انتخاب شود و ابتدا عرضه‌کنندگان خرد برقشان را بفروشند و بعد عرضه‌کنندگان بزرگ برقشان را عرضه کنند، قیمت‌ها افت نمی‌کند. متن پیش رو ما‌حصل گفت‌وگوی «دنیای اقتصاد» با امیر طالبی‌طرقبه، عضو هیات مدیره انجمن انرژی‌های تجدیدپذیر در خصوص چالش‌ها و راهکارهای پیش روی تابلو سبزها در بورس انرژی است که در ادامه می‌آید.

IMG_20230612_133134_390

راه‌اندازی تابلو سبز در پیک تابستان و استقبال صنایع این امید را به وجود آورد که به طور کلی برق تولیدی تا حدود 4 هزار تومان هم قابلیت فروش دارد. امروز بعد از پایان پیک، تابلو سبز در بورس چه وضعیتی دارد؟

راه‌اندازی تابلو سبز اگر‌چه یک اقدام درست و منطقی بود اما باید در دو بخش این طرح مورد ارزیابی قرار بگیرد؛ در واقع اینکه اجرای تابلو سبز انتظارات را برآورده کرده یا نه یک طرف ماجراست و بخش دیگر مربوط به روش اجرای طرح است. معتقدم در این خصوص به طور کلی «ساتبا» حمایت مطلوبی از تابلو سبزها داشته و مشتری‌ها را به این سمت سوق داد؛ به طور نمونه حتی با وجود درخواست و مکاتبات نیروگاه‌های قدیمی‌تر برای حضور در این بازار، ساتبا با هدف جلوگیری از افزایش عرضه در بازار، تن به این درخواست نداد. از طرفی ساتبا تمام قراردادهای دیگر اعم از فروش برق به رمز‌ارزها و فروش دو‌جانبه برق به صنایع و همچنین صنایعی که بر اساس ماده 16 باید یک درصد از برقشان را از محل انرژی‌های تجدید‌پذیر تامین می‌کردند، همه را به سمت تابلو سبز هدایت کرد و این قراردادها هم ماهانه بود که همین اتفاق باعث شد تا قیمت‌ها افت نکند.

با تمام این اوصاف وقتی قرار شد مشترکان بالای یک مگاوات برقشان را از تابلو سبز تامین کنند، طبیعی بود برق‌های منطقه‌ای که روی درآمد فروش این برق حساب کرده بودند، دچار مشکل شوند، زیرا اگر صنایع برقشان را از تابلو سبزها خریداری نمی‌کردند، باید برق منطقه‌ای یک درصد برق مورد نظر را به نرخ تجدیدپذیرها در قبض آنها اعمال می‌کرد، اما شاهد بودیم که با خرید صنایع از تجدید‌پذیرها، این پول برای برق‌های منطقه‌ای محقق نشد و به همین دلیل بعد از ماه اول و دوم که صنایع از تجدید‌پذیرها خرید کردند، در ماه‌های سوم و چهارم سفارش‌ها افت کرد، چرا که در ادامه با تماس برق‌های منطقه‌ای با صنایع که ما حتی در صورت خرید نکردن از تابلو سبزها، برق شما را قطع نمی‌کنیم، صنایع را به سمت خودشان کشاندند؛ این در حالی است که مزیت خرید از تابلو سبز قطع نشدن برق صنایع بود، اما برق‌های منطقه‌ای عملا این قانون را دور زدند و از این مرحله حضور صنایع کمرنگ‌تر شد؛ بنابراین مشکل زمانی بروز کرد که فکری به حال اقتصاد برق‌های منطقه‌ای نشده بود و آنها برای حفظ درآمدهایشان دست به اقدام مذکور زدند.

بخش دوم مساله این است که بخشی از مشکل بورس کارگزاران هستند و در واقع این مشکل را هم در بورس حرارتی‌ها و هم بورس سبز شاهدیم. به این معنا که کارگزاران به صنایع راهکار می‌دهند که تا سی‌ام هر ماه برای خرید دست نگه دارید و اگر تا آن تاریخ تجدیدپذیرها برقشان را نفروشند، باید هر کیلووات ساعت برق را به نرخ 800 تومان به ساتبا بفروشند و تازه پولشان را هم به صورت نقد نمی‌توانند دریافت کنند؛ بنابراین به قیمت ارزان به شما می‌فروشند؛ اتفاقی که در سه ماه اخیر شاهد بوده‌ایم و چند عرضه‌کننده برق که قرارداد هر کیلووات 800 تومان با ساتبا منعقد کرده بودند، در روزهای 29 و 30 (روزهای پایانی هر ماه) مجبور می‌شوند با قیمت‌هایی حدود ۱۲۰۰ تومان برقشان را به صنایع بفروشند؛ در حالی که به اعتقاد من چنانچه گواهی ظرفیت ایجاد شود و شرکت‌های تولیدکننده بتوانند این گواهی‌ها را دریافت کنند یا انجمن انرژی‌های تجدیدپذیر به عنوان سبدگردان انتخاب شود و ابتدا عرضه‌کنندگان خرد برقشان را بفروشند و بعد عرضه‌کنندگان بزرگ برقشان را عرضه کنند، قیمت‌ها افت نمی‌کند، اما امروزه شاهدیم برخی کارگزاران با  فضاسازی و شکستن قیمت نیروگاه‌ها از طریق ترساندن ایشان بابت پیدا نکردن خریدار و ایجاد فضای رقابتی کاذب میان نیروگاه‌داران برای پایین آوردن قیمت برق شرکت‌ها را ناچار می‌کنند در بسیاری از مواقع تن به قیمت‌های این کارگزاران بدهند. از طرفی از آنجا که در سال نخست یک درصد برق صنایع باید از محل انرژی‌های تجدیدپذیر تامین می‌شد و این رقم ظرف 5 سال به 5 درصد می‌رسد و به طور طبیعی با رشد مصرف برق  میزان خرید برق از تجدیدپذیر‌ها روز به روز افزایش می‌یابد؛ هر چند در 6 ماهه دوم به دلیل کاهش نیاز شرکت‌ها به برق، احتمالا تا حدودی بازار شاهد کاهش تقاضا باشد، اما در مجموع تا سال آینده رونق این بازار پیش‌بینی می‌شود.

با توجه به پیک دوم در فصل زمستان وضعیت تابلو سبز را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

پیک دوم عمدتا به خاطر مشکل تامین نشدن سوخت به وجود می‌آید و بیشتر قطعی‌ها برای صنایع هم به شکل قطعی سوخت است؛ طبیعتا تجدیدپذیرها در زمستان درگیر سوخت نیستند و در مدار قرار دارند اما نیاز مصرف برق یک‌سوم تابستان است و برخلاف تمام دنیا که پیک‌شان در فصل زمستان است، پیک ما در فصل تابستان قرار دارد؛ بنابراین نباید انتظاری مانند تابستان از تابلو سبز‌ها در فصل زمستان داشته باشیم اما با توجه به اینکه ساتبا مشترکان و رمز‌ارزها را به سمت تابلو سبز سوق می‌دهد و از طرفی ماده 16 کماکان ادامه خواهد یافت، بازار تابلو سبزها با یک شرایط متعادل ادامه می‌یابد.

با توجه به اینکه شرکت‌ها و صنایع در سال 1403 ملزم به تامین 2 درصد برق مورد نیاز از محل انرژی‌های تجدیدپذیر می‌شوند، چه پیش‌بینی از وضعیت تابلو سبزها در تابستان این سال دارید؟

ساتبا از طریق مکاتبات دنبال حل مشکلات برق‌های منطقه‌ای است و اگر به تشکلی همچون انجمن انرژی‌های تجدید‌پذیر برای سبدگردانی یا مدیریت بازار اجازه بدهد، طبیعتا مشکلات رفع می‌شود و قیمت‌ها افت نمی‌کند. با تمام این اوصاف در سال آینده شاهد رشد این بازار خواهیم بود؛ چرا که به نظر نمی‌رسد ظرفیت چندانی به ظرفیت شبکه تجدیدپذیر‌ها اضافه شود در حالی که تقاضای بخش صنعت از یک درصد به 2 درصد می‌رسد و از طرفی میزان مصرف برق در کشور هم حدود ۵ درصد افزایش می‌یابد؛ بنابراین تعداد مشترکانی که به تابلو سبز نیاز دارند، بیشتر می‌شود و البته ممکن است برخی از صنایع به صورت خود‌تامین دنبال تامین برقشان باشند، اما با توجه به ناترازی و رشد مصرف کشور به نظر می‌رسد اگر ساتبا و وزارت نیرو مشکلاتی را که به آنها اشاره کردم مرتفع  کنند، این بازار بهتر از امسال باشد.

برخی عنوان می‌کنند که تابلو سبز عمدتا شرایط مساعد مالی را برای ساتبا فراهم کرد و نیروگاه‌های کوچک چندان از این پتانسیل استفاده نکردند. تا چه اندازه با این نظر موافق هستید؟

طبیعی بود که ساتبا برای جلوگیری از کاهش قیمت‌ها و رونق بازار، اجازه ندهد برخی تولیدکنندگان از جمله شرکت ما در بورس سبز  برق بفروشد و  راهی جز این هم نداشت. قطعا انتهای سال صورت‌های مالی ساتبا منتشر می‌شود و به عقیده من این طرح سود چندانی برای ساتبا نداشته است و این اظهار نظر را چندان منطقی نمی‌دانم، اما برخی از نیروگاه‌ها که دوست داشتند در این فضا حضور داشته باشند، به هر حال از این موضوع ناراحت هستند، اما باز هم تاکید می‌کنم که سیاست ساتبا درست بود. در حال حاضر 8 روش و نقشه برای خرید برق  تجدید‌پذیر وجود دارد که فروش برق بر اساس ماده 61، فروش برق به رمز ارزها، فروش برق به صورت دو‌جانبه، صادرات برق استفاده از ظرفیت‌های ماده 12، ایجاد شهرک‌های خورشیدی، روش خود‌تامین صنایع و نهایتا بورس سبز این 8 روش هستند. بنابراین طبیعی است ساتبا برای اینکه بورس سبز جذابیت‌ها را ایجاد کند و سرمایه‌گذاران به جای ماده 12 و ماده 61 به این سمت و سو حرکت کنند، باید عرضه و تقاضا را به مانند تابستان امسال مدیریت کند.

خرید برق نیروگاه‌های بادی در چه وضعیتی قرار دارد؟

دولت سیزدهم از ابتدا احداث 10 هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر را به عنوان اصلی‌ترین برنامه خود در این بخش مطرح کرد که از این میزان مقرر شد 3 هزار مگاوات مربوط به نیروگاه‌های بادی باشد اما با وجود گذشت دو سال از عمر دولت سیزدهم هنوز قیمت خرید تضمینی نیروگاه‌های بادی هم اعلام نشده است و به همین علت سرمایه‌گذاران تکلیف خودشان را برای احداث این نیروگاه‌ها نمی‌دانند؛ این در حالی است که ما در حوزه نیروگاه‌های خورشیدی تولیدکننده، امکانات و پیمانکاران قابل توجهی داریم که بخش قابل توجهی از نیاز کشور را تامین می‌کنند، اما این امکانات را در بخش نیروگاه‌های بادی نداریم.

توان توربین‌های بادی  داخلی ما 2.5 مگاوات است که در بهترین حالت تمام ظرفیت داخلی ما برای تولید این توربین‌ها تا حدود 300 مگاوات است و این رقم 10 درصد نیاز ما را پوشش می‌دهد. از سوی دیگر در اغلب سایت‌هایی که قابلیت راه‌اندازی توربین بادی وجود دارد، سالانه به مدت سه ماه از  امکان نصب توربین‌ها با توجه به وزش زیاد باد، برخورداریم و از 24 ماه عمر باقی‌مانده دولت، 6ماه برای نصب ناسل و پره‌های توربین‌های بادی زمان داریم و اگر فرض کنیم که همه 3 هزار مگاوات را بتوانیم توربین‌های 3 مگاواتی نصب کنیم، نیازمند 1000 توربین هستیم که در مجموع حدود 3 هزار پره با طول بیش از ۶۰ متر برای اجرای پروژه نیاز داریم در حالی که لجستیک مورد نیاز برای حمل این پره‌ها برای مثال از بندرعباس به سایت‌های مورد نظر در شمال شرق یا شمال غرب کشور وجود ندارد و از طرفی تعداد جرثقیل‌های 800 تنی کشور که برای نصب توربین‌هایی با این ابعاد مورد نیاز است تقریبا 10 دستگاه است که عمدتا در جنوب کشور مستقر هستند؛ از طرفی امروزه در دنیا نیروگاه‌های بادی 10 مگاواتی احداث می‌کنند و ما کماکان صحبت از نیروگاه‌های 2.5 مگاواتی می‌کنیم؛ بنابراین همین امروز اگر همه تجهیزات آماده بود و حتی قرارداد‌های خرید تضمینی برق نیروگاه‌های بادی عقد شده بود، ما وقت لازم را برای رسیدن به اهداف مشخص‌شده نداشتیم چه برسد به اینکه هنوز قیمت خرید تضمینی برق نیروگاه‌های بزرگ بادی اعلام نیز  نشده است.

انتظار این است که دولت هر چه سریع‌تر در این رابطه اقدام کند و بلافاصله مناقصات برگزار شود تا سرمایه‌گذار برای واردات تجهیزات و استفاده از توانایی داخلی اقدام کند. با وجود این اگر از همین امروز دولت رقم قیمت خرید تضمینی را اعلام کند و پیگیر تحقق برنامه‌ها باشد، با توجه به وقت بسیار اندک حداکثر ۱۰۰ تا ۲۰۰ مگاوات نیروگاه بادی تا پایان عمر دولت سیزدهم اجرایی می‌شود.

صحبت ناگفته دیگری دارید، بفرمایید.

انرژی‌های تجدیدپذیر نیاز آینده دنیاست، زیرا با توجه به گسترش هوش مصنوعی و  استارت‌آپ‌ها نیاز به انرژی الکتریکی افزایش چشمگیری خواهد یافت. این در حالی است که ما 12 هزار مگاوات ناترازی انرژی الکتریکی داریم و از طرفی سوخت فسیلی هم برای احداث نیروگاه‌های حرارتی نداریم؛ بنابراین در صورت بی‌توجهی به تجدیدپذیر‌ها به مانند سال‌های اخیر که صنایع از قطع برق متحمل ضررهای هنگفت شدند، کشور دچار مشکلات بزرگ می‌شود. نکته دیگر اینکه در چنین شرایطی نباید از ذخیره‌سازهای انرژی هم غافل شویم  و امیدواریم با ایجاد فضای حمایتی از تولیدکنندگان و سازندگان تجهیزات  نیروگاه‌های تجدید‌پذیر، شاهد برنامه‌ریزی در حوزه ذخیره‌سازها نیز باشیم.