درباره سبکهای رایج رهبری سازمانی و اینکه چگونه سبک مناسب خود را پیدا کنیم، مطالب بسیاری نوشته شده است. مثلا سبک تحولآفرین یا تعاملی یا بوروکراتیک. اما دنیل گلمن، روانشناسی که به تحقیقات در حوزه هوش هیجانی معروف است میگوید: «لازمه یک رهبر سازمانی فوقالعاده بودن این است که بدانیم موقعیتهای مختلف، ممکن است رویکردهای متفاوتی را طلب کنند.» گلمن با تکیه بر تحقیقات و تجربیاتش، شش سبک رهبری سازمانی را شناسایی کرده که مدیران میتوانند با توجه به شرایط و نیازهای اعضای تیم، آنها را اتخاذ کنند. او نخستین بار در سال ۲۰۰۰ این سبکها را در مقالهاش به نام «رهبری سازمانی ثمربخش» در مجله کسبوکار هاروارد معرفی کرد. از آن زمان به بعد، سبکهای او به طرز گستردهای به عنوان یک چارچوب اساسی برای رهبری سازمانی موثر شناخته شده و استفاده میشوند.
روز پس از جشن شکرگزاری خود را در وضعیتی آشنا یافتم: کار کردن در تعطیلات. اما تناقض داستان در اینجا تمام نمیشود. در حال نوشتن کتابی انتقادی درباره معضل اعتیاد آمریکاییها به کار هستم؛ آن هم در روزی که برای استراحت کردن به من حقوق تعلق میگیرد. تا پیش از ظهر، بهرهوری چندانی نداشتم که با توجه به سنگینی غذای شب گذشته، طبیعی است. با این حال، همچنان در حال سرزنش خودم بابت این عملکرد ضعیف در روز تعطیل هستم. به نظر میرسد تناقض آنجا به نهایت خواهد رسید که با چنین احساساتی احتمالا روز کاریام در این تعطیلی طولانیتر از تصور خواهد شد.
دلالان داده با استفاده از اطلاعات استخراجشده از کوکیها، رفتار جستوجوی افراد در اینترنت و سایر منابع اطلاعاتی به پروفایل و دادههای مرتبط با کاربران دست مییابند. این دادهها در اختیار شرکتهایی مانند فیسبوک که بر پایه تبلیغات استوار هستند و بهشدت به دنبال این هستند که درباره کاربرانشان بیشتر بدانند و راههای جدیدی را برای نفوذ و تاثیرگذاری بر آنها بیابند، قرار میگیرند.