فرض کنید یکی از دوستان نزدیکتان در محل کار به شما میگوید که گزارشهای مالی را جعل کرده و از قِبل آن کلی پول به جیب زده است. شما سر دوراهی سختی قرار میگیرید: میتوانید مدیرتان را از تخلف او آگاه کنید یا میتوانید به دوست خود وفادار بمانید و سکوت کنید. کدامشان به لحاظ اخلاقی عادلانه است؟ جوابش ساده نیست. «آیک سیلور»، استادیار بازاریابی در دانشکده کلاگ میگوید: «در تحقیقات اخلاقی، دیدگاه کلاسیک این است که وفاداری و اخلاقمداری با هم گره خوردهاند.» اما طبق تحقیقات جدید، افشاگران باید بین این دو یکی را انتخاب کنند: «آیا میخواهید به عنوان یک دوست وفادار دیده شوید یا عضو اخلاقمدار جامعه؟» جالب اینجاست که هر دو هدف ارزشمند هستند.
گوگل سالهاست که یکی از بهترین مکانها برای کار شناخته میشود. ساختمانهای بزرگ آنها و امکانات فراوان تفریحی مانند باشگاه و پارک و ساحل باعث شده است که هرسال در مجلات مختلف از چیدمان محیط کار و فرآیندهای مدیریتی برای کسب بیشترین آرامش و ظهور بیشترین خلاقیت یاد شود. با این حال، بازدید من از این محیط، چنین حسی را القا نکرد. در حال قدم زدن در جنگلهای سرخچوب در کنار «براندن اسپراگ» بودم. براندن یک مهندس نرمافزار ۲۹ ساله است که شباهت بسیاری به بازیگر معروف، داستین هافمن دارد (البته برای شباهت کامل، لازم بود که موهایش را بلندتر کند و صبحها بدنسازی برود).
اگرچه دیجیتالی شدن همه چیز موجب شده تا حجم اطلاعاتی که به سمت ما سرازیر میشوند، افزایش قابلتوجهی پیدا کنند و از نظر کمیت ارتقا یابند، اما به همان اندازه باعث شدهاند ما از اندیشههای عمیق و متمرکز شدن بر افکارمان دور شویم و کیفیت افکارمان به میزان زیادی کاهش یابد.