۱- کمبود منابع و مواد اولیه

افزایش جمعیت جهان، تقاضا برای منابع طبیعی مانند آب، انرژی، مواد معدنی، فلزات و غذا را بالا می‌‌‌برد. افزایش روزافزون تقاضا برای منابع طبیعی، هزینه‌‌‌های کشف و تولید آنها را بالا می‌‌‌برد. به عنوان مثال، هم‌‌‌اینک کشورهای اروپایی با کمبود عناصر کمیاب زمین مواجه شده‌‌‌اند و معادن موجود کفاف تقاضای کنونی را هم نمی‌‌‌دهد. این وضعیت، با شیوه کنونی تولید و مصرف وخیم‌‌‌تر هم می‌شود؛ چرا که از یکسو، شرکت‌های تولیدی با سطح بالای ضایعات خود، بخش قابل‌توجهی از منابع را هدر می‌‌‌دهند و از سوی دیگر، مصرف بیش از حد و تولید پسماند نیز بخش دیگری از منابع را تلف می‌‌‌کند. یکی از راهکارهای پیش‌‌‌ رو و مورد استفاده توسط برخی کشورها و شرکت‌های مختلف، روی آوردن به اقتصاد چرخشی است. به این معنی که با کاهش ضایعات، کاهش نسبی مصرف، افزایش طول عمر محصولات و بازاستفاده و بازیافت حداکثری پسماند، منابع طبیعی را دوباره به چرخه‌‌‌های اقتصادی بازمی‌‌‌گردانند.

۲- اختلال در زنجیره تامین

تغییرات اقلیمی منجر به افزایش مخاطرات زیست‌‌‌محیطی می‌شود. از جمله مخاطرات شناسایی شده می‌توان به افزایش تعداد و شدت پدیده‌‌‌هایی مانند توفان، آتش‌‌‌سوزی جنگل‌‌‌ها و مراتع، خشکسالی و سیل اشاره کرد. این پدیده‌‌‌های طبیعی می‌توانند بر زیرساخت‌‌‌ها و فعالیت‌‌‌های کسب و کار شما و تامین‌‌‌کنندگان‌تان اثر بگذارند. از دست رفتن موجودی انبارها، کاهش تولید مواد اولیه یا اختلال در حمل‌‌‌ونقل آنها از ریسک‌‌‌های پیش‌‌‌روی کسب و کارهاست. همچنین ممکن است در شرایطی، امکان رفت‌‌‌ و آمد کارکنان به مراکز عملیاتی کسب و کارها مختل شود.

از نظر مالی، گزارش ۲۰۲۲ موسسه گارتنر خسارت‌‌‌های تحمیلی ناشی از اختلال در زنجیره‌‌‌های تامین آمریکا در سال ۲۰۲۱ را ۱۴۵ میلیارد دلار تخمین زد. چنین وضعیتی، رهبران زنجیره‌‌‌های تامین را وادار به افزایش ۴درصدی هزینه‌‌‌هایشان کرد. این احتمال وجود دارد که چنین افزایشی در هزینه کسب و کارها، دائمی باشد و به همین دلیل، رهبران زنجیره تامین باید شرکا و تامین‌‌‌کنندگان خود را تشویق به پایدارسازی فعالیت‌‌‌هایشان کنند.

۳- مخاطرات تداوم کسب و کار

مخاطرات زیست‌‌‌محیطی نه فقط تامین مواد اولیه بلکه بقای کلی کسب و کارها را هم با خطر مواجه می‌‌‌کند. با چنین شرایطی انتظار می‌‌‌رود که در برنامه‌‌‌های عملیاتی و فرآیندهای مدیریت ریسک، بخشی نیز به بررسی ریسک‌‌‌های استراتژیک، ریسک‌‌‌های مالی و ریسک‌‌‌های انسانی اختصاص یابد. دیلویت در مقاله‌‌‌ای عنوان کرده است که کسب و کارها به طور مستقیم یا غیرمستقیم در معرض مخاطراتی بزرگ هستند که حتی بقای آنها را نشانه گرفته است. از این رو، «ممکن است نجات جهان به معنای نجات شرکت خودتان هم باشد.»

۴- افزایش هزینه‌‌‌های بیمه

صنعت بیمه، وظیفه مدیریت ریسک برای کسب و کارهای فعال در سایر حوزه‌‌‌ها را دارد. اما به دلیل آنکه مدل کسب و کارشان، آنها را در خط مقدم خسارات بحران‌‌‌های طبیعی قرار می‌‌‌دهد، باید حاشیه سود خود را با توجه به احتمالات تنظیم کنند. آنها هم‌‌‌اکنون نیز متوجه افزایش تصاعدی خسارات ناشی از بحران‌‌‌های طبیعی از دهه ۱۹۶۰ تاکنون هستند و تقریبا به طور مداوم نرخ‌های خود را افزایش داده‌‌‌اند. با ادامه روند کنونی، چنین افزایشی باز هم رخ خواهد داد. کسب و کارها و شرکت‌های مختلف جهان تنها در صورتی می‌توانند مانع از افزایش یا دست‌‌‌کم کندتر شدن روند افزایشی هزینه‌‌‌های بیمه خود شوند که در اقدامی هماهنگ و معنادار، فعالیت‌‌‌هایشان را پایدارتر کنند تا بحران‌‌‌های طبیعی و در نتیجه خسارات ناشی از آنها کاهش یابند.

۵- کاهش هزینه‌‌‌کرد مشتریان

فقط کسب و کارها با تغییرات اقلیمی مواجه نیستند. بسیاری از مصرف‌کنندگان نیز مشکلات مشابهی دارند. زندگی برخی جوامع تحت‌تاثیر شرایط شدید آب‌‌‌وهوایی است، برخی به دلیل سیل و خشکسالی مجبور به مهاجرت می‌‌‌شوند و بسیاری از آنها در پی کاهش درآمد و افزایش هزینه‌‌‌ها (از جمله به دلیل افزایش تقاضای منابع طبیعی) از هزینه‌‌‌های غیرضروری خود می‌‌‌کاهند. وزارت خزانه‌‌‌داری آمریکا، در گزارش امسال خود آورده است: «مصرف‌کنندگان بیشتری محدودیت‌‌‌های مالی ناشی از تغییرات اقلیمی مانند افزایش هزینه‌‌‌های بهداشت و درمان، سوخت و قبض‌‌‌های گرمایشی و خسارت به منازل را متحمل می‌‌‌شوند.» این محدودیت‌‌‌های مالی می‌تواند هزینه‌‌‌کرد مشتریان را کاهش دهد و تقاضای آنها برای برخی محصولات و خدمات خاص را به مسیر جدیدی ببرد. این موضوعی است که تمام کسب و کارها باید در نظر بگیرند و برای اجتناب از کاهش درآمدهایشان برنامه‌‌‌ریزی کنند.

 

منبع: Tech Target