آیا واقعا با بحران استعفای بزرگ مواجه هستیم؟
ردیابی علت ترک
دادههای مربوط به افرادی که شغل خود را ترک میکنند از اداره آمار کار استخراج میشود. هر ماه این دفتر نظرسنجی فرصتهای شغلی و ترک شغل را ارائه میکند که به JOLTS نیز معروف است. این دفتر هر ماه با حدود ۲۰هزار کسب و کار و سازمان دولتی مصاحبه میکند که از آن برای تخمین تغییرات چندین جنبه از نیروی کار، از جمله تعداد افرادی که شغل خود را ترک کردهاند، بازنشسته، استخدام یا اخراج شدهاند، استفاده میکند. از آوریل ۲۰۲۱، سهم کارگران غیر کشاورزی که مشاغل خود را ترک کردند جزو بالاترین سطوح ثبت شده توسط این اداره بوده است. در مجموع، نزدیک به ۳۳ میلیون نفر یا بیش از یکپنجم کل نیروی کار ایالات متحده در این مدت شغل خود را ترک کردند. مطمئنا، این افراد زیاد هستند. اما نگاهی دقیقتر به تمام دادههای تاریخی که در اختیار داریم، میتواند به ارائه این موضوع کمک کند. یک مساله این است که سطوح فعلی را بیسابقه مینامیم. مشکل این است که دادههایی که در اختیار داریم متعلق به دو دهه گذشته هستند، به این معنی که مطمئنا این امکان وجود دارد که این نرخ در چند نقطه در گذشته بالاتر بوده باشد. که ما اطلاعی نداریم. به عنوان مثال، در اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ در خلال حباب دات کام، که اقتصاد ایالات متحده قوی بود مشاغل و فرصتهای جدیدی برای کارگران ایجاد شد. اینها پیشنیازهای معمولی برای افراد زیادی هستند که مشاغل فعلی خود را در جستوجوی دستمزد و مزایای بهتر ترک میکنند. با توجه به اینکه این نرخ در ژانویه ۲۰۰۱، یک ماه پس از آغاز دادههای ترک ۴/ ۲ درصد بود تصور اینکه ممکن است در مقطعی در سال ۲۰۰۰ یا قبل از آن بالاتر از سطح کنونی بوده باشد دور از انتظار نیست. یا زمان دیگری که ممکن است ترک شغلها بیشتر بوده باشد، پس از جنگ جهانی دوم بود، که اقتصاد آمریکا پس از جنگ درحال شکوفایی بود و اقتصاد در نوسان زیادی قرار داشت. در واقع، برخی از دادههای پیش از سال ۲۰۰۰ وجود دارد که نشان میدهد زمانهایی وجود دارد که ممکن است نرخ ترک بالاتر بوده باشد. اداره آمار کار نرخ ترک کار را در بخش تولید از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۷۹ پایش کرد و زمانی که این نظرسنجی به پایان رسید، مشخص شد صنعت که زمانی ۲۸درصد از اقتصاد را تشکیل میداد اهمیت کمتری پیدا کرده بود. به این ترتیب که در سال ۱۹۴۵ کارگران شاغل درکارخانه که کالاهایی مانند فولاد، خودرو و منسوجات را میساختند، بهطور میانگین ماهانه ۱/ ۶ درصد شغل خود را ترک کردند، در حالی که در نوامبر ۲۰۲۱، این رقم ۳/ ۲درصد ثبت شده بود. از آنجا که در اواخر دهه ۱۹۴۰ حدود یکسوم نیروی کار ایالات متحده مشاغل تولیدی داشتند، این نشان میدهد که احتمالا نرخ کلی ترک کار در آن زمان بالاتر بوده است.
همچنین بسیاری از وقایع بر تعداد مطلق کارگرانی که شغل خود را ترک کردند، مانند ۵/ ۴ میلیون نفر که در ماه نوامبر بهطور فصلی شغلشان را ترک کردند، متمرکز شدهاند. اگر استعفای دسامبر ۲۰۲۱ مشابه نوامبر باشد، من انتظار دارم حدود ۴۷ میلیون نفر در سال ۲۰۲۱ بهطور داوطلبانه شغل خود را ترک کنند. این به آن معناست که حدود ۳۳ درصد از کل نیروی کار غیرکشاورزی در سال گذشته شغل خود را ترک کردهاند. باز هم، به نظر زیاد است، اما بخش عظیمی از نیروی کار هر سال این کار را انجام میدهند. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۹، حدود ۲۸ درصد از نیروی کار ایالات متحده کار خود را ترک کردند. پس آیا ترک شغل بالاتر از حد طبیعی است؟ مطمئنا همینطور است. اما آیا به اندازه کافی خارج از سطح نمودارها است که لقب استعفای بزرگ را به دست آورد؟ اینطور به نظر نمیرسد.
همه بخشها شاهد موجی از ترک کار نیستند
همچنین کارگران در تمام بخشهای اقتصاد بهطور دسته جمعی کار را ترک نمیکنند. بیشترین نرخ ترک در خدمات اقامتی و غذایی است. حدود ۹/ ۶درصد از افرادی که در هتلها، متلها و رستورانها کار میکنند در ماه نوامبر این موضوع را عنوان کردند. در حالی که این بالاترین میزان از سال ۲۰۰۰ است، با توجه به ماهیت کار در این بخش ترک شغل داوطلبانه در این حوزه معمولا در سطح بالایی قرار دارد و در طول دو دهه گذشته بارها بالای ۵درصد بوده است. دومین نرخ ترک کار در نوامبر با ۴/ ۴ درصد، متعلق به کسب و کارهای خردهفروشی بود که کارگران فروشگاهها و مغازهها را شامل میشود. در مجموع، این دو صنعت نسبتا کمدستمزد، یکسوم کل افرادی را تشکیل میدهند که در آن ماه کار را ترک کردند. از سوی دیگر، نرخ ترک در بخش ساخت و ساز، اطلاعات، مالی و بیمه و املاک نسبتا پایین بوده و در ۲۱ سال گذشته در سطوح بالاتری قرار داشته است. همچنین از دادهها میتوان دریافت که جوانان بیشترین سهم را از افرادی که شغل خود را تغییر میدهند دارند. دادههای ADP، که یکی از بزرگترین پردازشگرهای حقوق و دستمزد است، ترک شغل را بر اساس سن تجزیه و تحلیل میکند. جدیدترین دادههای ADP نشان میدهد ترک شغل بالا با نرخ ترک شغل تقریبا سه برابر میانگین ملی روی افراد ۱۶ تا ۲۴ ساله متمرکز است، ترک شغل بالا برای کارگران جوان تعجبآور نیست، زیرا محدودیتهای کووید -۱۹ بسیاری از مزایای غیر دستمزدی مانند معاشرت پس از کار و میهمانیهای شرکتی را لغو کرده است. برای کارگران جوانی که تازه به نیروی کار پیوستهاند، این نوع فعالیتها در توسعه تعلق و وفاداری به شرکت مهم هستند. بدون آنها، روابط کمتری وجود دارد و این یک عامل مهم است که کارگران را به یک شرکت وابسته میکند. با وجود این، اینکه ترک شغل در شرایط بیسابقهای قرار ندارد به این معنی نیست که مشکل ترک شغل زیادی در بازار کار وجود ندارد اما به نظر میرسد این مشکل قبل از همهگیری وجود داشته است. نرخ بالای ترک سالانه به این معنی است که بسیاری از کارگران از حقوق، مزایا یا شرایط کاری خود راضی نیستند. این میتواند اتلاف وقت و پول زیادی برای شرکتها و کارگران در برداشته باشد. استخدام و آموزش کارگران گران است. جستوجوی شغل جدید و تغییر شغل از نظر جسمی و روحی دشواریهایی را برای کارگران به همراه دارد. تحقیقات نشان میدهد کارفرمایان میتوانند با روشهای مختلف، از جمله با دادن حس هدف به کارگران، اجازه حضور آنها در تیمهای خودگردان، قوانین انعطافپذیر و ارائه مزایای بهتر ترک شغل را به حداقل برسانند.