مختار سائقی:
میخواهم گادفادر بشوم اما همیشه نقش معتاد پیشنهاد میکنند
او گفت: دوست دارم نقش گادفادری را بازی کنم که مواد مخدر جابهجا میکند. این نقش را اگرچه باز به نوعی تیپ شدن معنا میشود، خیلی دوست دارم و میدانم به بهترین شکل میتوانم آن را ارائه کنم. در تلهفیلمی نقش پدری را بازی میکردم که دختر تحصیلکردهای دارد، صاحب ویلایی است و ثروتمند است. کار خوبی از آب درآمد و برای حضور در جشنوارههای خارجی بود اما نقش پدرخوانده هرگز قسمتم نشد. البته نقش خردهفروش مواد را بازی کردم اما دوست داشتم گادفادری باشم که سیگار هم نمیکشد اما مواد مخدر پخش میکند، تا به آدمهایی که عمری من را به عنوان آدمی که چُرتی است و مواد مصرف میکند نشان دهم که در چنین نقشی چقدر میتوانم توانمند ظاهر میشوم.
وی ادامه داد: از دوره دبستان جزو گروه تئاتر بودم، وارد دبیرستان که شدم تئاتر را ادامه دادم. با حسین فرحبخش آشنا شدم. از سال ۵۴ در دفتری که فرحبخش داشت و در آن فیلمهای کوتاه تولید، کارگردانی و فیلمبرداری میکرد و لاکچری محلهمان بود، نقشهای اول این کارها را بازی میکردم. تا اینکه در سال ۱۳۶۲ به طور حرفهای با «ریشه در خاک» وارد سینما شدم. این بازیگر گفت: وقتی وارد سینما شدم برای نخستین بار که عکس و اسمم در تیتراژ «ریشه در خاک» ساخته سیروس الوند در مجله فیلم درج شد، پرواز میکردم و میگفتم دیگر تمام است. اما ۱۰ سال بعد کتابی با عنوان فرهنگ بازیگری در سینمای ایران منتشر شد که در صفحه ۳۰ آن از من به عنوان بازیگر نقشهای کوتاه یاد شده است.
سائقی گفت: نقشهای من اکثرا کوتاه بود. بنابراین برای اینکه بتوانم در سینما بمانم کار دستیاری صحنه کردم تا در پروژه حضور داشته باشم. بهقدری در کارم مستمر بودم که در سال ۶۷ عضو انجمن طراحان صحنه و لباس شدم و در سال ۱۳۷۰، اولین کارم در طراحی صحنه و لباس برای ساموئل خاچیکیان بود. بازیگر «پسکوچههای شمرون» ساخته کامران قدکچیان یادآور شد: هر کسی که در سینما با او کار کردم یا میبینم میگوید که کارم خوب است، در کارم جدی هستم و خیلی باورپذیر بازی میکنم. وقتی این را تماشاچی عام و همکار هم میگوید مطمئنا کارگردان هم میداند. اما اینکه چرا نقش پدرخوانده را به من نمیدهند و این ریسک را نمیکنند، نمیدانم. آنها باید بخواهند. من نمیتوانم بروم و از آنها نقش بخواهم. اگر این کار را بکنم ارزان میشوم.
سائقی گفت: سریالی به نام «رستگاری» از اول تیرماه کلید میخورد. نقش من در این کار منفی است ولی خوشبختانه اعتیاد ندارد. شخصیتی است که یک سری مدارک دستش میافتد و قرار میشود در ازای دریافت پولی مدارک را تحویل دهد اما طمع کرده و مدارک را نگاه میدارد و تا پایان کار این مدارک همراهش است.