استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
وقتی اسکوکرافت گزارش کیسینجر را به اطلاع رئیسجمهور رساند، نیکسون دستور داد تمام کمکها به اسرائیل قطع شود، مگر اینکه موضع مذاکراتی خود را ملایمتر کند و در آن شب دو بار با اسکوکرافت تماس گرفت تا از اجرای دستورش اطمینان حاصل کند.
سهشنبه، ۱۴مه۱۹۷۴، دمشق. صبح روز بعد، کیسینجر تصمیم گرفت امتیازات اسرائیل را بهصورت بستهای درآورد که اسد، با تمایل خود به معافیتهای کوچک، ممکن است به آن ارتباط یابد. کیسینجر نطق خود را برای اسد با مقدمه «وای بر من» آغاز کرد: اسرائیلیها علیه او تظاهرات کرده و او را «کیلینجر» خطاب میکردند و یهودیان آمریکایی تنشزدایی را تضعیف و با کمک به کشورهای عربی مخالف بودند. کیسینجر گفت که در برابر این شانسهای بزرگ، بهشدت تلاش میکند تا معاملهای بهتر از آنچه برای مصر تضمین کرده بود، برای سوریه بهدست آورد.
سادات باید یک منطقه حائل بزرگ سازمان ملل را میپذیرفت؛ منطقه حائل سازمان ملل در سوریه کوچک خواهد بود و اداره آن تا خط اسرائیل پیش خواهد رفت و چهل تا پنجاههزار سوری را قادر میسازد که برگردند. او قول داد که روابط آمریکا با سوریه را بهبود بخشد. کیسینجر به اسد اطمینان داد که صرفنظر از آنچه اتفاق افتاده است، ایالاتمتحده خواهد گفت که «سوریه غیرمنطقی نبود».کیسینجر برخلاف «سرکهای» که به اسرائیلیها میداد از «عسل» با اسد استفاده میکرد. سرانجام، کیسینجر از «تغییرات اندکی» که از بیتالمقدس به ارمغان آورد، رونمایی کرد. او توضیح داد که سازمان ملل از قنیطره و اسرائیل از تپههای شمال و احمدیه در جنوب خارج خواهند شد. همچنین ممکن است تپههای غرب بهطور قابلتوجهی غیرنظامی شوند؛ اما آنها تحت کنترل اسرائیل باقی خواهند ماند. پرزیدنت نیکسون آماده خواهد بود تا به اسد اطمینان دهد که اسرائیل اجازه نخواهد داشت در بازگشتِ زندگی غیرنظامی به قنیطره مداخله کند. اسد گفت: «با وضعیتی که شما توضیح دادید، نمیدانم چه بگویم... هیچ تغییر واقعی وجود ندارد.»
کیسینجر از اسد خواست تا آن را آغاز روندی بداند که طی آن او 30کیلومتر از خاک سوریه را باز پس میگیرد و ایالاتمتحده را دخیل میسازد. اسد خاطرنشان کرد که بر اساس این ترتیب نمیتواند کسی را به قنیطره بازگرداند؛ زیرا آنها تحت فرمان اسرائیل قرار میگیرند، مزارع آنها از بین میرود و چند گلوله از هر طرف میتواند منطقه را شعلهور کند؛ اما پسازآن، در کمال تعجبِ کیسینجر، اسد اذعان کرد که «ورود ایالاتمتحده با ذهنیتی جدید به عرصه، مستلزم آن است که نظرات شما را جدی بگیریم.» بهجای رد پیشنهاد اسرائیل، همانطور که کیسینجر انتظار داشت، اسد یک پیشنهاد متقابل خلاقانه ارائه کرد. بگذارید تپههای اطراف قنیطره تقسیم شوند تا خط در امتداد قلههای آنها کشیده شود؛ سوریه شیبهای شرقی و اسرائیل شیبهای غربی را خواهند داشت. ناظران سازمان ملل میتوانند در خطالرأس باشند و تپهها در جنوب میتوانند تحت نظارت سازمان ملل باشند. او همچنین خواهان پستی در قله کوه هرمون بود که اسرائیلیها پس از آتشبس در ۲۲اکتبر گرفته بودند. بااینحال، او هشدار داد که اگر قنیطره همچنان در محاصره تپههای تحت کنترل اسرائیل باقی بماند، دوباره محل زندگی نخواهد شد. اسد پیشنهادهای خود را در مقابل مشاورانش تکرار کرد و خط قرمز کشید: «تا جایی که اشاره کردم پیش خواهیم رفت، اما ذرهای بیشتر از آن نمیرویم.» او سپس دوباره کیسینجر را با گفتن این مساله غافلگیر کرد که باید به مطبوعات بگوید که «پیشرفتی در برخی از جبههها وجود داشته است.» در خودروی بازگشت به فرودگاه، خدام و شهابی رویکرد رهبر خود را «باز گذاشتن پنجره» توصیف کردند. خدام درباره پتانسیل ایجاد پل بین ایالاتمتحده و سوریه بسیار مشتاق بود. وی با اشاره به اینکه اسد اولین رهبر سوریه خواهد بود که درباره صلح صحبت میکند، از کیسینجر درخواست کرد که ادامه دهد. این کارمند معمولا بدبین و سرسختِ حزب بعث استدلال کرد «ما نمیتوانیم بدون اولین گام به مرحله نهایی برسیم... مهم نیست که چقدر آن را سخت مییابیم، باید به گام شماره یک برسیم.»
کیسینجر به معضل خود فکر کرد: با کمی فشار بیشتر بر هر دو طرف، آیا او میتوانست موضوع تپهها را حل کند، به توافق بر سر خط برسد و سپس مسائل امنیتی را حل کند؟ یا بهتر بود به خانه برود؟ همانطور که کیسینجر بعدها موضع اسد را توصیف کرد، اسد مقداری انعطاف نشان داده بود «و درخواستی برای حذف شهرکهای اسرائیلی نداشت، فقط خواستار اتاق تنفس برای خودش بود.» عصر همان روز او به نیکسون گزارش داد که به «پیشرفت بزرگی» با سوریه رسیده است؛ وی سپس خطکشی اسد بر بالای تپهها را «امتیاز فوقالعادهای» نامید، اگرچه او بیتردید میدانست که بعید به نظر میرسد اسرائیلیها آن را اینگونه ببینند. او هفده روز در راه بود و اسرائیلیها بهطور واضح روشن کرده بودند که به مرزها و حدود تمایل خویش برای سازش رسیدهاند. جلوتر بردن آنها به یک نبرد خونین نیاز دارد. همانطور که «یکی از مقامهای ارشد» به رسانههای در حال سفر در مسیر دمشق به بیتالمقدس گفت، «مذاکرات میتواند به هر جهتی کشیده شود.»
چهارشنبه، ۱۵مه۱۹۷۴ بیتالمقدس. درست زمانی که کیسینجر در اوایل صبح روز ۱۵مه در حال «سبکسنگین کردن» گزینههای خود بود، سه عضو «جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین» (DFLP) با لباس نظامی ارتش اسرائیل از لبنان به شهر مرزی اسرائیل یعنی «معالوت» رفتند و در آنجا یک زنِ عربِ اسرائیلی و یک خانواده سهنفره یهودی را به قتل رساندند. آنها سپس یک مدرسه را تصرف کردند، حدود یکصد دانشآموز و چهار معلم اسرائیلی را گروگان گرفتند و خواهان آزادی حدود بیست اسیر فلسطینی شدند.