تحلیل اکونومیست از اقتصاد ۹۰ درصدی پساکرونا
به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیایاقتصاد»، هفتهنامه اکونومیست نوشت: درصد برای بسیاری از چیزها کاملا مناسب است؛ اما این درصد برای یک اقتصاد رنجآور خواهد بود. نگاهی به چین نیز بر این موضوع مهر تایید میزند.
این کشور بهدلیل اینکه شیوع ویروس کرونا را چند ماه قبل از دیگر کشورهای جهان تجربه کرده بود، در ماه فوریه روند اتمام قرنطینه و محدودیتهای تجاری و اجتماعی را کلید زد. کارخانهها مشغول هستند و خیابانها نیز دیگر خالی از عابران نیستند. اما نتیجه آن یک اقتصاد ۹۰ درصدی است. البته این حالت بهتر از قرنطینه سرسختانه است، اما در عین حال نیز فاصله زیادی تا حالت عادی دارد. تکه گمشده این معما همان حجم بالای تردد شهروندان در زندگی روزمره پیش از کرونا است. کاربران مترو و پروازهای داخلی در این کشور تا یکسوم کاهش را نشان میدهند. هزینه مصرفکنندگان در بخشهایی مثل رستورانها تا ۴۰ درصد کاهش را نشان میدهد و مسافران هتلها نیز به یکسوم رسیده است. مردم بهشدت از بروز سختیهای مالی یا موج دوم شیوع ویروس کووید-۱۹ واهمه دارند. تعداد ورشکستگی کسبوکارها هر روز بیشتر میشود و یک فعال بازار کار در چین میگوید که نرخ بیکاری در این کشور تا سه برابر آمار رسمی دولت، یعنی ۲۰درصد است.
اگر جهان متمول در دوران پساکرونا این اقتصاد ۹۰ درصدی را به ارث ببرد، حداقل تا زمانی که واکسن کرونا تولید شود، زندگی بسیار دشوار خواهد بود. اگر تولید ناخالص داخلی آمریکا با افتی نزدیک به ۱۰ درصد مواجه شود، این امر از جنگجهانی دوم تاکنون بیسابقه خواهد بود. هرچه میزان رنجی که کووید-۱۹ ایجاد میکند افزایش یابد، آثار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن نیز عمیقتر و ماندگارتر خواهند بود. نوع پایان یافتن قرنطینهها نیز خود یکی از عوامل موثر بر میزان صدمه اقتصادی است. برای نمونه اینکه مدارس ابتدا بازگشایی شوند اما هر میزان نیز که محدودیتها بهطور معقول کاهش یابند، نیروهای قدرتمندی وجود دارند که اقتصاد را عقب نگه میدارند.
ابتدا اینکه خروج از قرنطینه یک روند است و نه یک اتفاق. حتی زمانی که شرایط دشوار نیز از بین برود، مواردی از ابتلای روزانه وجود خواهند داشت. یک ماه پس از آنکه ایتالیا بیشترین آمار مرگومیر روزانه خود را یعنی ۹۰۰ نفر ثبت میکرد، این میزان اکنون به ۳۰۰ نفر در روز رسیده است. با تداوم حضور این ویروس، برخی از فاصلهگذاریهای اجتماعی باید کماکان مدنظر قرار بگیرند.
دومین دلیل ابهام است. پس از کاهش گستره قرنطینهها، هنوز هم اطلاعات چندان زیادی از این بیماری در دسترس نیست و مشخص نیست که آیا موج دومی در راه خواهد بود یا اینکه تلاشها برای ساخت یک واکسن موثر چه زمانی به سرانجام میرسد. این ابهام خود یکی از عوامل واهمه افرادی است که نگرانی بیشتری نسبت به کرونا دارند. در ایالاتمتحده حتی با کاهش قرنطینه در برخی از ایالتها، یکسوم از آمریکاییها میگویند که هنوز برای رفتن به فروشگاهها احساس ناامنی میکنند. هفته گذشته که آلمان اجازه ازسرگیری فعالیت فروشگاههای کوچک را صادر کرد، شهروندان همچنان در منازل خود ماندند. مردم دانمارک نیز که در قرنطینه هستند، هزینههای خود را در بخش خدمات نظیر سفر و سرگرمیها تا ۸۰ درصد کاهش دادهاند. حتی شهروندان سوئد نیز که در آن قرنطینهای انجام نشد، هزینههای دریافت خدمات را به همین اندازه کاهش دادهاند.
بسیاری از کسبوکارها درحالی از قرنطینه خارج میشوند که با کمبود نقدینگی مواجه هستند و همچنان با تقاضای ضعیف در بازار روبهرو خواهند بود. در یک نظرسنجی که توسط «گلدمن ساکس»، شرکت خدمات مالی آمریکایی انجام شد تقریبا دوسوم از کسبوکارهای کوچک آمریکا اعلام کردهاند که ظرف سه ماه آتی نقدینگی آنها به اتمام خواهد رسید. در بریتانیا سهم آن دسته از مستأجران تجاری که نتوانستهاند اجارهبهای خود را پرداخت کنند، به ۳۰ درصد رسیده است. این هفته رئیس بوئینگ هشدار داد که تعداد سفرهای هوایی برای دو سال آتی نیز به آمار سال ۲۰۱۹ نخواهد رسید. سرمایهگذاری، تقریبا یکچهارم از تولید ناخالص داخلی در جهان را به خود اختصاص میدهد نیز سقوط میکند؛ نهتنها برای ذخیرهسازی نقدینگی بلکه بهدلیل اینکه نمیتوان ریسکسنجی درستی در این شرایط انجام داد.
شرکتهایی که بیش از دیگران با مشکلات دستوپنجه نرم میکنند، نگرانیهای مالی مردم را عمیقتر میکنند. بیش از یکسوم از آمریکاییهایی که در نظرسنجی موسسه «پیو» شرکت کردهاند گفتهاند که اگر منبع اصلی درآمدی خود را از دست دهند، پسانداز، استقراض یا فروش داراییها تنها برای سه ماه هزینههای آنها کفایت میکند. بهدلیل اینکه صنایعی که بیشترین آسیب را از محل شیوع کرونا دیدهاند بسیاری از کارگران با دستمزد پایین را در استخدام دارند، بیکاری افزایش مییابد. حتی اکنون در پنج اقتصاد بزرگ اروپا، بیش از ۳۰ میلیون کارگر یعنی یک پنجم از نیروی کار آنها، در طرح ویژه دریافت دستمزد از سوی دولت قرار دارند. البته این اقدام سخاوتمندانهای است اما هیچکس نمیداند این روند تا چه زمانی ادامه خواهد داشت. در واقع هر میزان جهان وادار به تحمل یک اقتصاد ۹۰ درصدی باشد، احتمال بهبود پس از پاندمی کرونا کاهش مییابد. پس از بروز آنفلوآنزای اسپانیایی در یک قرن پیش و سارس در دو دهه قبل، تمایل بی حد و وصفی برای بازگشت به زندگی وجود داشت اما هیچیک از این دو آثاری چنین عظیم را بر اقتصاد و توقع شهروندان از دولت که البته در سال ۱۹۱۸ بسیار پایینتر بود، برجا نگذاشتهاند.
یک رکود عمیق و طولانی بدون تردید موجب برانگیختن خشم میان شهروندان میشود چراکه کرونا آینهای رنجآور را در برابر جوامع متمول قرار داده است؛ جایی که مرگومیر در خانههای سالمندان، میان اقلیتها، افزایش تقاضای کار از سوی مردان و به حاشیه رفتن زنان و ناتوانی همه در دسترسی به خدمات درمانی بهویژه در ایالاتمتحده در نهایت منجر به اصلاح خواهد شد. پس از ناتوانی رهبران سیاسی در حمایت از مردم عادی در برابر آثار بحران مالی سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ شامل بیکاری و نیز نادیده گرفتن خواسته مردم برای تغییر، موجی از پوپولیسم بهویژه در اروپا رونق گرفت. اقتصاد ۹۰ درصدی حتی میتواند مصیبتهای بزرگتری را به همراه داشته باشد. خشمی که این تغییر ایجاد میکند ممکن است هیزم به آتش سیاستهای حمایتگرایانه، بیگانههراسی و مداخله دولت در مقیاسهای بیسابقه و نامحدود شود.