پس از نشست شی جین پینگ با رهبران عرب، بیانیه مشترکی نیز صادر شد که شریک استراتژیک پکن یعنی ایران را با ابراز همبستگی با درخواست‌‌‌های برخی کشور‌‌‌های منطقه‌ای، تضعیف کرد. در گذشته، پکن فاصله خاصی را از درگیری‌‌‌ها در خاورمیانه حفظ می‌‌‌کرد، اما بیانیه مشترک به وضوح از ادعا‌‌‌های ارضی امارات حمایت می‌کند. رهبران بر حمایت خود از همه تلاش‌‌‌های صلح‌‌‌آمیز، از جمله ابتکار و تلاش امارات متحده عربی برای دستیابی به راه‌‌‌حلی مسالمت‌‌‌آمیز در موضوع جزایر سه‌‌‌گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی از طریق مذاکرات دوجانبه تاکید کردند.  قابل درک است که دخالت پکن در این مناقشه انتقاد ایران را برانگیخت.

چانگ هوا، سفیر چین در تهران، چند روز پس از اجلاس سران برای آگاهی از «نارضایتی شدید» ایران احضار شد و محمد کشاورززاده، نماینده ایران در چین نیز یادداشت اعتراض‌آمیزی به پکن تسلیم کرد. برای اولین بار، چین تلاش کرده است یکی از شرکای استراتژیک خود را به قیمت ناخرسندی شریک دیگر خشنود کند و از سیاست توازن بین عرب‌‌‌های خلیج‌فارس و ایران فاصله گرفت. البته همچنان نشانه‌‌‌هایی از روابط بهتر بین تهران و پکن وجود دارد. در این راستا، اولین خط کشتیرانی که چین را به بندر چابهار ایران متصل می‌کند، در ماه جاری با پهلوگیری یک کشتی کانتینری در بندر جنوبی ایران افتتاح شد. چندی پیش چین اولین سرکنسولگری خود را در بندرعباس افتتاح کرد. اما به دلایل مختلف، پکن نیز طرح «بی» خود را کلید زده است. یکی از دلایل این است که کشور‌‌‌های شورای همکاری خلیج‌فارس تحریم نیستند و بازاری باثبات برای سرمایه‌گذاری باقی می‌‌‌مانند. شکست مذاکرات برای احیای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به ایران آسیب رسانده است. با قرارگیری احیای برجام در هاله‌‌‌ای از ابهام، آینده برای ایران نامشخص است و اجرای توافق ۲۵ ساله تقریبا غیرممکن است.