«دنیایاقتصاد» پاسخ میدهد
روابط تهران- ریاض از سه زاویه
برگزاری موفقیتآمیز دور اول مذاکرات ایران و عربستان سعودی در اواخر ریاستجمهوری حسن روحانی که انعکاس گستردهای در رسانهها داشت و با استقبال همزمان دو کشور مواجه شد، این پرسش مهم را مطرح کرده که چشمانداز روابط تهران و ریاض در دوره رئیسجمهور جدید ایران چه سمت و سویی پیدا خواهد کرد؟ آیا همانطور که محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران گفته طرف سعودی منتظر رئیسجمهور جدید است و با مشخص شدن تیم سیاست خارجی دولت جدید میتوان شاهد برگزاری دور تازه این گفتوگوها بود؟ یا اینکه مقامات سعودی مذاکرات را تصمیمی حاکمیتی میدانند که چندان قائم به تغییر روسایجمهور نیست و بنابراین تغییر دولتها چندان نمیتواند تغییر راهبردهای کلان سیاست خارجی را بهدنبال داشته باشد؟ و پرسش سوم و مهمتر اینکه موفقیت یا شکست مذاکرات میان دو کشور تا چه حد متاثر از دیگر متغیرها در سطوح منطقهای و بینالمللی است؟
در همین ارتباط، سیدابراهیم رئیسی رئیسجمهور منتخب ایران روز دوشنبه ۳۱ خرداد درخصوص روابط ایران و عربستان گفت: برای بازگشایی سفارتخانهها میان دو کشور هیچ مانعی از طرف جمهوری اسلامی نیست و این سیاست را قبلا اعلام کردیم و روابط با عربستان و دیگر کشورها هیچ منعی ندارد. رئیسی تاکید کرد که رابطه و تعامل با کشورهای همسایه جزو اولویتهای ماست.
تهران و ریاض شش سال پس از قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور در دی ماه ۱۳۹۴، اولین گفتوگوی مستقیم خود را در فروردین ماه به میزبانی بغداد برگزار کردند. روزنامه «فایننشالتایمز» گزارش داد که مقامات ارشد جمهوری اسلامی و عربستان سعودی، ۹ آوریل ۲۰۲۱- ۲۰ فروردین ۱۴۰۰- در بغداد مذاکرات «مستقیم» انجام دادهاند.
خبرگزاری فرانسه نیز ۱۹ آوریل- ۳۰ فروردین- ضمن تایید این خبر، به نقل از یک مقام عراقی و یک دیپلمات غربی نوشت که هیاتهای دو کشور به ریاست سعید ایروانی نماینده علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی ایران و خالد بنعلی الحمیدان، رئیس وزارت اطلاعات عربستان، در بغداد با یکدیگر دیدار کردهاند و قرار است دور دوم این گفتوگوها که عمدتا بر سر بحران یمن است از سر گرفته شود. هرچند محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران هفته گذشته در حاشیه نشست مجمع دیپلماسی آنتالیا گفت سه دور مذاکره با عربستان برگزار شده و طرف سعودی منتظر مشخص شدن نتیجه انتخابات ایران است. با مشخص شدن سیدابراهیم رئیسی به عنوان پیروز انتخابات در ۲۹ خرداد ۱۴۰۰، فیصل بنفرحان وزیر خارجه عربستان سعودی در اولین واکنش گفت تعاملات خود را با ایران براساس واقعیتهای موجود بنا میکنیم. در این چارچوب چشمانداز روابط ایران و عربستان در دولت جدید را میتوان ذیل سه پرسش مورد تبیین و تحلیل قرار داد:
پرسش اول
پرسش اول این مساله است که تغییر دولت و مشخص شدن تیم جدید سیاست خارجی تا چه حد میتواند بر روند مذاکرات درحال جریان ایران و عربستان تاثیرگذار باشد؟ در پاسخ باید گفت که نقش این متغیر منوط به رویکرد دولت جدید و نگاه آن به مساله مذاکره بهخصوص با همسایگان است که نقش مهمی میتواند در تعیین سرعت گفتوگوها داشته باشد. طبیعتا گفتمان سیاست خارجی دولت جدید، ترکیب تیم سیاست خارجی، حوزه اختیارات و مسائلی از این دست، تاثیر مهمی بر روند مذاکرات دارد و میتواند در خروجی دور بعدی گفتوگوها، میزان اهمیت خود را بروز دهد.
به این معنی که مذاکرات میتواند در یک طیف قابل سنجش باشد و روند آن یا سرعت گیرد یا کند شود یا با دستانداز مواجه شود. از اینرو میزان رضایت طرفین از روند گفتوگوها بهخصوص با احتمال برگزاری دور تازه در دولت جدید مشخص میکند که ارزیابی طرف ایرانی و سعودی از گفتوگوها تا چه حد متاثر از فرآیند تغییر دولت در ایران بوده است.
پرسش دوم
پرسش دوم نیز به این مساله مهم بر میگردد که برداشت و ذهنیت مقامات سعودی از تغییر دولت در ایران چیست؟ آیا ریاض مذاکرات با ایران را تصمیمی منوط به حاکمیت و نهادهای بالادستی و نه وزارتخارجه میداند که چندان قائم به تغییر روسایجمهور نیست و بنابراین تغییر دولتها چندان نمیتواند تغییر راهبردهای کلان سیاست خارجی را بهدنبال داشته باشد؟ یا تغییر دولت را از این منظر مورد توجه قرار میدهد که بهدلیل نزدیکی گفتمانی دولت جدید به حاکمیت در ایران و طبیعتا برخورداری از اختیارات بیشتر، میتواند روند گفتوگوها را تقویت کند.
در همین خصوص وزیر خارجه عربستان روز چهارشنبه ۲۳ ژوئن در واکنش به انتخاب رئیسجمهور جدید ایران گفت: ریاض تعاملات خود را براساس واقعیتهای موجود روی زمین بنا میکند. فیصل بن فرحان افزود: قضاوت ما درباره دولت جدید ایران صرفنظر از اینکه چهکسی رئیسجمهور این کشور باشد براساس واقعیتهای موجود خواهد بود. این اظهارنظر ادامه همان دیدگاه در دولت عربستان سعودی است که معتقد است راهبرد سیاست خارجی ایران را نه رئیسجمهور و وزارتخارجه بلکه رهبری عالی نظام تعیین و هدایت میکند.
در این میان بهنظر میرسد با وجود اصرار وزیر خارجه عربستان بر این دیدگاه، اما همزمان مقامات تعیینکنندهتر این کشور، این متغیر را مدنظر قرار خواهند داد که بهدلیل نزدیکی گفتمانی و رویکرد دولت جدید در ایران با حاکمیت، بهتر میتوان روند مذاکرات کنونی را به پیش برد.
پرسش سوم
بهرغم اهمیت دو پرسش قبلی که بر تغییر دولتها و تاثیراتی که بر سیاست خارجی و روابط خارجی کشورها بر جا میگذارد، تاکید میکند، اما پرسش تعیینکنندهتر تاثیرپذیری روابط ایران و عربستان سعودی از متغیرهای دیگر در سطوح منطقهای و بینالمللی است. بهعبارت دیگر آنچه پیشران و شکلدهنده به روابط تهران و ریاض است، تحولات منطقهای و کنش-واکنش طرفین در کانونهای بحران منطقهای است که باعث میشود روابط تهران و ریاض در طیف منازعه تا تنش و همکاری در نوسان باشد. تحولات منبعث از اشغال عراق در ۲۰۰۳ و بهار عربی ۲۰۱۱ تاکنون موید این مساله است که فارغ از اینکه تصمیمگیرندگان دو کشور چه رهیافت و رویکردی را در قبال طرف دیگر داشته باشند، این روند پرسرعت و آشوبناک منطقه است که به این روابط شکل ویژه میبخشد.
به عنوان مثال محمود احمدینژاد رئیسجمهور سابق ایران بیش از مرحوم هاشمیرفسنجانی به عربستان سفر کرد، اما شروع تنش میان تهران و ریاض در دوره وی اتفاق افتاد یا بهرغم سیاست خارجی تنشزدایی حسن روحانی، شاهد حمله به سفارت عربستان در تهران و قطع روابط دیپلماتیک میان دو کشور بودیم. مضاف بر این، نقش سایر متغیرها یعنی متغیر سطح نظام بینالملل و روابط آمریکا و عربستان سعودی هم نقش بسیار مهمی در چگونگی بازتنظیم روابط عربستان با ایران دارد. در واقع به میزان همگرایی یا واگرایی روابط ریاض و واشنگتن، شاهد دوری و نزدیکی عربستان به ایران هستیم.
چشمانداز
از اینرو باید گفت که بهرغم اهمیت تغییر دولتها که حامل یک گفتمان جدید در حوزه سیاست خارجی هستند، اما متغیرهای مهمتر و تعیینکنندهتری نقشآفرینی میکنند که محدودیتهایی را بر تصمیم مقامات برای تنظیم و بازتعریف روابط با کشورها و مناطق ایجاد میکنند. در این میان و با توجه به سیاست دولت جدید ایران مبنی بر اولویت بخشی به همسایگان و تمرکز بر عربستان سعودی و شورای همکاری خلیجفارس، میتوان امیدوار بود که با توجه به فروکش کردن نسبی بحران در سطح منطقه و ظهور عناصر واگرا در روابط ریاض و واشنگتن، زمینه برای برگزاری دور تازه گفتوگوها میان ایران و عربستان فراهم شود و از آن مهمتر شاهد نتیجه بخشی این مذاکرات باشیم، اگر متغیرهای مداخلهگر شکست دیگری در این روند اخلال ایجاد نکنند.