به گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای اقتصاد»، در گزارش روزنامه جروزالم پست آمده است: بهار گذشته دونالد ترامپ از توافق هسته‌ای با ایران که در سال ۲۰۱۵ به امضا رسیده بود خارج شد. او دست به بازگرداندن تحریم‌هایی علیه ایران زد که براساس همین توافق قرار بود به سیستم بانکی بین‌المللی وارد شود. قرار است این تحریم‌ها از ۴ نوامبر به‌طور کامل اجرایی شوند. ترامپ از ابتدا انتقادات تند و تیزی را نسبت به برجام مطرح کرد و مدعی شد که این توافق نتوانسته است هیچ یک از منافعی که قرار بود برای آمریکا ایجاد کند را محقق سازد. اما آیا این امکان وجود دارد که برخی از اعضای دولت ترامپ بتوانند او را قانع کنند تا پیامدهای منفی بازگرداندن تحریم‌ها را تلطیف کند؟ در کمال تعجب پاسخ این پرسش مثبت است.

بخش عمده‌ای از این موضوع به کشمکش در دولت بازمی‌گردد که یک سوی آن جامعه اطلاعاتی و وزارت خزانه‌داری قرار دارند و در سوی دیگر جان بولتون، مشاور امنیت‌ملی ترامپ است. وزارت خزانه‌داری و جامعه اطلاعاتی آمریکا خواستار ملایمت بیشتری در قبال ایران و متحدان اروپایی واشنگتن هستند تا ایران بتواند همچنان عضوی از سیستم بانکی سوئیفت باقی بماند و بدون مانع پول‌های خود را در سیستم بانکی جهانی منتقل کند.

اما جان بولتون معتقد است باید برای دستیابی به یک توافق بهتر با ایران تا حد امکان فشار اقتصادی بر این کشور را افزایش داد. همچنین ۶ سناتور دیگر طی ماه‌های گذشته به وزارت خزانه‌داری در رابطه با استثنا قائل شدن در قبال تحریم‌های سوئیفت هشدار دادند. چنین شرایطی این سناریو را مطرح می‌سازد که آیا ترامپ با عدم اعمال تحریم‌های مربوط به سوئیفت، تحریم‌های ملایم‌تری را نسبت به تحریم‌های دوران اوباما علیه ایران اعمال خواهد کرد یا خیر. هفته گذشته مقامات سوئیفت با حضور در واشنگتن با ترامپ دیدار کردند تا از حفظ دسترسی ایران به این سیستم بانکی (سوئیفت) اطمینان حاصل کنند و ایران بتواند اقتصاد خود را بهبود بخشد. توجیه جامعه اطلاعاتی آمریکا برای اینکه ترامپ در رابطه با سوئیفت، ایران را مورد تحریم قرار ندهد آن است که ادامه عضویت ایران به آنها اجازه می‌دهد تا انتقال پول ایران در سطح بین‌المللی را دنبال کنند اما درصورتی که دستیابی ایران به سوئیفت متوقف شود ردیابی دیگر بازیگران بد بین‌المللی مانند الیگارش‌های روس در کمک به ایران را دشوار می‌سازد.

به‌زعم نگارنده این مطلب البته توجیه محکمی نیست چرا که انتقال پول میان ایران و برای مثال حزب‌الله، از طریق سیستم سوئیفت صورت نمی‌گیرد.  به‌علاوه برخی از منتقدان تحریم‌ سوئیفت در دولت ترامپ معتقدند در صورتی که ایران از سیستم سوئیفت محروم شود اقدامات این کشور خطرناک‌تر و غیرقابل پیش‌بینی خواهد بود؛ حتی ممکن است تردد نفتکش‌ها در تنگه هرمز و باب‌المندب که شریان‌های نفتی جهان به‌شمار می‌آیند مختل شود. حوثی‌های یمن تاکنون نیز دو بار به نفتکش‌های عربستان سعودی در باب‌المندب حمله کرده‌اند.

مهم‌ترین مخالف تحریم‌ سوئیفت علیه ایران در دولت ترامپ را می‌توان استیون منوچین، وزیر خزانه‌داری ترامپ دانست که شبانه‌روز در تلاش است تا ایران در سوئیفت باقی بماند. نگرش منوچین را سابقه طولانی او در وال‌استریت شکل داده است که همین موضوع موجب می‌شود تا او هرگونه دخالت در سیستم تجاری جهانی را به مثابه دخالت در نظم اقتصادی بین‌المللی بداند؛ به‌ویژه اینکه اکنون اروپایی‌ها نیز با این اقدام مخالف هستند. واقعیت آن است که اگر به ایران اجازه داده شود تا در سیستم بانکی سوئیفت باقی بماند فشار حداکثری اقتصادی علیه ایران که ترامپ وعده آن را داده است تنها یک تهدید توخالی خواهد بود. همچنین روزنامه نیویورک‌تایمز در تحلیلی با تاکید بر اینکه بازگرداندن تحریم‌ها علیه ایران نه‌تنها نمی‌تواند ترامپ را به خواسته‌های غیرواقع‌بینانه خود از ایران برساند بلکه موجب تعمیق شکاف ایجاد شده میان واشنگتن و متحدانش نیز خواهد شد، نوشت:

قمار دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا با ایران، ماه آینده (میلادی) زمانی که دولت وی تحریم‌ها علیه تهران را مجددا اعمال می‌کند به یک نقطه عطف می‌رسد، تحریم‌هایی که هدف آن اعمال فشار اقتصادی حداکثری بر دولت ایران است. این اقدامات سخت و بیرحمانه که بخشی از تصمیم ترامپ در هشتم ماه مه ‌برای خروج از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ با ایران است، تلاش بیشتری برای رد آنچه رئیس‌جمهور پیشین آمریکا انجام داده، است. این نشان‌دهنده وجود یک شکاف اساسی میان واشنگتن با نزدیک‌ترین متحدانش، یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان است که به‌طور جدی، کماکان متعهد به این توافق هستند. ترامپ برای بازگرداندن این تحریم‌ها امیدوار است که ایران را ملزم به پذیرش خواسته‌های غیرواقع‌بینانه آمریکا، شامل پایان دادن به تمام فعالیت‌های هسته‌ای و نقش خود در سوریه و یمن کند. مشخص نیست که آیا دولت واقعا پیامدهای اقدامات خود را بررسی کرده است یا خیر. ممکن است این رویکرد حتی نتیجه‌ای عکس داشته باشد و به تقویت تندروها در ایران و بی‌ثباتی بیشتر در منطقه بینجامد.

دونالد ترامپ حتی نتوانسته است انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین را که همگی امضاکنندگان توافق هسته‌ای هستند در جنگ خود علیه ایران همراه کند. اروپایی‌ها تاکید می‌کنند که این توافق به نفع امنیت ملی‌شان است و از خروج یکجانبه ترامپ از توافق نیز خشمگین هستند. اکنون نیز اروپا تلاش می‌کند با ایجاد یک سازوکار مالی ویژه تحریم‌های آمریکا را دور بزند، توافق هسته‌ای را حفظ کند و از این طریق به شرکت‌های خود اجازه تجارت نفت با ارز داخلی یا از طریق تهاتر به جای دلار را بدهد. هدف ایجاد یک مسیر جایگزین برای نقل و انتقال پول به ایران در شرایطی است که بانک‌های غربی پس از اعمال تحریم‌های ترامپ از این کار سر باز می‌زنند.

ترامپ در این میان، با یک مشکل دیگر نیز مواجه است. فارغ از این‌که وضع مجدد این تحریم‌ها چه اندازه پرزحمت خواهد بود، به‌طور قطع به اندازه زمانی که قدرت‌های بزرگ در اجرایشان متحد بودند موثر نخواهد بود. چین، هند و ژاپن این پیام را ارسال کرده‌اند که دست‌کم‌ خواهان ادامه خرید بخشی از نیاز نفتی خود از ایران هستند. تاریخ نشان می‌دهد که تحریم‌ها زمانی که با قاطعیت و حمایت گسترده‌ بین‌المللی همراه است، موثر خواهند بود. نیویورک تایمز در ادامه نوشت: همچنین سوابق آمریکا برای کودتا در ایران و برکنار کردن دولت‌ها در عراق و لیبی پایان‌خوشی نداشته است. در حقیقت، ایران برنده بزرگ جنگ عراق بود که منجر به سقوط صدام دیکتاتور این کشور شد. در نهایت، گفت‌وگو بهترین راه برای حصول یک نتیجه صلح‌آمیز است و ترامپ، با وجود جنگ‌طلبی‌اش پیشنهاد دیدار با حسن روحانی رئیس‌جمهوری ایران را مطرح کرده است.