تلاشی که محرک آن متحدان واشنگتن هستند
تغییر موازنهها و عصبانیت آمریکا از ایران
پاسخ همه این سوالها یک چیز است؛ ایران موازنه منطقه را به ضرر آمریکا و متحدان غربی و عربیاش به هم زده است. نفوذ ایران در جهان عرب شاهد این مدعاست. ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن نفوذ مستقیم دارد. نفوذ در یمن موازنه با عربستان را به هم زده، نفوذ در سوریه موازنه با آمریکا و اسرائیل را به هم ریخته، نفوذ در عراق موازنه با عربستان سعودی و آمریکا را به هم زده و نفوذ در لبنان موازنه با عربستان، آمریکا و اروپا را به هم ریخته است. عربستان سعودی، اسرائیل و اروپای غربی متحدان سنتی چندین دههای آمریکا هستند، بنابراین طبیعی است در این معادله عدم توازن، آمریکا در کنار آنها بایستد؛ بهویژه که تعریف موازنه قدرت آمریکا با نفوذ کشورهای عربستان و اسرائیل همپوشانی کامل دارد. از سوی دیگر ایران به توانایی غنیسازی اورانیوم دست یافته است، در منطقه تنها اسرائیل و پاکستان توانایی غنیسازی اورانیوم را داشتهاند؛ پاکستان متحد آمریکا است، در عین حال دستیابیاش به سلاح هستهای را ایجاد موازنه با هند، رقیب سنتیاش قلمداد میکند. در آنجا معادله روشن است، باید توازنی میان هند و پاکستان برقرار شود. همچنین پاکستان خود را بهعنوان یک تهدید در برابر اسرائیل مطرح نکرده است.
درحالیکه ایران با دستیابی به توانایی غنیسازی اورانیوم در برابر اسرائیل که تنها دولت در منطقه است که از این توانایی برخوردار است و حتی سلاح هستهای ساخته است، قرار میگیرد. ایران دشمنی ایدئولوژیک با اسرائیل دارد و آن را به صراحت بیان میکند و مخفی نمیکند و با اشغالگری آن به هر نحوی مبارزه میکند و بر این باور است که مبارزه با اسرائیل مبارزه با ظالم به سود مظلوم است. از سوی دیگر ایران با باز کردن پای روسیه به سوریه جبهه خود را در برابر آمریکا و غرب و اعراب تقویت کرده است. این به معنای حمایت همیشگی روسیه از ایران برای تغییر موازنه منطقهای نیست اما با آمدن روسیه به سوریه بازیگری جدید به مناقشات منطقهای افزوده شد که ضمن پیچیدهتر کردن اوضاع از بازگشت موازنه به سود آمریکا و متحدانش جلوگیری کرد.
وقتی که توافق هستهای با ایران حاصل شد، ایالاتمتحده گمان میکرد میتواند وارد فضای اقتصادی ایران شود و با وابستگی اقتصادی ایران به خود بر نقشههای منطقهای ایران مستولی شود (شبیهکاری که با عربستان سعودی و کشورهای عربی شورای همکاری خلیجفارس کرده است و پیش از آنها با انور سادات در مصر با معاهده کمپ دیوید کرد) اما مدت کوتاهی بعد از برجام روشن شد که این تصوری اشتباه است، آمریکا نتوانست وارد عرصه اقتصادی ایران شود و در نتیجه نتوانست جلوی برنامههای ایران را بگیرد، برای همین دونالد ترامپ و کلا تیم همراه او تلاش کردند از برجام خارج شوند تا ایران را در برابر انتخاب یکی از این دو گزینه قرار دهند؛ یا موازنه منطقهای را میپذیرد و از مناطق مورد منازعه و ادعا عقبنشینی میکند یا با آمریکا وارد تعاملی فراگیر میشود که شامل تمامی موارد اختلافی منطقهای بشود. اگر ایران نخواهد از میان گزینهها گزینهای را انتخاب کند آمریکاییها تهدید کردهاند به تقابل مستقیم روی خواهند آورد و چه بسا ممکن است وارد فاز زور شوند تا بخواهند گزینه مورد نظر خود را بر ایران تحمیل کنند. این چیزی است که کشورهای عربستان و متحدان عربش به همراه اسرائیل از آمریکا میخواهند و تلاش دارند آن را به انجام این کار وادار کنند.
این سیاست کلی ایالاتمتحده است و بستگی به شخص یا فرد ندارد، منتها دونالد ترامپ با ادبیات خاص خودش آن را بیان میکند. هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه اسبق و مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا در کتابش موسوم به «دیپلماسی» مینویسد از بعد از جنگ جهانی دوم که آمریکا به سطح عالی قدرت ژئوپلیتیک جهانی صعود کرد، هر جا موازنهای به هم خورده ایالاتمتحده برای حفظ موازنه مستقیما وارد عمل شده است. منافع آمریکا در حفظ موازنهها تامین میشود و بابت آن حاضر است هزینه بدهد. وی مینویسد تا قبل از جنگ جهانی دوم مسوولیت حفظ موازنههای جهانی بر عهده بریتانیا بود و حوزههای نفوذ در چارچوب حفظ موازنهها میان بریتانیا، روسیه و فرانسه تقسیم میشد اما بعد از جنگ جهانی دوم این مسوولیت به دوش آمریکا افتاد.
واقعیت این است که ایالاتمتحده الان هم همین شیوه را ادامه میدهد، ممکن است قدرت سابق خود را نداشته باشد و با مشکلات بسیاری دست به گریبان باشد اما هنوز رویکردش تغییر نکرده است. ایالاتمتحده در جهان تک قطبی خود را بهعنوان ابرقدرت جهان مسوول تامین موازنههای جهانی میداند، بهویژه که کشورهای غربی و عربی به آن وابستگی اقتصادی و امنیتی دارند. در رابطه با ایران نیز این فرضیه برای آمریکا تغییر نکرده است. بنابراین آنچه باعث اعتراض آمریکا است به هم خوردن موازنههای منطقهای است که آمریکا به عناوین مختلف ایران را متهم به آن میکند و معتقد است که با رویارویی با ایران میتواند موازنههای سابق را احیا کند.
ارسال نظر