کوچک‌ترین آپارتمان مسکونی در تهران، هزینه اجاره‌اش در حال‌حاضر به میانگین ۲ میلیون تومان در ماه رسیده است. البته اگر از این نوع واحدهای مسکونی -۵۰ مترمربعی- در حال‌حاضر برای رهن و اجاره در بازار پیدا شود. عمده مستاجرها در تهران ماهانه دست‌کم ۵/ ۲ تا ۳ میلیون تومان برای اجاره به موجر پرداخت می‌کنند و این به غیر از مبلغ رهن (پول پیش) است. این هزینه بیش از ۵۰ درصد سبد هزینه‌ای خانوارهای اجاره نشین ساکن پایتخت را می‌بلعد و در مقایسه با متوسط درآمد یک زوج جوان دارای شغل معمولی، شاید سهم بالای ۶۰ درصد داشته باشد.  از این منظر و با توجه به اینکه همه درآمد ماهانه یک مستاجر صرف هزینه اجاره‌نشینی می‌شود و امکان هزینه کرد در سایر نیازهایش را سلب می‌کند، به‌نظر می‌رسد حال و روز مستاجرها در تهران طی این روزها به مراتب بدتر از متقاضیان خرید خانه باشد.  طی همه سال‌های گذشته، فشار اجاره‌بها همواره مورد گلایه مستاجرها بوده اما در دوره فعلی به‌رغم آنکه میانگین اجاره بها در مقایسه با نرخ رشد قیمت مسکن، به تورم پایین‌تری دچار شده، شرایط اجاره‌نشین‌ها، سخت‌تر است. علت این وضعیت به تضعیف توان اقتصادی خانوارها مربوط می‌شود. اوضاع فعلی در عین حال می‌تواند برای آینده بازار اجاره مسکن به نوعی امیدوارکننده باشد. امیدواری از این جهت که توان اجاره‌نشین‌ها اجازه رشد بیشتر اجاره بها به شکل شدید - در زمان کم- را نمی‌دهد.  در بازار مسکن به علت آنکه سفته‌باز خرید می‌کند، توان خریدش بیشتر از تقاضای مصرفی است - تقاضای مصرفی مدت‌هاست از بازار مسکن خارج شده است- در نتیجه، رشد قیمت به روند ماه‌های گذشته‌اش ادامه داده است تا جایی که در ماه‌های دی و بهمن به‌رغم شروع کاهش قیمت در ماه‌های پاییز، سطح قیمت آپارتمان در تهران مجددا افزایش پیدا کرد. در بازار خرید مسکن، حضور سفته‌بازهای ملکی از رشد قیمت پشتیبانی می‌کند و وجودشان محرک قوی برای تورم ملکی است. اما در بازار اجاره چون که سفته‌بازها سهم صفر دارند و کل بازار تقاضای اجاره‌نشینی مصرفی است، این حضور به دیوار دفاعی مقابل تورم اجاره تبدیل شده است. برای همین است که در یکسال اخیر، اجاره بها با شیب کمتر از قیمت مسکن رشد کرده است.