یادآوری اهمیت مدیریت ریسک در بازارهای مالی دنیا
سبد بهینه با فرمول والاستریت
محمدامین مکرمی : کمتر از دو ماه از آغاز سال2024 میگذرد، با این حال تا همینجا نیز سالجاری برای سرمایهگذاران بازار سهام آمریکا بسیار خوشایند بودهاست. در این مدت، شاخص S&P 500 به پشتوانه استقبال فزاینده معاملهگران از سهام غولهای تکنولوژی مانند متا و انویدیا، شاهد رشد 6درصدی بوده و برای اولینبار از سطح کلیدی پنجهزار واحد عبور کردهاست. این رالی داغ، هفته گذشته نیز ادامه یافت و نماگر معیار والاستریت موفق به لمس اوجی جدید شد.
براساس مقاله تحلیلی اکونومیست، با شروع توفانی بازار سهام در 2024بار دیگر این پرسش مطرح میشود که سبد بهینه دارایی کدام بوده و آیا اختصاص تمام پورتفوی سرمایهگذاری به سهام، همزمان با روند صعودی بورس، رویکردی مناسب است یا خیر؟ برخی پژوهشها در این زمینه موردتوجه محافل مالی قرارگرفتهاند. در مطالعهای که ماه اکتبر منتشر شد، محققان تلاش کردند با استدلال، اختصاص کل سبد سرمایهگذاری به سهام را توجیه کنند؛ رویکردی که با توصیه متعارف کارشناسان مبنیبر نگهداری ترکیبی از سهام و اوراقبدهی در پورتفو بهعنوان گزینه بهینه، در تضاد است. محققان در این مطالعه به بررسی دادهها از سال1890 پرداخته و مشاهده کردند سبدی متشکل از سهام، بازدهی بهمراتب بهتر از استراتژی متنوعسازی داراییها داشتهاست.
برخی پژوهشگران پا را از این فراتر گذاشته و استقراض توسط سرمایهگذاران عادی برای خرید سهام را نیز منطقی میدانند. اگرچه ممکن است این ایده تاحدی نامعقول بهنظر برسد، اما استفاده از اهرمهای مالی مانند وام توسط سرمایهگذاران عادی در بازار مسکن پدیدهای رایج است. برخی تحلیلگران از اتخاذ همینرویکرد در بازار سهام دفاع میکنند. بهعنوان مثال، مطالعهای توسط محققان دانشگاه ییل نشان میدهد افراد جوان با توجه به فاکتور سن در بهترین موقعیت برای بهرهگیری از «اثر مرکب» رشد سرمایه در بلندمدت قرار دارند، اما دقیقا همینگروه کمترین پول برای سرمایهگذاری را در اختیار دارند، بنابراین این پژوهشگران استدلال میکنند که جوانان باید ابتدا برای خرید سهام از روشهای اعتباری استفاده کرده و سپس در طول زندگی اتکای خود به اهرمهای مالی را به مرور کاهش داده و به سمت متنوعسازی سبد سرمایهگذاری حرکت کنند.
استدلال مخالفان
اما برخی تحلیلگران نگاه دیگری دارند. کلیف اسنس، بنیانگذار شرکت مدیریت سرمایه «ایکیو آر کپیتال» موافق این ادعا است که یک سبد تمام سهم «بازده انتظاری» بالاتری از سبدی متشکل از سهام و اوراقبدهی دارد، اما او استدلال میکند که ممکن است چنین پورتفویی با درنظرگرفتن ریسکی که سرمایهگذار متحمل میشود، بازده واقعی بالاتری نداشتهباشد. او معتقد است برای استفاده از اهرم، سرمایهگذار بهتر است ابتدا سبدی با تعادل مناسب میان ریسک و ریوارد انتخاب کرده و سپس برای افزایش ارزش سبد و در نتیجه بازده احتمالی آن، از استقراض استفاده کند.
این کارشناس پیش از این در مقالهای نشانداده که چنین رویکردی نسبت به اتخاذ استراتژی فول سهمشدن در حالتی که شاخص نوسانات یکسان باشد، عملکرد بهتری خواهد داشت. مشکلی که هنگام تصمیمگیری درخصوص درصد تخصیص داراییهای مختلف در پورتفو با آن مواجه هستیم، آن است که تاریخچه بازارهای مالی نسبتا کوتاه است. استدلال هر دو طرف تلویحا یا بهصراحت به قضاوت آنها درمورد عملکرد بلندمدت سهام و سایر طبقات داراییها متکی است. اغلب مطالعاتی که نشان میدهند عملکرد سهام از سایر گزینهها بهتر بودهاست، به سابقه بازار از اواخر قرن نوزدهم یا حتی اوایل قرن بیستم مراجعه میکنند، اگرچه ممکن است این زمان در نگاه اول زمانی طولانی بهنظر برسد، اما این میزان داده برای سرمایهگذار جوانی که باید برای باقی زندگی کاری خود که میتواند حدود نیمقرن باشد تصمیمگیری کند، کافی نیست.
برای حل این مشکل، اغلب مطالعات به بررسی چندین دوره که با یکدیگر همپوشانی دارند، میپردازند تا بتوانند صدها وهزاران «نقطه داده» ایجاد کنند، اما همین همپوشانیها باعث میشود که دادهها از نظر آماری از هم گسسته بوده و ارزش آماری کمتری برای پیشبینی روندهای آینده داشته باشند. گذشته از این، وقتی پژوهشگران افق بلندمدتتری را برای مطالعه خود درنظر میگیرند، تصویر متفاوتی بهدست میآید.
مقاله تحلیلی دانشگاه سانتاکلارا، که ماه نوامبر منتشر شد، دادههای مربوط به سهام و اوراق قرضه از اواخر قرن هجدهم را بررسی میکند. این مطالعه نشان میدهد که سهام در آن دوره نتوانسته بهطور پیوسته عملکرد بهتری در مقایسه با اوراقبدهی بهثبت برساند؛ در واقع دهههایی وجود داشته که اوراق بازده بهتری نسبت به سهام نصیب سرمایهگذاران کردهاست. میتوان گفت مختصات بازارهای مالی در آن زمان متفاوت بودهاست، اما همین دیدگاه برای آینده دور نیز صدق میکند و نمیتوان براساس شواهد اخیر که حاکی از برتری سهام بودهاست، برای آینده با قطعیت تصمیمگیری کرد. هنگامی که بازار سهام در میانه یک رالی قدرتمند قرار دارد، مدافعان متنوعسازی سبد سرمایهگذاری روزگار سختی را سپری میکنند، چراکه ممکن است رویکرد آنها «بزدلانه» خوانده شود، با اینوجود دادههای تاریخی بازارهای مالی شواهدی معتبر در اختیار تحلیلگران مدافع مدیریت ریسک از طریق متنوعسازی داراییها قرار میدهد تا بر موضع خود ایستادگی کنند.