«دنیای اقتصاد» جوانب رشد ۴۲ درصدی ظرفیت تولید در سال آینده را بررسی کرد
نشانههای انقلاب در صنعت پتروشیمی
آمارها نشان میدهد که امسال سه پتروشیمی جدید و سال آینده هم ۱۵ پتروشیمی جدید در کشور افتتاح خواهد شد؛ یعنی تا پایان سال آینده ظرفیت تولید در صنعت پتروشیمی کشور ۵/ ۴۲درصد رشد خواهد کرد. عددی که اگر اسم آن را یک انقلاب در صنعت پتروشیمی کشور نگذاریم از یک دگرگونی بزرگ، چیزی کم ندارد. این درحالی است که بسیاری از طرحهای پتروشیمی که بر زمین مانده است یکی یکی درحال تعیین تکلیف شدن است و احتمال نصب ماشینآلات و قطعی شدن اجرای آن وجود دارد. نکته دیگر افزایش ظرفیت تولید اتان و اتیلن در کشور است که خود اجرایی شدن احداث واحدهای پلیاتیلنی یا پلیالفین را الزامی خواهد کرد. درخصوص خط اتیلن مرکز هم باید واقعیتها را پذیرفت؛ یعنی با فرض تمامی اما و اگرها احتمال اجرایی شدن اما با اندکی تغییرات فنی وجود دارد. به عبارت دقیقتر رشد ۵/ ۴۲ درصدی ظرفیت تولید در صنعت پتروشیمی کشور گام اول این دگرگونی است و اگر سالهای آینده را زمانی برای انقلاب در صنعت پتروشیمی بدانیم بیراه نخواهد بود.
این درحالی است که پتانسیل احداث واحدهای جدید پتروشیمی در منطقه عمومی چابهار یا حتی مناطق مرکزی کشور را هم باید به این آمارها افزود که در نهایت بخشی از اقتصاد کشور بر پایه صنعت پتروشیمی بنا گذاشته خواهد شد. نگاهی به واحدهای جدید در صنعت پتروشیمی نشان میدهد که اکثریت آنها بر پایه خوراک گاز بوده که با توجه به شرایط کشور تصمیم درستی به شمار میرود ولی با توجه به عزم بدنه تصمیمسازی اقتصادی در کشور برای افزایش ظرفیت پالایشگاهها از این پس توجه به پالایشگاههای خوراک مایع نیز ناخودآگاه برجستهتر خواهد شد. در کنار این موارد توجه به کالاهایی با کیفیت بالاتر همچون پلیپروپیلنها یا افزودنیهای پلیمری یا مواد اولیه پیشرفتهتر نیز در دستور کار قرار خواهد گرفت اگرچه هماکنون در کشور در تولید پروپیلن غفلت شده است اما برای آینده اوضاع اینگونه نخواهد ماند؛ گویی قرار است بازار به برخی پتروشیمیها نمره بالاتری اختصاص دهد. البته در مورد آمارهای تولید و پتانسیلهای رشد ظرفیت تولید در روزهای آینده با دقت بیشتری به گزارشهای آماری اشاره خواهیم کرد ولی این رشد ظرفیت تولید اگر با رشد تقاضای واقعی همراه نشود چیزی جز نگرانی در پی نخواهد داشت آن هم در شرایطی که آینده بهگونهای نخواهد بود که با دادههای پیشین از صادرات همخوانی داشته باشد.
جهش ۲۸ میلیون تنی ظرفیت تولید پتروشیمیها
در این ارتباط مدیر طرحهای شرکت ملی صنایع پتروشیمی در گفتوگو با «نیپنا» اظهار کرد: براساس برنامهریزیهای انجام شده امسال سه طرح پتروشیمی کاوه، فاز نخست بوشهر و الفین ایلام به بهرهبرداری میرسند و سال آینده نیز ۱۵ طرح میاندوآب، کیمیای پارس خاورمیانه، لردگان، فاز نخست مسجدسلیمان، بیدبلند ۲، فاز نخست پتروکیمیای ابن سینا، آرتا انرژی، سبلان، پاد جم، پتروپالایش کنگان، پالایش پارسیان سپهر، دی پلیمرآریا، فاز نخست هنگام، پارس فنل و دی پلیمر آرین وارد مدار تولید خواهند شد.
علیمحمد بساقزاده با بیان اینکه ظرفیت اسمی صنعت پتروشیمی با بهرهبرداری از این ۱۸ طرح به ۸/ ۹۳ میلیون تن میرسد گفت: تا پایان سال گذشته ۸/ ۶۵ میلیون تن ظرفیت تولید محصولات پتروشیمی ایران بوده و خوشبختانه با تولیدی شدن طرحهای جدید در سالجاری و سال آینده این رقم با جهشی قابل توجه ۲۸ میلیون تن افزایش خواهد یافت و افزون بر تامین نیاز داخل ظرفیت صادرات نیز رشدی قابل توجه را تجربه خواهد کرد.
بساقزاده افزود: در سالجاری با سه طرحی که وارد فاز تولید میشوند در مجموع بیش از ۷ میلیون تن به ظرفیت تولید صنعت پتروشیمی کشورمان اضافه خواهد شد. عضو هیاتمدیره شرکت ملی صنایع پتروشیمی با تاکید بر اینکه صنعت پتروشیمی بهعنوان یکی از صنایع مادر از مهمترین ارکان توسعه و موتور محرک بخشهای گوناگون اقتصاد کشور محسوب میشود، تصریح کرد: رویکرد شرکت ملی صنایع پتروشیمی تکمیل زنجیره تولید، ایجاد تنوع بیشتر در محصولات و ارتقای ارزش سبد محصولات پتروشیمی با مشارکت هلدینگها و شرکتهای فعال در این صنعت ارزشآفرین است. مدیرطرحهای شرکت ملی صنایع پتروشیمی افزود: باید با بهرهگیری از تمام ظرفیتهای موجود تلاش کرد عملیات اجرایی طرحهای پتروشیمی شتاب بیشتری بگیرند.
تفکیک پتروشیمیها براساس مکانیزم بازار
بازار دستورپذیر نیست. این کلید واژه را اگرچه بارها بر زبان آوردهایم ولی گویا به این واقعیت یقین نداریم. اگر مکانیزم بازار را برای دورنمای تولید بپذیریم ناخودآگاه شاهد تفکیک کالاها به دو بخش اصلی خواهیم بود، کالاهای بازارپسند و کالاهایی که برای فروش آنها ممکن است با دشواریهایی روبهرو شویم. این تفکیک ساده اگر بخشی از فرآیندهای تصمیمسازی به شمار رود به این معنی خواهد بود که بازار اگر سازوکار خود را با تغییر دستساخته روبهرو ببیند، دخالتکنندهها در مکانیزم خود را تنبیه خواهد کرد. منظور از بازار، بازار داخل کشور نیست بلکه اوج اثرگذاری این سیگنال بر بازارهای منطقهای و صادراتی سایه میافکند. ارزانفروشی، فروش اعتباری، سرمایهگذاریهای خارجی رقبا برای امنیت تولید و مصرف یک کالا در کنار سختگیریهای تعرفهای در بازارهای هدف یا تلاش برای کسب سهم بازار در کشورهای هدف واقعیتهایی است که نمیتوان نادیده گرفت. هیچ بعید نیست مشکلاتی که در برخی از بازههای زمانی برای صادرات نفتخام کشور ایجاد شد برای متانول ایجاد نشود هرچند که بازارهای هدف اغلب رابطه خوبی با کشورمان دارند ولی ذات رقابت رقبا را هم نمیتوان نادیده گرفت.
موارد فوق بیشتر از یک بدبینی به آینده بازارها ناشی میشود ولی آیا آینده بازارها با رشد تقاضا روبهرو نخواهد بود؟ رشد تقاضا قطعا ادامه خواهد داشت مگر آنکه تغییر جدیدی در بازارهای جهانی رخ دهد. بهعنوان یک مثال مشخص افت جدی تقاضا در سالهای ۲۰۰۸ تا اوایل ۲۰۱۰ یک واقعیت غیرقابل کتمان است و اگر باز هم چنین رخدادی به ثبت برسد چه خواهد شد؟ گمانهزنیها در مورد احتمال بروز رکود در اواخر سالجاری یا سال آینده میلادی به قدری گسترده شده که با یک جستوجوی ساده میتوان این نگرانی را به وضوح در بین متفکران اقتصادی در جهان مشاهده کرد. دورههای رکود و رونق اجتنابناپذیر است و شاید بتوان تنها زمان تحقق آن را به تعویق انداخت همانگونه که هماکنون در آمریکا شاهد این رخداد هستیم.
کاهش رشد اقتصادی در چین و رسیدن آن به کمترین میزان در ۲۷ سال گذشته در کنار عدم تحقق خوشبینیهای اقتصادی برای هند یا اکثر اقتصادهای نوظهور هم در این بررسیها باید دخیل شود. این درحالی است که سرعت رشد بسیاری از صنایع پتروشیمی در کشورهای منطقه یا استفاده از ذخایر نفت و گاز نامتعارف در آمریکا را باید به این موارد افزود آنهم در کنار جنگهای تجاری فعلی و اثرات و تبعات آن بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر میزان تقاضای موثر. همه این موارد آینده مبهم و شاید غیر قابل اطمینانی را پیش روی تقاضا ترسیم میکند و باید از هماکنون برای آینده فکری کرد. در این شرایط مبهم پیشرو احتمال افزایش خشونت بازار را باید برجستهتر دانست یعنی در روزهای سخت، رفتار بازار هم خشنتر شده و هم سختتر میشود. مکانیزم عرضه و تقاضا البته همیشه و همه جا پاسخگو است که یکی از خروجیهای افت نرخ است. میزان تقاضای واقعی در بازارها اگر به هر دلیل افزایش نیافته یا وارد یک فاز کاهش شود به معنی افت حجم تولید در بازارهای مختلف خواهد بود. این افت حجم تولید برای کشوری مثل ایران یک نگرانی جدی است زیرا هم به ارزآوری صادراتی در بسیاری از دورهها نیاز داشته و داریم و هم تبعات جانبی خاص خود را به همراه دارد. نیاز به استحصال گاز طبیعی در کنار تولید میعانات و بسیاری از موارد فنی دیگر هم به ما یادآور میشود که تولید باید تداوم یابد. به نظر میرسد زمان ایجاد امنیت برای تولید در واحدهایی که بهزودی وارد فاز تولید خواهند شد از هماکنون برجسته شده است.
بیم و امیدهای بازار
برآوردهای موسسات معتبر در جهان از کافی بودن نسبی تقاضا در بازارهای جهانی برای محصولات پتروشیمی حکایت دارد. در نگاه اول برای آینده دنیا شاید برجسته کردن نگرانی از توقف رشد تقاضا جذاب نباشد ولی باید پذیرفت که رخدادهایی که در آینده محقق خواهند شد بعضا غیرقابل پیشبینی هستند مگر آنکه اتفاقات را پیشبینیپذیر یا بهصورت دقیقتر مدیریت کنیم. در بحرانها یا در زمانی که احتمال بروز بحران وجود دارد به سمت ترسیم استراتژی حرکت میکنیم. برای تدوین یک استراتژی نیز در گام اول به شناختهای درونی و بیرونی و بررسی فرصتها و تهدیدها نیاز خواهیم داشت.
شاید طبقهبندی یکی از بهترین مسیرها برای آغاز یک فرآیند شناختی حداقل در صنعت پتروشیمی باشد که با طبقهبندیهای صنعتی بر اساس شرایط تولید و محصول تولیدی میتوان سادهترین رویکردها را برای دشوارترین مشکلات پیشرو تبیین کرد اگرچه در نگاه اول چندان هم پاسخگو نباشد ولی تجربه نشان داده که همیشه سوالات سخت، پاسخهای سخت ندارد.
۳ دسته تولید پتروشیمی در ایران
سادهترین طبقهبندی تولید محصولات پتروشیمی ایران بر پایه بازار را میتوان به ۳بخش اصلی تقسیم کرد، تولید متانول، تولید اوره و آمونیاک یا تولید الفینها یا پلیالفینها. شاید بتوان سایر گروههای کالایی در این حوزه را بهصورت موقت نادیده بگیریم.
اگر متداولترین تولید در کشور را متانول صادراتی بهشمار بیاوریم نگرانکنندهترین فاز نیز همین کالا بهشمار میرود. وقتی گاز طبیعی با اندکی تغییرات به یک محصول در صنعت پتروشیمی تبدیل میشود و اغلب با قراردادهای بلندمدت به مشتریهای نسبتا دائمی فروخته میشود، ناخودآگاه آرامش را برای تولیدکننده به همراه خواهد داشت. انتظار داریم چینیهایی که متانول میخرند بازهم از ایران متانول خریداری کنند. برای سایر کشورها نیز اوضاع تقریبا همینگونه است. قیمت پایین و حتی بعضا فروش انحصاری در کنار رشد روزشمار ظرفیت تولید در ایران و سایر کشورها این صنعت را به مرور آسیبپذیر خواهد کرد. عقبگرد احتمالی در بازارهای جهانی همراه با کاهش قیمتها و حتی افت بهای نفتخام یا بالعکس افزایش قیمتها و مشکلات حملونقل و انتقال به بازارهای هدف در صورت وقوع چه سرنوشتی را برای این صنعت به همراه خواهد داشت. البته این موارد چیزی نیست که برای بسیاری از افراد مخفی باشد اما دورنمای آن نیز گویا پیشبینی نشده است. تجربه نشان داده که مشکلات حملونقل را میتوان مرتفع کرد ولی ضعف تقاضا چیزی نیست که بتوانیم از کنار آن به سادگی عبور کنیم. این درحالی است که همین ظرفیت بالای تولید یک مزیت بسیار بزرگ برای بسیاری از فعالیتهای جانبی است.
تبدیل متانول به الفین یک واقعیت در دنیای امروز است که هنوز در ایران درک نشده است یعنی واحد تولید الفین یا پلیمر از متانول نداریم آنهم در شرایطی که برخی از برآوردهای فنی از وجود مزیت نسبی در چارچوب قیمت تمام شده در این فرآیند تولید حکایت دارد. مزیتهای این شیوه تولید بارها مورد بررسی قرار گرفته است ولی در شرایطی که گاز به نسبت ارزان توجیهکننده گسترش سرمایهگذاری در تولید متانول است، نمیتوان به سرمایهگذاری شرکتها در این فرآیند خاص خوشبین بود هرقدر هم که مزیت داشته یا کشور به آن نیاز داشته باشد. تنها برای یادآوری باید گفت که عرضههای پلیپروپیلن در بورس کالا اغلب اوقات با رقابت همراه است و قیمتهایی بالاتر از نرخهای جهانی در بازار داخلی تجربه میشود ولی بازهم شاهد رشد جدی ظرفیت تولید در این کالای خاص و آیندهدار نیستیم.
در کشوری زندگی میکنیم که در آن پروپیلن و پلیپروپیلن کم است و ظرفیت تولید آن مدتهاست که افزایش نداشته است ولی هر روز تولید متانول آن بیشتر میشود. این موضوع واقعیتی است غیرقابل انکار و از اثرات نرخ پایین خوراک ناشی میشود. وقتی قیمت خوراک یا سوخت مصرفی کم است دیگر کسی برای رشد تکنولوژی بهصورت واقعی تلاش نخواهد کرد و به کسی هم خرده نمیگیریم زیرا همه بهدنبال منافع خود هستند. یکی از سادهترین راهکارها برای بهبود اوضاع فعلی توجه به احداث واحدهای تبدیل متانول به اولفین موسوم به MTO است که البته بررسیها از احتمال اجرای این پروژه در چابهار دارد ولی تا زمانی که این پروژه وارد فاز عملیاتی نشده است، نمیتوان در مورد آن اظهارنظر قاطعی داشت. نکته دیگر تبدیل فرآیندهای صادراتی از شکل متمرکز آن در قراردادهای بلندمدت به معاملات نقدی موسوم به اسپات است. هماکنون در بورس انرژی ایران متانول عرضه میشود ولی از قدرتنمایی چندانی در بازارهای صادراتی برخوردار نیست. دقیقا عکس این مطلب را برای فرآوردههای پالایشگاهی شاهد هستیم یعنی یک بازار صادراتی واقعی با پتانسیل کشف نرخ ایجاد شده است. اگر متانول هم وارد این قبیل معاملات شده و بخشی از کشف نرخ در جهان از این بستر صورت گرفت بخش مهمی از نگرانیهای صادراتی در آینده مرتفع خواهد شد. البته این قبیل موارد حتی در فاز فرآیندهای MTO به بررسیهای بیشتری نیاز دارد که در آینده به آن خواهیم پرداخت.
ارسال نظر