اولویت خانواده بزرگ ایران
این رویکرد درست نیست؛ چرا که کشور سازمان برنامه دارد، قانون برنامه دارد و هر وزارتخانه و دستگاه اجرایی در کشور، دهها و صدها کارشناس و صاحبنظر را استخدام کرده است که درس آن موضوع را خوانده، سالها در آن دستگاه و وزارتخانه کار کرده است و با توجه به اشرافی که به موضوع دارد، برای دستگاه خود انواع برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت را نوشته است. تجمیع این برنامهها نیز باید در سازمان برنامه انجام شود که نیازهای بخشی دستگاهها را با یکدیگر تلفیق کرده و برنامه ملی را تهیه و آماده میکند.
پس رئیسجمهور خودش نباید برنامه داشته باشد؟ باید بیبرنامه باشد؟ خیر. رئیسجمهور باید برنامه داشته باشد؛ اما نه به نحوی که در سوالات تلویزیونی از آنها پرسیده میشود. مثالی بزنم. خانوادهای را تصور کنید که منبع درآمد آنها حقوق پدری است که شاغل است. به دلیلی پدر شغل خود را از دست میدهد و منبع درآمد خانواده قطع میشود و خانواده دچار مشکل میشود. بنابراین از هزینههای مختلف میزند و کم میکند؛ از هزینه آموزش کم میکند؛ از هزینه بهداشت کم میکند؛ از هزینه تفریحات کم میکند؛ فرزندان و همسر افسرده میشوند؛ به دلیل کم شدن مراقبتهای بهداشتی، یکی از فرزندان بیمار میشود و... . در چنین شرایطی پدر خانواده باید چه کند؟ باید بنشیند برای بهداشت و درمان و تفریح و آموزش و دهها مورد دیگر یکییکی برنامه بنویسد یا اینکه باید کمر همت ببندد و روز و شب به دنبال شغل بگردد؟ آیا معلوم نیست که ریشه تقریبا تمام مشکلات این خانواده، بیپولی ناشی از بیکاری است؟ اینجا برنامه یعنی یک کلمه، یعنی شغل، یعنی حقوق، یعنی درآمد ماهانه. وقتی آن درآمد آمد، در مورد بهترین شیوه هزینه کردن آن با مشورت بقیه اعضای خانواده میتوان تصمیمگیری کرد.
کشور ما که قرنها گذرگاه تجارت و تعاملات اقتصادی بینالمللی بوده و سالهاست که به دلیل تحریمها دچار انزوا شده و اقتصاد نحیف آن آسیب میبیند؛ در اینجا برنامه یعنی یک کلمه، خروج از انزوا و افزایش درآمد کشور. اگر تولید و صادرات نفت به سطح قابل قبولی برسد، آنگاه اقتصاد کشور میتواند نفس بکشد و با درآمدهای اضافی که ایجاد میشود، هم میتوان به آموزش و پرورش رسید، هم بهداشت، هم روستاها، هم صنایع و... و لازم نیست رئیسجمهور برای جزئیات مطالب کشور برنامه داشته باشد. باور کنید در آموزش و پرورش به تعداد لازم کارشناس وجود دارد که اگر به آنها گفته شود بودجه شما ۵۰درصد بیشتر شده است بلد باشند آن را به بهترین نحو هزینه کنند و نیازی به ورود رئیسجمهور و رهنمود دادن او در این زمینه نیست. سخن را کوتاه کنم. بین دو پدر بگردیم و ببینیم کدامیک فهمیده که اولویت خانواده پیدا کردن شغل و ایجاد جریان درآمدی است و کدامیک وقتی را که باید صرف پیدا کردن شغل جدید کند صرف نوشتن برنامه برای تمامی جزئیات زندگی خانواده میکند.