پیامدهای بین نسلی
نرخ رشد اقتصاد جهان به محدودههای منفی کاهش یافته و امسال تولید ناخالص داخلی تقریبا تمامی اقتصادهای بزرگ کاهش خواهد یافت. از سوی دیگر میزان فقر درحال افزایش و نابرابریها درحال رشد است. این دو روند را در داخل کشورها و بین کشورها میتوان به روشنی مشاهده کرد. افزایش نابرابری و فقر پدیدهای خطرناک است و اثر آن بر تمام جنبههای اقتصادی و اجتماعی مشاهده خواهد شد. همهگیری کرونا حداقل به ۴ روش به افزایش نابرابری منجر میشود. نخست آنکه نیروی کار با درآمد بالا میتواند از خانه به فعالیتهای شغلی خود ادامه دهد، درحالیکه نیروی کار فاقد تخصص چنین گزینهای در اختیار ندارد، در نتیجه درآمدها برای گروه دوم بهشدت کاهش مییابد. دومین موضوع این است که سهمی بزرگتر از نیروی کار با درآمد پایین در بخشهای خدمات ضروری نظیر نیروی پلیس، کادر درمان، آموزش، نظافت و... مشغول فعالیت هستند. آنها یا باید شغل خود را ترک کنند یا در معرض ابتلا به کرونا قرار خواهند گرفت. سومین موضوع مهم این است که نیروی کار با درآمد پایین بیشتر در بخشهایی نظیر هتلداری، رستورانها و خدمات گردشگری مشغول کار بودند و فعالیت این بخشها تحتتاثیر بحران کرونا عموما متوقف شده است و چهارمین موضوع این است که همهگیری درحال افزودن بر فقر و نابرابری بین کشورهای ثروتمند و کشورهای دیگر است. زیرا کشورهای گروه نخست میتوانند به شرکتهای خود کمک کنند این دوره را پشتسر گذارند و نیز کمکهایی به مردم خواهد شد، اما در کشورهای گروه دوم چنین امکانی برای دولتها وجود ندارد.
بررسی اخیر درباره ۳۷ کشور نشان میدهد از ابتدای همهگیری تاکنون از هر چهار خانواده سه خانواده با کاهش درآمد مواجه شدهاند و ۸۲ درصد خانوادههای فقیرتر تحتتاثیر این بحران قرار گرفتهاند. تاثیر همهگیری بر جوامع مختلف کاملا بهویژگیهای محیطی آنها وابسته است. برای مثال در ایالاتمتحده بیش از دو میلیون خانواده ادعا کردهاند از ابتدای همهگیری به غذای کافی دسترسی نداشتهاند. در واقع ۲۰ درصد آمریکاییهای آفریقاییتبار گفتهاند دچار گرسنگی بودهاند. موضوع مهم دیگری که بر وضعیت خانوادهها اثرات گوناگون داشته و خواهد داشت افزایش نابرابری درآمدی است.
همهگیری کرونا برای خانوادههای بسیار ثروتمند مفید بوده و رشد شدید شاخصهای مالی در بورس به افزایش ثروت آنها منجر شده است. اما در آمریکا بین آوریل تا ژوئن سالجاری ۴۴ میلیون نفر شغل خود را از دست دادهاند و نرخ بیکاری به ۱۵ درصد افزایش یافت. این درحالی است که ثروت پنج نفر نخست فهرست ثروتمندترین افراد ۱۰۲ میلیارد دلار بالا رفت، یعنی ثروت شان ۲۶ درصد افزایش پیدا کرد. به عبارت دیگر ثروت کلی میلیاردرهای آمریکایی در مجموع ۶۳۷ میلیارد دلار افزایش یافت و به ۳ هزار و ۶۰۰ میلیارد دلار رسید. این رقم از کل ثروت ۵۶ کشور در قاره آفریقا بالاتر است. برخی از بزرگ ترین برندهها کسانی هستند که درصد زیادی از سهام شرکتهای بخش فناوری را در تملک داشتهاند. خرده فروشهای دیجیتال، پلتفرمهای مجازی کنفرانس و رسانههای اجتماعی بیشترین سود را از تعطیلی اقتصاد و حرکت نیروی کار به سمت کار از خانه کسب کردند.
بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۲۰ ثروت میلیاردرهای آمریکایی ۱۱۳۰ درصد افزایش یافته، یعنی رشد ثروت آنها ۲۰۰ برابر سریع تر از رشد دستمزدها بوده است. از سوی دیگر بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۸ تعهدات مالیاتی میلیاردرهای آمریکایی بهعنوان درصدی از ثروت شان ۷۸ درصد کاهش یافته است. افزایش سریع ثروت اقلیت کوچک جامعه سبب شده فشارها برای دریافت مالیات از ثروتمندان و وارثان آنها افزایش یابد. برای مثال در بین کشورهای با درآمد بالا، ایالاتمتحده بالاترین میزان نابرابری ثروت را دارد و از جهت نابرابری درآمد در جایگاه دوم قرار گرفته است. همچنین آمریکا یکی از پایین ترین سطوح را از لحاظ جابهجایی بین نسلی را دارد؛ یعنی آینده یک نفر در این کشور عمدتا تحتتاثیر درآمد والدین اوست. تنها در سالجاری میلادی کودکان ۷۶۴ میلیارد دلار به ارث میبرند و برای این درآمد تنها ۱/ ۲ درصد مالیات میدهند، اما میزان متوسط مالیات برای طبقه کارگر و کارمند نزدیک به ۱۶ درصد است، یعنی ۷ برابر بالاتر. این نابرابریها بین سفیدپوستان و رنگینپوستان شدیدتر است و شکاف نژادی ثروت اکنون نسبت به سال ۱۹۶۸ بسیار بزرگتر شده است.
موضوع مهم دیگر، افزایش نابرابری جنسیتی است. زنان، فقرا، افراد سالخورده و مهاجران بیشترین لطمه را از همهگیری کرونا تحمل کردهاند. در ایالاتمتحده، ۵۵ درصد شغلهای از میان رفته شغلهایی بودند که زنان در آنها مشغول به کار بودند و این درحالی است که زنان کمتر از نصف کل نیروی کار را در این کشور تشکیل میدهند. در بریتانیا نیز احتمال آنکه زنان تحتتاثیر همهگیری کرونا شغل خود را از دست بدهند ۳۰ درصد بالاتر از مردان بوده است. وضعیت کاری مادران بدتر است و یک دلیل این وضعیت آن است که میزان اشتغال زنان در بخشهایی که از همهگیری لطمه دیدهاند بیشتر بوده است. تحولات اخیر در وضعیت اشتغال زنان سبب میشود حرکت به سمت برابری جنسیتی متوقف شود. در رکودهای قبل، بهدلیل حساسیت بخشهایی نظیر ساختوساز و تولید در برابر رکود، مردان بیش از زنان شغل خود را از دست میدادند و زیانهای حاصل از رکود برای آنها بیشتر بود. اما در بحران کنونی شرایط کاملا متفاوت بوده است زیرا این بحران بیشترین تاثیر را بر بخشهایی از اقتصاد گذاشته که زنان در آنها مشغول کار بودند. خطوط هواپیمایی، رستورانها و فروشگاههای کوچک جزو این بخشها هستند.
موضوع بعدی، افزایش نابرابریهای نژادی است. درست مانند بحرانهای قبل، در بحران کنونی اقلیتهای نژادی لطمه بزرگتر از وضعیت بد ماههای اخیر دیدهاند و روند بهبود شرایط برای آنها کندتر خواهد بود. این وضعیت هم برای نیروی کار و هم کسبوکارهای کوچک مشاهده شده است. طی یک ماه پس از آغاز همهگیری کرونا در آمریکا ۲۲ درصد کسبوکارهای کوچک تعطیل شدند. با آنکه ۱۷ درصد کسبوکارها تحتتملک سفیدپوستان دچار این وضعیت شدند و ۴۱ درصد کسبوکارهای تحتتملک سیاهپوستان تعطیل شدهاند. یکی از دلایل این تفاوت آن است که همهگیری در مناطق فقیر شدید بوده است. همچنین کسبوکارهای تحتتملک سیاه پوستها بنیه مالی بسیار ضعیفتر داشتند. در دوران همهگیری، همچنین نابرابری بین کشورها افزایش یافته است. برای مقابله با اثرات همهگیری، ضروری است تدابیر بیسابقه اتخاذ شود تا از افراد بیکار شده و کسبوکارها حمایت شود.