بهرهگیری از معافیت مالیاتی
از دیرباز در ایران شرکتها بیشتر نیازهای مالی خود را با تکیه بر منابع بازار پول تامین میکردند، اما در سالهای اخیر این نیاز به نوعی از طریق بازار سرمایه نیز برطرف میشود. با وجود این هنوز بار اصلی این کار بر دوش بازار پول است. چرا که متأسفانه بسیاری از شرکتها بهطور کامل با این بازار آشنا نیستند و تامین مالی از طریق بازار پول که اغلب تسهیلات مالی در قالب عقود اسلامی است را ترجیح میدهند. ناگفته نماند برای آشنایی با هر مقوله جدیدی اولویت اول با فرهنگسازی آن است. در عین حال معمولا شرکتها و صنایع به بازار مالی به دیده تامین مالی نگاه میکنند که در دسترس است، اما تنها تامین مالی از طریق این بازارها شکل نمیگیرد. با بزرگ شدن بازار سرمایه و پذیرفته شدن شرکتها در بازارهای متشکل، پتانسیل شرکتها برای برطرف کردن بسیاری از نیازهای خود که عمدتا نیازهای مالی است، افزایش مییابد.
در سالهای اخیر به خصوص از یک سال گذشته تا کنون، تغییرات قابل توجهی در اقتصاد رخ داده است. افزایش قیمت سکه، طلا، ارز و مسکن که به نوعی بازارهای موازی بازار سرمایه تلقی میشوند، قابل توجه بوده است. این موارد بیشتر با محوریت اشخاص حقوقی بیان شد که آنها عمدتا به دنبال برطرف کردن نیازهای مالی برای به حرکت درآوردن چرخ کسب و کار خود هستند. با این حال افراد حقیقی نیز در بازارهای مالی سهم بسزایی دارند. سرمایهگذاری در بازارهای مختلف از جمله بازار سرمایه، طلا و سکه، ارز و مسکن در بازههای زمانی مختلف برای سرمایهگذاران جذاب است.
از نگاه عموم بازار مسکن همیشه یکی از گزینههای بسیار مطلوب برای سرمایهگذاری توسط سرمایهگذاران بوده است و جایگاه خود را بهصورت سنتی در بین سرمایهگذاران دارد. بازار سکه و طلا نیز به خصوص برای سرمایهگذار حقیقی از جذابیت بالایی برخوردار بوده است. در سالهای اخیر با افزایش قدرت مالی افراد و ورود به کسب و کارهای جدید و بعضا برقراری ارتباطهای بینالمللی توجه به بازار ارز نیز به شدت زیاد شد بهطوری که نوسانات قابل توجهی را در بازه ۱۰ سال گذشته تجربه کرد. البته تغییرات نوسان ارز بیشتر به دلیل مسائل سیاسی بوده و هست. تغییر در نوسانات ارزهای خارجی به خصوص دلار که بیشتر معاملات از طریق آن انجام میشد، منجر به رشد شدید قیمت در این ارز شد. با رشد دلار، سکه نیز از این موضوع متاثر شد و نقدینگی به سمت سرمایهگذاری در این بازارها آمد. البته در سالهای اخیر با ایجاد ابزارهای جدیدی مانند گواهی سپرده طلا و تشکیل بازار آتی سکه، طلا نیز برای بسیاری از سرمایهگذاران جذاب شد. بعد از رشد این بازارها که البته کماکان نیز ادامه دارد و شاید دلیل اصلی آن ابهامات موضوعات سیاسی باشد و عمده تاثیر آن در بازار ارز است؛ در یک بازه زمانی کوتاه حجمی از نقدینگی به سمت بازار سرمایه آمد و رشد سهام شرکتها به خصوص شرکتهای معدنی و فلزات اساسی را در بر داشت. اما چند هفتهای بیشتر دوام نیاورد و مجدد به فاز اصلاحی رفت. دلیل عدم توجه مستمر به این بازار، ابهام در اقتصاد و وضعیت شرکتها است. این ابهام از دو بعد است یکی وضعیت شرکت در صنعتی که در حال حاضر در آن فعالیت میکند و مشخص نیست با توجه به شرایط متلاطم اقتصادی به کدام سمت خواهد رفت و دیگری افزایش قیمت ارز است که به نوعی بر ارزش سهام این شرکتها تاثیر گذار است. چرا که سودآوری این شرکتها بستگی به میزان درآمد آنها دارد و در برخی موارد که درآمد صادراتی وجود دارد، نرخ تسعیر ارز بر آن تاثیر گذار است و به دلیل وجود ابهام در این بازار سهامداران نمیتوانند با تحلیلهای درست اقدام به سرمایهگذاری کنند.
در سال گذشته براساس تصمیم سازمان بورس و اوراق بهادار اعلام شد که شرکتهای پذیرفته شده در بورس نباید پیشبینی سود ارائه کنند. درواقع وضعیت خود را بهصورت کامل در قالب گزارش تفسیری هر سه ماه یک بار اعلام کنند. به نظر سازمان بورس گزارش پیشبینی سودی که در شرکتها ارائه میکند، منجر به نوعی سوگیری توسط سهامدار در زمان سرمایهگذاری شده که با توجه به این نوع از گزارشگری جدید تصمیمگیری و پیشبینی سودآوری شرکت از طریق متغیرهایی که شرکت بیان میکند به عهده سرمایهگذار خواهد بود. در عین حال ارزش شرکت نیز با افزایش برخی متغیرهای اقتصادی افزایش مییابد. با افزایش ارز قیمت بسیاری از داراییهای ثابت شرکت نیز تحت تاثیر قرار میگیرد. تا جایی که بسیاری از شرکتها در سالهای گذشته اقدام به تجدید ارزیابی داراییهای خود کردند.
بنگاههای فعال در بسیاری از صنایع درسالهای گذشته از محل تجدید ارزیابی داراییها اقدام به افزایش سرمایه کردند که تا پایان سال ۹۴ این موضوع بسیار متداول بود چرا که از معافیتهای مالیاتی نیز برخوردار بود. در سال ۹۵ افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی ممنوع شد اما در سال جدید مجددا معافیت مالیاتی برای شرکتها برای افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها در نظر گرفته شده است؛ پیشبینی میشود بسیاری از شرکتها برای افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها اقدام و از این معافیت مالیاتی استفاده کنند.همانطور که پیشتر نیز بیان شد بازار سرمایه نسبت به سایر بازارها بازاری نوپاست در عین حال که بازاری مولد است تا نقدینگی به سمت آن رود اما هنوز برای عدهای ناشناخته است. ابزارسازی در این بازار یکی از مهمترین فعالیتهایی است که باید توسط نهادهای ناظر انجام شود.
از طرفی کشور به دلیل جریانات سیاسی و اخبار ضد و نقیض خواه ناخواه با بحرانهایی روبهرو شده است. با این حال شرکتهای کوچک نیز با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنند که به نظر میرسد برای بقا در اقتصاد باید تدابیر بازسازی برای آنها اندیشیده شود. در این راستا شاید یکی از موارد بهبود وضعیت بنگاهها افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها باشد. اما این راهحلی مقطعی خواهد بود. با مطالعه بحرانهای مالی و اقتصادی پیش آمده در دنیا، شرکتها برای برون رفت از وضعیت نابسامان دست به اقداماتی از جمله ادغام و تملیک میزنند. به نظر میرسد نهادهای قانونگذار نیز برای کمک به شرکتها باید هر چه زودتر سازو کارهای انجام این قبیل تصمیمات بازسازی را فراهم آورند تا شرکتها در بستر بازار سرمایه اقدام به انجام این فرآیندها با حفظ حقوق سهامداران کنند و شرکت نیز بقای خود را حفظ کند. به این ترتیب نه مالکان و نه سهامداران هیچ کدام متضرر نخواهند شد.به هر حال بازار سرمایه در ایران پتانسیل زیادی برای نقش آفرینی در اقتصاد دارد که باید در این راستا اقدامات اساسی از طریق نهادهای ناظر و قانونگذار صورت گیرد.
ارسال نظر