تجارب عبرتآموز
این در حالی است که در کنار این مشکلات، کشور در آستانه تحریم هم قرار دارد و مشکلات جدیدی در زمینه نقل و انتقالهای مالی بهوجود خواهد آمد. متاسفانه تجربیات قبلی ما بهخصوص در اوایل دهه ۹۰ و ورود افراد و شرکتهایی خاص به روند صادرات، بسیار تلخ بود و این شرکتهای عموما غیردولتی، به واسطه نفوذ و قدرتی که داشتند، نهتنها در بحث فروش موفق نبودند، بلکه بعضا تسویهحسابهایشان نیز هنوز بعد از گذشت سالها بهصورت تمام و کمال انجام نشده است. بنابراین طرحهایی از این دست در شرایطی که زیرساختها فراهم نشده، تنها موجب بازتولید تجربیات گذ شته میشود. این مسائل در شرایطی اتفاق میافتد که متاسفانه اجازه پیادهسازی قراردادهای IPC داده نشد؛ یکی از اهدافی که در این مجموعه قراردادها مورد توجه قرار گرفته بود، ایجاد بستری برای تبدیل شرکتهای داخلی به شرکتهای E&P بود. اگر قراردادهای IPC اجرا میشد، امروز دیگر دغدغه زیرساخت و شفافیت تا این حد وجود نداشت.
هرچند اینکه گفته شود با ورود بخش خصوصی، ارتباط دولت با فروش نفت قطع میشود و مشمول تحریمهای آمریکا نمیشود نیز با واقعیات همخوانی ندارد و تکتک کشتیهای نفتی که از ایران به خارج حرکت میکنند، مورد رصد قرار میگیرند و اینگونه نیست که بتوان با دست به دست کردن آن، اثر انگشت ایران را از این محموله پاک کرد. باید توجه داشت که این تحریمها بهشدت نسبت به تحریمهای چند سال قبل، فشار کمتری را به کشور تحمیل خواهند کرد و دیگر اثری از اجماع جهانی در سطح سازمان ملل برای فشار به ایران وجود ندارد. بههرصورت تحریمهای آمریکا موضوع جدیدی نیست و از سال ۱۹۹۶ برقرار بوده است. در این شرایط بهنظر میرسد که مسوولان کشور باید روی اروپا تمرکز کنند. کشورهای اروپایی به خاطر تحقیرهای آمریکا در بیش از یک سال گذشته، بهشدت مستعد همکاری با ایران هستند. منتها مواجهه با این کشورها را باید به دو بخش تمییز داد، نخست دولتهای این کشورها و دومی تجار و فعالان اقتصادی آنها. بخش خصوصی اروپایی و بانکهای این کشورها طبیعتا به خاطر احتمال تحریمهای آمریکا، نگران از ادامه فعالیت با ما خواهند بود اما اگر طرف ایرانی مخاطب خود را دولتهای اروپایی تعریف کند، مسیری مطمئنتر خواهد بود.
در این زمینه دو اقدام باید صورت بگیرد؛ اقدام اول اینکه سازوکارهای ویژهای طراحی شود که در آن شرکتهای واسطهای ایجاد شوند که رابطه تجاری با آمریکا نداشته باشند و از آنجا که هیچ سهام یا کالای سرمایهای در آمریکا ندارد، هیچ نگرانی از بابت جریمه آمریکا نیز متوجه آنها نباشد. هرچند که همین سناریو هم مسئله سادهای نیست، اما بههرصورت زمانی که اتحادیه اروپا بیان میکند پای برجام خواهد ایستاد، معنی آن این است که زحمتها و ریسکهایی از این دست را هم بر عهده خواهد گرفت. اقدام دوم هم اینکه باید خریداران عمده نفت خود نظیر هند و چین را مجاب کنیم که با آمریکا وارد مذاکره شده و به دلیل سابقه و حجم همکاری با ایران، برخی مجوزهای خاص را برای واردات نفت ایران دریافت کنند.
تجربه رفتار روسیه در اجلاس اخیر اوپک نشان میدهد که برخی کشورها ممکن است بخواهند با کارت ایران بازی کنند و در نتیجه نیازمندیم که مذاکرات و همکاریهای دیپلماتیک خود را تا حد ممکن گسترش دهیم. همچنین در این شرایط که آمریکا کمر به شکست برجام بسته است، دیگر نیازی نیست که ما هم با صحبتهای تند و حساسیت برانگیز، آنها را از خود دور کنیم. این بحران جز از طریق دیپلماسی هیچ برونرفت دیگری ندارد و تجربیات فروش نفت از راههای مختلف در دوره قبلی به قدری تلخ و جانکاه بوده است که بهشخصه افق روشنی برای تصمیم جدید دولت متصور نباشم.
ارسال نظر