ضرورت تعامل سازنده با دنیا
با توجه به اهمیت تجارت در اقتصاد، توسعه روابط بینالمللی ضروری است. بر همین اساس نیز در سالهای اخیر انعقاد پیمانهای دوجانبه یا چندجانبه مورد توجه سیاستگذاران قرار گرفته است. انعقاد چنین قراردادهای تجاری، مثبت ارزیابی میشود اما راهکار اساسی رفع مشکلات اقتصاد ما به شمار نمیرود و نباید به اثرگذاری قابلتوجه آن امید بست. این قراردادهای تجاری عمدتا با کشورهای همسایه منعقد میشود که در حوزه مزیتهای تولید و صادرات با ما مشابه هستند. ازجمله این محصولات میتوان به مشتقات نفتی و گازی، کامودیتیهای فلزی، محصولات کشاورزی و... اشاره کرد.
بنابراین در موارد متعددی ما با کشورهای همپیمان یا همسایه خود رقیب تجاری هستیم. در همین حال باید خاطرنشان کرد که توسعه تجاری ایران باید با نگاهی آیندهنگر همراه باشد و کمبودهای توسعه صنعتی و تجاری کشور مورد توجه قرار گیرد. بهعنوان یک شاخصه مهم باید تاکید کرد که ایران کشوری خشک است و پیشبینی میشود تامین آب در سالهای آتی به بحران جدی برای ما بدل شود. در چنین فضایی بحران آب، عملکرد اقتصادی در حوزه تولید و تجارت را تحتتاثیر منفی قرار داده است و ترسیم دورنمای صادراتی با اتکا به ظرفیتهای کشاورزی، لزوما اقدام مناسب و سازگاری با طبیعت ایران نیست. تولید محصولات آببر و صادرات آنها برای کسب چند دلار ارز بیشتر به نفع اقتصاد و آینده کشور نیست.
در دنیای کنونی که حکم دهکده کوچکی را یافته است، شبکههای بانکی از ضوابط و قاعدههای خاصی پیروی میکنند. بهرهمندی از دانش روز دنیا در حوزه روابط پولی و مالی، از اهمیت ویژهای برخوردار است و آینده تجاری ایران را مشخص میکند. در چنین فضایی بیتفاوتی به ابزارهای روز تجارت دنیا و سازوکارهای پذیرفتهشده بانکی همچون این است که فردی برای حملونقل در دنیای کنونی، اعتقادی به استفاده از ابزارهای جدید نداشته باشد. به بیانی دیگر استفاده از چهارپایان را به صنعت لجستیک کنونی ترجیح بدهد. لازمه پیشرفت در حوزه تجارت این است که بپذیریم دنیا مسیر دیگری را در حوزه تجارت و تعاملات جهانی در پیش گرفته است. تکنولوژیهای نوین در حوزه مالی و بانکی توسعهیافتهاند. در چنین شرایطی اگر قرار به تعریف پیمانهای پولی است هم باید مبتنی بر ابزارهای مالی باشد که در دنیا مورد قبول هستند.
در دنیای کنونی بدون اتصال به شبکه بانکی جهانی، نقلوانتقال پول میان دو بانکی که در مجاورت هم قرارگرفتهاند نیز ممکن و عملی نیست. مدیران و سیاستگذاران ما باید این تغییرات را بپذیرند و به تجارت نوین احترام بگذارند. بااینوجود بیتوجهی سیاستگذاران ایرانی به قواعد اصلی تجارت، کسبوکارهای ایرانی را متحمل هزینههای بسیار غیرضروری برای انتقال کالا، پول و... میکند. در چنین فضایی تلاش برای برقراری پیمانهای پولی در موقعیت کنونی به منزله تلاش برای تداوم نفسکشیدن است، انتظار میرود پیمانهای پولی دوجانبه میان کشورهایی منعقد شود که با یکدیگر تجارت تکمیلی دارند. اما در شرایطی که همچون مثال کنونی، هر دو کشور تحتتاثیر تحریم هستند و کاهش ارزش پول ملی در کمین آنهاست، این راهکارها آنقدرها نتیجهبخش نخواهد بود. بنابراین حرکت در مسیر رفع تحریم و برقراری تعامل سازنده با دنیا ضرورتی غیرقابلجایگزین است.