انتخابات و انتصابات
مکی شرحی دقیق درباره چگونگی برگزاری انتخابات مجلس پنجم شورای ملی بهدست داده است؛ مجلسی که به عمر سلسله قاجار پایان داد و رضاخان را به قدرت رساند و سپس مجلس موسسان نیز با«تعیین تکلیف حکومت قطعی» رای به سلطنت نامبرده داد.
حسین مکی مینویسد: «انتخابات مجلس موسسان شروع شد. در تهران و شهرستانها از طرف عمّال سردار سپه (رضاشاه) و ماموران شهربانی و قشونی، فعالیت زیادی ابراز میشد. کسانی حق داشتند انتخاب شوند که در لیست و صورت اسامی دولت صورت داده شده بودند.
این لیست را شهربانی، داور و چند نفر دیگر تهیه کرده بودند. در تهران مامور انتخاب اشخاص در لیست، شهربانی بود؛ ولی در شهرستانها ماموران انتخاب افراد در صورت مزبور، روسای قشون بودند. در تهران که مرکز ایران بود و قاعدتا باید انتخاباتش ـ ولو بهصورت ظاهر هم شده ـ آزاد باشد، اعمال نفوذ کردند و از انتخاب اشخاصی که واقعا آرای طبیعی داشتند، جدا جلوگیری کردند و به همین لحاظ هم مشیرالدوله، موتمنالملک، مستوفی الممالک، مصدقالسلطنه، مدرس و غیره که در موقع تغییر سلطنت روی موافقی نشان نداده بودند، انتخاب نشدند و در عوض کسانی انتخاب شدند که بهطور قطع اگر انتخابات آزاد بود، از ۲۴نفر شاید دو یا سه نفر آنها انتخاب نمیشدند؛ زیرا منتخبان مجلس موسسان غالبا حسن شهرت و سوابق روشن که مورد اعتماد عمومی باشند، نداشتند و مردم آنها را به خوبی نمیشناختند.»
«در انتخابات تهران چیزی که در تسریع عمل شهربانی در انتخابات و در انتخاب افراد مورد نظر واقع شد، بیاعتنایی مردم نسبت به انتخابات مجلس موسسان بود.
چه غالب اهالی تهران چون باطنا از سردار سپه دل خوشی نداشته و نسبت به انقراض قاجاریه هم با تنفر مینگریستند و میدانستند نتیجه انتخابات مجلس موسسان چه خواهد بود، از شرکت در انتخابات خودداری کردند، ماموران شهربانی هم مغتنم شمرده، هر کس را میخواستند پای صندوق انتخابات بردند و مانند ادوار بعد هر لیستی را دست آنها میدادند، مجبور بودند در صندوق بیندازند.
در ولایات نیز شدیدتر از تهران با مردم رفتار کردند. بهطور کلی کسانی باید انتخاب میشدند که اگر وکیل مجلس شورای ملی هم بودند، از وکلایی باشند که طرح تغییر سلطنت را قبل از طرح در مجلس امضا کرده باشند یا از کسانی باشند که قبلا قول رای سلطنت پهلوی را داده باشند. به این کیفیت انتخابات به جریان افتاد و همان اشخاص را که میخواستند از صندوقها بیرون آوردند.»
حسین مکی، «تاریخ بیست ساله ایران»