آلمانیها چگونه وارد مناسبات تجاری با ایران شدند؟
قتل هوفمان به دست روسها
مناسبات سیاسی-اقتصادی ایران و آلمان، مبادلات تجارتی بین دو کشور را فزونی بخشید تا جایی که با وجود محدودیت وسایل حملونقل میان آلمان و ایران، تجارت دو کشور از اواسط دوره قاجار روزبه روز فزونی گرفت و مال التجاره آلمان، ایران را تا حدودی از روسیه و انگلیس بینیاز میکرد. دولت آلمان نیز درصدد یافتنِ بازارهای تازهای برای عرضه کالاهای خود بود.
ازاینرو، امتیاز راهآهن بغداد را از دولت عثمانی کسب کرد تا از طریق آن، کالاهای تولیدی آلمان بدون مانع وارد ایران شود و بازار بزرگ ایران را به خود اختصاص دهد.
تجار آلمانی کالاهای ساخت کارخانههای آلمان را برای فروش در بازارهای ایران از جمله مشهد وارد میکردند.
کارل فردیناند هوفمان از تجار آلمانی، در مشهد تجارتخانهای دایر کرده بود. تجارتخانه هوفمان منسوجات ساخت آلمان را با توجه به نیازها و خواستهای مردم ایران بهویژه در مشهد وارد میکرد و به دادوستد میپرداخت. تاکنون درباره فعالیت تجارتخانه کارل فردیناند هوفمان در مشهد اواخر دوره قاجار مطالعات دقیقی صورت نگرفته است.
پس از بیسمارک
در دوره صدارت بیسمارک (۱۸۹۸-۱۸۱۵م.) در آلمان، کوشش چندانی برای برقراری روابط سیاسی و اقتصادی با ایران صورت نگرفت و ازآنجاکه دولت روسیه نیز با نفوذ اقتصادی آلمان در ایران مخالف بود و میل نداشت که ایران همچون عثمانی، به متحدی برای آلمان تبدیل شود، روابط آلمان با ایران عملا دچار رکود شد. از نظر بیسمارک، روابط آلمان با روسیه مهمتر از آن بود که به سبب ایران، خدشهای در آن پدید آید.
پس از سقوط بیسمارک هم تغییر چندانی در روابط میان آلمان و ایران رخ نداد تا جایی که دولت آلمان در سال۱۸۹۸م. به درخواست ایران برای اعطای وام پاسخ مثبت نداد. با وجود این، دولت آلمان بعد از روسیه و انگلیس بهعنوان رقیبِ بالقوهای در اواخر دوره قاجار در افق سیاست ایران نمایان شد. آلمانیها مصرانه کوشیدند «زیر آفتاب سوزان خلیج فارس» جایی برای خود دست و پا کنند. آنها برای نیل به این منظور، اولین قدم را در زمینه اقتصادی برداشتند و چندین موسسه بازرگانی در ایران تاسیس کردند. رشد اقتصادی آلمان که مرهون پیشرفت صنعتی جدید بود، دولت آن کشور را متوجه این واقعیت کرد که برای فروش کالاهای صنعتی و دسترسی به مواد خام، به بازارهای جدید نیاز دارد. دولت آلمان در ابتدا اهداف سیاسی را انکار میکرد؛ اما دیری نپایید که در بین سالهای ۱۹۱۸-۱۹۱۴م. اندکاندک ایران را در جبهه سیاست خویش قرار داد. اگر با دخالتهای روسیه راههای تجاری آلمان به ایران مسدود نمیشد و کالاهای آلمانی از راه روسیه به ایران میرسید، آلمانیها میتوانستند در تجارت با ایران موفقیتهای چشمگیری که به نفع هر دو کشور بود، بهدست آورند.
از سوی دیگر، سیاستگذاران ایرانی با مطرح کردنِ آلمان میکوشیدند در برابر نفوذ مقتدرانه روسیه و انگلیس تعادلی پدید آورند. از نظر روسیه، اقدام دولتمردان ایران در به کار انداختن سرمایه آلمان در ایران عملی خصمانه بود. مراودات در سطح دیپلماتیک، ابتدا از جانب ایران در پاییز۱۹۱۴م. آغاز شد و توجه آلمانیها را نسبت به منافعشان در ایران جلب کرد؛ موضوعی که میتوان گفت تا آن زمان، نقشی در ملاحظات استراتژیکی آلمان در شرق نداشت. آنها برای جلب اعتماد سیاسیِ بیشتر در ایران، یک بانک آلمانی تاسیس کردند و بانک آلمانی سرانجام توانست تا حدودی اعتماد ایرانیان را جلب کند. به هر حال، آلمانیها سیاست توسعه روابط بازرگانی با ایران را آغاز کردند و برخلاف گذشته نسبت به عکسالعمل روسها بیاعتنا بودند.
گسترش مناسبات اقتصادی ایران و آلمان از عوامل متفاوتی متاثر بود. در سالهای پس از جنگ اول جهانی، آشنایی تجار ایران با محصولات آلمانی و اشتهار محصولات این کشور در بازار ایران و همدلی آلمانیها در زمان جنگ با مردم و دولت ایران، نقش موثری در سیاستهای اقتصادی آلمان در ایران داشت. دولت آلمان از حُسن روابط خود با دولت شوروی در جهت استفاده از راههای ترانزیت شمالی استفاده میکرد.
مناسبات اقتصادی ایران و آلمان در سالهای بعد افقِ روشنتری یافت؛ بهگونهایکه در دوره پهلوی اول، متخصصان فنی و صنعتی بسیاری در زمینه معادن و راهاندازی کارخانههای مختلف، به ایران بهویژه مشهد آمدند و از مهمترین اقدامات آنها تاسیس و نوسازی کارخانههای آرد و ماکارونیسازی (سال ۱۳۰۵ ش.) توتون و سیگارتسازی (سال ۱۳۰۷ ش.)، چرمسازی (سال ۱۳۱۰ ش.)، روغنکشی (سال۱۳۱۲ش) و کشبافی و جوراببافی (سال ۱۳۱۲ ش.) به دست مهندسان آلمانی در مشهد بود.
سیاست آلمان در ایران و سایر نقاط مشرق زمین تقریبا یکسان بود؛ به این معنی که دیپلماتهای آلمانی ابتدا میکوشیدند حوزه بازرگانی آلمان را در این کشورها گسترش دهند و در همان حال، رقابت سیاسی روسیه و انگلستان را در سرتاسر آسیا تشدید کنند. طراحان سیاست خارجی آلمان در آغاز جنگ اول جهانی، ایران را عمدتا به چشم یک مقر دیدهبانی مینگریستند تا از آنجا فعالیت رقبای آلمان یعنی روسیه و انگلستان را زیر نظر بگیرند. دولت آلمان، بازرگانانی را برای کار در مشرق زمین تربیت میکرد تا به نقاطی معین در آسیا که قرار است در آنجا فعالیت بازرگانی داشته باشند، اعزام کنند.
این افراد رفتار بومیان منطقه را بررسی میکردند تا با نحوه زندگی و نیازهای آنان آشنا شوند و گزارشهایی از مشاهدات خود تهیه کنند. آنگاه بر اساس این گزارشها، تولیدکنندگان آلمانی برای بازارهای مختلف، کالا تولید میکردند و یکی از بازارهای هدفِ تجار آلمان، شهر مشهد بود.به توصیه سیاح آلمانی، هوگو گروته در ۱۹۰۷ م.، بازرگانان آلمانی باید در صادرات کالا به ایران تنوع را در نظر میگرفتند؛ زیرا بدون امکان تبلیغ از طریق مطبوعات، بهترین راه شناساندن کالاها، تنوع در کمیت و کیفیت کالاهای صادراتی به ایران بود. علاوهبر این، باید تجار آلمانی در نظر داشته باشند که اگر ایرانیان محصولی را یکبار پسندیدند، دیگر هیچ قدرتی در دنیا نمیتواند آنها را وادار کند تا نوع دیگر یا همان محصول را از کشوری دیگر بخرند.
جفت بودنِ اجناس
مساله دیگر، موضوع جفت بودنِ اجناس است: «ایرانیان به جفت بودنِ اجناس، از جمله فرشها، قالیچهها، گلدانها، اشیای تزئینی، کاسه، بشقاب و چراغ فوقالعاده اهمیت میدهند.» (گروته، ۱۳۶۹: ۱۸۵ - ۱۸۴)
تجار آلمانی در سال۱۳۰۲ش. از سفارت ایران در برلین خواستار اخذ آدرس و اسامی تجارتخانههای مهم و مشهور ایران در زمینه تجارت فرش و قالی شدند؛ بهویژه آن دسته از تجارتخانههایی که برای معاوضه و تجارت محصولات ساخت آلمان تمایل داشتند. افزایش نفوذ و حضور نیروهای آلمانی در ژانویه۱۹۰۷م. در ایران از نگاه سفیران انگلیس قابل درک است.
نگرانی انگلیسیها
«در سالهای آینده آلمانها ممکن است جای ما انگلیسیها را بگیرند و نفوذ و پرستیژشان بر تمام دولتهای دیگر بچربد.» (اسپرینگ رایس، ۱۳۷۵: ۱۵۵) مساله افزایش تجارت آلمان، مایه نگرانی پرنس دابیژا، سرکنسول روسیه در مشهد در سال ۱۹۱۱م. شده بود و او به دولت روسیه پیشنهاد داد که برای بستههای حاوی کالاهای آلمان گمرک خاصی در نظر بگیرند. هرچند که بخش بزرگی از کالاهای آلمانی به دست عوامل انگلیسی و روسی به ایران وارد میشد و شمار بستههای پستی سال به سال افزایش مییافت.
قدرت گرفتن آلمانیها
با این حال، حضور گسترده اتباع آلمانی در ایران را میتوان موید افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی دولت آلمان در ایران قبل از جنگ اول جهانی دانست.
تا آغاز جنگ اول جهانی، روح اقتصادی آلمان در تجارتخانههای آنان در ایران جلوه داشت. برخی از تجار آلمانی بر اساس آگاهیهای تجاری لازم از مناطق مورد نظر خود، در شهرهای مختلف ایران تجارتخانه باز میکردند.
تعدادی از این تجارتخانهها فرآوردههای اروپایی به ایران میآوردند و لزومی نداشت برای افتتاح تجارتخانه مبالغ هنگفتی سرمایهگذاری کنند؛ زیرا دفتری کوچک یا مغازهای برای دادوستدهای تجاری کافی بود. «مغازه اونیورسالِ» کارل هوفمان نمونهای از تجارتخانههای آلمانی بود که با واردات کالاهای اروپایی سروکار داشت و شعبههایی از آن در عشقآباد، مشهد، قوچان و مرو دایر شده بود. کارل فردیناند هوفمان، تاجر آلمانی مغازه خود را در کوچه ارگِ مشهد برای افتتاح تجارتخانه، از حاج غلامعلی اسکویی اجاره کرده بود. اتباع خارجی برای افتتاح مغازه در مشهد، باید از کارگزاری اجازه میگرفتند. هوفمان در زمان میرزا محمدخان کفیل کارگزاری مشهد، تجارتخانه خود را افتتاح کرد.
کالاهای وارداتی تجار آلمانی به مشهد بیشتر جنبه خرازی، رنگ، تزئینی و لوکس داشت. در گزارش دیگری، واردات آلمان به مشهد، بلورجات، شیشه، پارچههای پشمی، قاشق، کارد و شکر
شمرده شده است. با وجود این، تجارتخانه هوفمان در واردات کالا به مشهد تنوع کالا را در نظر میگرفت. ورود کالاهای متنوع به مشهد را میتوان بر اساس آگاهی و شناخت تجار آلمانی از خواست و علایق مردم مشهد مورد توجه قرار داد.
برای نمونه، برخی از کالاهای تجارتخانه هوفمان از این قرار بود: صفحه گرامافون، تار، سیم تار، ساز، تار کوچک،سازدستی، زیر ویالون، روغن ویالون، قوری، نعلبکی، استکان، قندان، گلابپاش، شیرینیخوری، چاییدان، جا تخممرغی، چرخ خیاطی، سیم، قرقره سیم، شیشه، روغندان، سبد دستی، شمعدان، جای سفیدآب، بادبزن، صندلی، دفتر، دفتر بچهگانه، چسب، جای چسب، خطکش، مداد، مداد پاک کن، کاغذ، کاغذ عکس، کاغذپارهکن، دسته قلم، قلمدان چوبی، میخ کاغذ، مرکب، مرکب کوپیه (کاربُن)، کارت پستال، شیشه عینک، توتون، جعبه توتون، قوطی سیگار، جاسیگاری، زیر سیگار، آیینه، بادبزن، سنجاق، کیف، جای پول، صندلی، طوق دوچرخه، زنگ دوچرخه، لاستیک دوچرخه، زین دوچرخه، توپِ بازی، سوت، بنزین، روغن چراغ، متر فلزی، تراز، فشنگ خالی، باروت، ساچمه و انواع البسه. با آغاز جنگ اول جهانی، حضور نیروهای متخاصم در ایران بهویژه خراسان و مشهد افزایش یافت و خراسان در «آتش قحطی و ناامنی» میسوخت. حضور نیروهای نظامی روس و انگلیس در مسیر راههای منتهی به مشهد و سارقان و راهزنان، راههای تجاری را بسته بود. علاوه بر این، حضور نیروهای آلمانی در خراسان و تعقیب آنها توسط نظامیان روس موجب ایجاد رعب، وحشت و ناامنی شده بود.
روسها آشکارا با حضور تجار آلمانی در خراسان مخالف بودند و نظامیان روس در شهرهای خراسان به دستگیری، توقیف و حتی قتل تجار آلمانی میپرداختند.
برای نمونه، دو تاجر آلمانی به نام والتر اِگِر در مشهد و مسیو اِرِد والری مدیر تجارتخانه زرقاقن در تربت حیدریه دستگیر و در کنسولگری روس توقیف شدند. البته سفارت آلمان از وزرات امور خارجه ایران خواستار رفع توقیف تجار آلمانی شد.
بازداشت تجار آلمانی
والتر اِگِر از طرف فن کاردروف، وزیرمختار آلمان در ایران برای همکاری آلمان و ایران در مشهد در نظر گرفته شده بود. محتشمالسلطنه، وزیر امور خارجه در نامهای اعتراضآمیز به سفارت روسیه نوشت: اقدامات ماموران آن دولت «مضار و مفاسدی» دربرخواهد داشت.
گرچه معززالدوله، کارگزار مشهد، برای استخلاص مسیو اِگِر، رئیس تجارتخانه زرقاقن و مسیو وُلف برادر او در مشهد اقدام کرد، اما بینتیجه ماند. وزارت امور خارجه نیز در مکاتبات و مذاکرات با سفارت روسیه، توفیقی در آزادی اتباع آلمان بهدست نیاورد. سرانجام، اداره قشون روس، مسیو ولف و اِگِر را تحتالحفظ از مشهد به عشقآباد فرستادند.
علاوه بر مساله فوق، نیروهای نظامی روسیه، کارل فردیناند هوفمان تاجر آلمانی را در مشهد به قتل رساندند و این اقدام، نمونه بارزی از تعقیب و کشتار غیرنظامیان آلمانی به دست سربازان روس بود.
براساس تلگراف معززالدوله، کارگزار مشهد، به وزارت امور خارجه در اکتبر۱۹۱۴م. سه نفر سالدات روس وارد مغازه هوفمان تبعه آلمان شدند و با قداره، چند زخم کاری به سر و پشت و دست او زدند و فرار کردند.
پلیس محل و همسایههای او، هوفمان را برای معالجه به مریضخانه انگلیسیها بردند. به محض وصول این خبر، معاون کارگزاری برای تحقیقات به مریضخانه رفت و سرانجام معلوم شد که دست چپ هوفمان از مچ با ضرب قداره قطع شده و زخمهای دیگر هم کاری و خطرناک بود و از قرار اظهار دکتر، زنده نخواهد ماند.
چون از کسان هوفمان کسی در مشهد حضور نداشت، همان شب مغازه هوفمان مُهر و موم شد. خود او بیهوش بود و نمیتوانستند از او تحقیقات کنند. کسی هم در موقع ارتکاب سالداتها در مغازه حضور نداشت.
کشته شدن هوفمان به دست قوای روس را میتوان یکی از موارد بیشمار تخطی روسیه از بیطرفی ایران محسوب کرد. مطبوعات ایران، قتل تاجر آلمانی در مشهد را «واقعه ناگوار در مشهد» تعبیر کردند. (عصر جدید، ذیحجه ۱۳۳۲ق: ش ۵، ص ۲)
سفارت آلمان در ۱۰ذیالحجه۱۳۳۲ق. و در پی قتل هوفمان، مکتوبی اعتراضآمیز برای وزارت امور خارجه ایران فرستاد: «ناگوارترین بیرحمی نسبت به یکی از تجار آلمانی ساکن مشهد به عمل آمده است، از ایالت خراسان بخواهید تدابیر بهتری در حفظ تبعه آلمان ساکن خراسان معمول دارند.»
علاءالسلطنه، وزیرخارجه در ۱۰ ذیالحجه ۱۳۳۲ ق. به کارگزاری مشهد دستور داد:
«در محافظت اموال و متروکات مسیو هوفمان در مشهد مواظبت نموده و لازم است اموال و دارایی هوفمان با اطلاع رئیس تلگرافخانه، حکومت و کارگزاری، مُهر و محفوظ بماند.»
از مقالهای به قلم جلیل قصابی گزکوه، دکترای تاریخ ایران بعد از اسلام
دانشگاه فردوسی مشهد