اوضاع اقتصادی یزد در اسناد امینالضرب
رشوه به حاکم شهر
در کتاب «یزد در اسناد امینالضرب» تلاش شده است که به تدوین آن دسته از این اسناد که ارتباط مستقیمی با یزد داشتهاند، پرداخته شود. در این کتاب اسناد و نامهها در سیزده فصل طبقهبندی شدهاند. در ادامه برخی از وقایع مهم اقتصاد سیاسی شهر یزد را بر اساس اسناد این کتاب مرور خواهیم کرد. از اسناد امینالضرب چنین برمیآید که در ابتدا تجار یزد از تشکیل مجلس تجارت ابراز خرسندی کردهاند؛ اما به تدریج مشکلات خود را نمایان کرده؛ بهطوریکه سیدمحمدتقی شیرازی که از طرف امینالضرب مامور تشکیل مجلس در یزد شده بود، از امینالضرب میخواهد خودش شخصا اعضای مجلس را تعیین کند.
نامه حاج سیدمحمدتقی شیرازی به امینالضرب، ۲۵ شعبان۱۳۰۱
«در باب قرار کار تجار که خاطر خطیر همایونی قرار یافته، تجار رئیس مخصوص نداشته باشند و در هر بلد چند نفری خود اوقات صرف کار دیگران کنند. الحق بسیار خوب قراری است و از ابکار افکار سرکار عالی، این قسم اسباب عزت تجار فراهم آمده نوعی شود که دوام به هم رساند، خیلی اسباب آسودگی و دعاگویی است. ضمنا هم اگر سرکار عالی قرار بدهید در وضع تجارتها قانونی معین شود که این کار زحمت کشیدن تنها نباشد و اسباب ترقی عموم تجارت و تحصیل معاش شود... خیلی باعث نیکنامی و ترقی تجارت ایران میشود.»
نامه همان شخص به امینالضرب، ۲۸ذیالحجه۱۳۰۱
«در باب مجلس تجارت و مواد دستورالعمل تجار که شرحی فرموده بودید... ولی دستورالعمل اصل مجلس که در چه محل برقرار شود و چه اشخاصی حاضر شوند بیتقویت دولت تمام نمیشود... این قدر است که از اصل قراردادهای دولتی که مکرر امری و حکمی صادر شده و دوام نداشته و تجار دل گرم نیستند، بدیهی است هر کس شغلی و کسبی دارد. هفتهای سه روز که از شغل خود غافل بماند ضرر دارد. باز اگر اجر اخروی داشته باشد و بعدها هم قرار برهم بخورد که ضرر دنیوی هم شامل حال شود به هرکس تکلیف قبول شود مضایقه نخواهد داشت... هر شخصی را که سرکار عالی مشخص فرمودید تخلف نخواهد کرد و به مجلس حاضر خواهد شد. خان [ابراهیم خلیل خان، حاکم یزد] هم از سفر بیاید وضع مجلس هیات را به عهده خودشان قرار دهید بهتر است.»
مجلس تجارت که در ۱۳۰۲ ه.ق هنوز در یزد تشکیل نشده بود، بنابر نامههای سال۱۳۰۳ با هشت عضو برقرار بوده است. با این حال نامهای که نماینده امینالضرب در سال۱۳۱۵ برای او نوشته است نشان میدهد که توانسته از طریق تفاهم مخفیانه با حاکم شهر، اقبالالملک و پرداخت رشوه، مانع از اجرای حکم مجلس تجارت شود. به علاوه از دیگر نامهها نیز چنین برمیآید با وجود استقرار مجلس تجارت، ملکالتجار که رئیس سنتی تجار شهر بوده همچنان از قدرت قابل توجهی برخوردار است. بهویژه روابط او با حاکم شرع و حاکم شهر عامل نقش تعیینکننده او در بازار بوده است. بهطوریکه محمدحسن ریسمانفروش، نماینده امینالضرب شکایت میکند که ملکالتجار کلاه او را برداشته و کلاه نمدی بر سرش گذارده که تو سرایداری و تاجر نیستی.
بانک شاهی و بازاریان یزد
واقعه اقتصادی سیاسی مهم دیگری که در بین نامههای امینالضرب دیده میشود تاسیس شرکت قائمیه در سال ۱۳۱۳ق.است که موجب شکایت بانک شاهی شد. چراکه انحصار چاپ پول از طرف دولت به بانک شاهی واگذار شده بوده. درنتیجه این شکایت دولت فعالیت شرکت قائمیه را متوقف میکند. تا اینکه در سال۱۳۱۷ تجار یزد دوباره برای دریافت مجوز اقدام میکنند. نامه نماینده امینالضرب به خوبی این واقعه را به تصویر میکشد.
نامه حاج محمدحسن ریسمان فروش به امینالضرب، ۱۹رجب۱۳۱۳. «حاج سید احمد که سالهاست در بمبئی تجارت دارد و معروف است، شرکتی تاسیس کرده به نام شرکت قائمیه. هر سهمی پنجاه تومان برای تاسیس بانک که قبض منتشر کند و مردم از اسکناس بانک شاهی خسته شدهاند و اعتماد ندارند و پول در بازار به جز اسکناس در گردش نیست. برای آنکه بانک کار یزد را مغشوش کرده و تمام پول را برچیده و داد و ستد مردم به نوت (اسکناس) است. حضرات تجار اجماع کردند که این کار بانک اعتباری ندارد. چه لازم کرده خواب آشفته ببینیم. خودشان قبض تجارتی قرار دادهاند و خدمت صدراعظم عریضه نوشتهاند و اذن حاصل نمودهاند. بانک در تهران اشتباهکاری کرده که سیداحمد در یزد نوت زده، حکم صادر شده که مانع شوند و حکومت جارچی به بازار کرد که قبض حاجی را برندارند. برعکس اتفاق افتاد. مردم دور بانک فرنگی را گرفتند که نوتها را بردار و پول بده. بانک قدری پول داشت داد، دیگر نتوانست پول بدهد. امضای این قبض تجارتی را از دولت بگیرید و ارسال فرمایید.
این قبض تجارتی مطلبی نیست که ضرری به دولت وارد آورد، امتیاز نوت به بانک دادهاند. آن پول است، این قبض تجارتی است. بهعلاوه در شیراز قریب سه سال است که کمپانی قرار دادهاند و این رقم قبض تجارتی رواج دادهاند و بأسی برای شیرازی نیست و یزدی چه تقصیر دارد. خلاصه سه روز است که تمام اهل یزد نوت بانک را وازدهاند و بانک به قدر بیستهزار تومان پول داشت و به مردم داد و نوت گرفت. حال پول ندارد و جرات آنکه به بازار بیاید ندارد.فراش حکومت تقویت کرد، حال نوت فرنگی میان مردم دهیک کم میکنند کسی نیست که بردارد و پول بدهد. جلالالدوله [حاکم یزد] فرستاد حاج سیداحمد را خواسته بود اظهار مرحمت کرده بود که مینویسم سراجالملک امضای دولت را بگیرد. ولی حاجی سید احمد اطمینان به سراجالملک ندارد و خواهش میکند شما اقدام کنید و اگر پیشکش هم لازم دارد میدهد.» در سال۱۳۱۷ حاج سیداحمد، موسس شرکت قائمیه، نامهای به امیناضرب مینوسید و از او میخواهد دوباره برای اخذ مجوز شرکت اقدام کند.
نامه شرکت قائمیه ۶ شعبان ۱۳۱۷
چهار سال قبل تا تشکیل کمپانی شده بود به سرمایه یکصد هزار تومان بهجهت عمل صرافی و تبرکا موسوم به شرکت قائمیه و بلیتی هم به موجب ورقه که فعلا جوف است (ورقه دیده نشده و نیست) قرار داده. محاسبه کمپانی را مفروغ نموده این اوقات چون امور تجارتی یزد خیلی مشکل شده به واسطه بیاعتدالی و تعدیات فوقالعاده لهذا مجلس را ثانیا منعقد کردهایم. اهل مجلس که بیست نفر از اعاظم تجارند، در هفته یک روز جمع میشوند. در تهران اقدام فرمایید و شخصی را معین فرمایید که از صدارت عظمی تحقیق فرمایید هرگاه بخواهیم دومرتبه بلیت را جاری کنیم میشود یا خیر؟